روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
معطوف شدن نگاه اغلب سياسيون و مسئولين به حل مشکلات اقتصادي اگر چه از عمق و دامنه دار بودن معضلات معيشتي و نارضايتي عمومي خبر مي دهد اما از آنجايي که بيانگر نوعي تغيير زاويه ديد از سوي کنشگران سياسي است قدمي به جلو به حساب مي آيد چرا که تا چند سال پيش برخي از فعالان در اين عرصه به دليل بيگانگي با مفهوم اقتصاد و اتکاي به درآمدهاي نفتي که به آنها حس بي خيالي خاصي نسبت به واقعيت هاي پيراموني القاء کرده بود دائم در فضايي غيرواقعي سير مي کردند و طرح مطالبات اقتصادي مردم براي آنها چندش آور و توهين آميز تلقي مي شد . به هر حال يکي از مزاياي تحريم ها اين بود که عده اي متنبه شدند و بالاخره اقتصاد جايگاه اول تاثيرگذاري خود را براي برخي از اين افراد به اثبات رسانيد .
هر چند برخي از اين به اصطلاح رجل سياسي در تحليل هاي اقتصادي خود هم سطح مردم عادي هستند که همه چيز را با پرداخت يارانه قابل حل مي دانند . مسلما تا زماني که اقتصاد در خدمت سياست است وضع بر همين منوال است اما اگر سياست به استخدام اقتصاد درآيد روند امور به گونه اي متفاوت دنبال خواهد شد . به هر حال جاي شکرش باقي است که بالاخره اقتصاد ميخ خود را کوبيد و به رسميت شناخته شد و محلي از اعراب پيدا کرد و معلوم شد که سبد خريد يعني چه و بي پولي چه طعم و مزه اي دارد . همه ي اين موهبت ها از برکات تحريم است . بالاخره تحريم ها با وجود خسارت هاي جاني و مالي فراوان که با خود به ارمغان آوردند ، دستاوردي از جنس باور داشتند . باور به اين که تا کار و تلاش و توليد و نوآوري و دانش و تجربه در کار نباشد و تا زماني که اقتصاد مقاومتي مفهوم و مصداق خارجي پيدا نکند و آثار آن در زندگي مردم هويدا نشود ، همه چيز تعطيل است . اگر چه ما هنوز براي رسيدن به اين حس زيبا که بهترين تفريح کار است فاصله ي زيادي داريم و خيلي مانده که مردم انگل هاي اقتصادي جامعه را بشناسند .
اصولا وقتي با اقتصادي بيمار مواجهيم بايد به دنبال انگل و آفت بگرديم . افرادي که کوچکترين نقشي در ايجاد ارزش افزوده ندارند و در عين حال روز به روز چاق تر مي شوند ، از منظر اقتصادي انگل به حساب مي آيند . کار انگل اين است که به بدن حيوانات مي چسبد و از خون آنها ارتزاق مي کند . کشاورز زمين را اجاره مي کند ، شخم مي زند ، آبياري مي کند ، بذر مي کارد ، مراقبت مي کند و زماني که محصول آماده ي بهره برداري مي شود عده اي انگل به عنوان واسطه با حضور در سر زمين محصول را با قيمتي پايين از کشاورز مي خرند و با انبار کردن و حمل آن به نقاط مختلف با سودي بالا به فروش مي رسانند . اين افراد نه تنها کوچکترين نقشي در ايجاد ارزش افزوده ندارند بلکه با دپو کردن و احتکار محصولات موجب کاهش کيفيت آن نيز مي شوند . مهندسين و کارگران در کارخانه خودرو سازي با تلاش فراوان روزانه چند صد خودرو توليد مي کنند اما واسطه ها از طريق رانت و پيش خريد عمده خودروها آنها را با قيمتي گزاف مي فروشند و به گراني ها دامن مي زنند . مسلما در جامعه اي که همه به دنبال سود در کوتاه مدت هستند بانک ها در برابرانگل ها و آفت هاي اقتصادي سر خم مي کنند ، زيرا انگل ها با سرعت بيشتري وام دريافتي از بانک را همراه با سود آن برمي گردانند ! اينجاست که دريافت چندصد ميليارد وام براي واردات قاچاق و خريد مسکن و محصولات کشاورزي و انبار کردن و احتکار و فروش به چند برابر قيمت آسان تر از پرداخت وام چند ده ميليوني براي راه اندازي کارگاهي کوچک است که سوددهي آن زمانبر است . در جوامعي که قانون محترم است و نظارت ها ديمي و فرماليته نيست نه تنها شاهد چنين اتفاقاتي نيستيم بلکه رقابت بين توليد کنندگان در بحث کيفيت و قيمت به اندازه اي است که خريدار قدرت انتخاب بالايي دارد و بانک ها در خدمت ايجاد ارزش افزوده و کارآفريني هستند ! در کشورهاي توسعه يافته کمتربانکي را پيدا مي کنيد که بابت وام بالاي 3درصد سود بگيرد و برخي بانک ها به سپرداه هاي مردم نيز سود زيادي نمي دهند چرا که به اعتقاد آنها پول بايد در مسير توليد و کارآفريني قرار گيرد . چه معني مي دهد بانک ها از يک طرف به سپرده هاي مردم سود بالايي بدهند و با پول آنها انبوه سازي کنند و از طرفي ديگر براي رسيدن به سود کلان شاهد افزايش بهاي مسکن باشيم . در واقع بانک ها با اين ترفند چندين برابر سود پرداختي به سپرده گذاران را به دست مي آورند . شگفت انگيز نيست که در يک بازه ي زماني بيست ساله اغلب نهادها به دنبال تاسيس بانک با عناوين گول زننده و چپاول مردم بودند . در برخي کشورها براي پرداخت وام نه تنها سودي نمي گيرند بلکه با بهره منفي وام مي دهند .به هر حال اين يک نعمت است که ما در سايه ي استيصال و بلاتکليفي به اشتباهات خود در بي اعتنايي به اقتصاد وقوف پيدا کرده ايم، هر چند هيچ کس حاضر به پذيرش مسئوليت آن نيست . زيرا از طرفي عنوان مي شود که مشکلات ما داخلي و مديريتي است و ارتباط چنداني به تحريم ها ندارد و اگر فلاني برود و بهمان بيايد همه چيز درست مي شود و از سويي ديگر کساني که بايد پاسخگوي عملکرد خود در حوزه ي مديريت مسايل اقتصادي باشند از اثر سوء تحريم ها بر از هم پاشيدگي برنامه ها و طرح ها سخن مي گويند . البته يکي از نشانه هاي نزديکي به فصل انتخابات اين است که شاهد فراواني شعارهاي واقع بينانه هستيم و ناگهان اين حس به وجود مي آيد که برخي کمربند خود را محکم بسته اند تا به اين مردم خدمت کنند . اين افراد ضمن اين که نيم نگاهي به گذشته سئوال برانگيز رقبا دارند و آنها را با تازيانه کنايه هاي نيشدار و طعنه هاي شکننده مي نوازند از طرح هاي بديعي سخن مي گويند که قادر است مردم آويخته به تخته پاره ها را از قلب اقيانوسي توفاني به ساحل امن رفاه و برخورداري برساند و کسي هم نيست که از اين آقايان بپرسد که شما تا به حال کجا بوده ايد ؟
يکي از معجزات اقتصاد از هم فروپاشيده اين است که فرهنگ و هنر و سياست و تدبير را مانند سيلي خروشان از بالا به پايين مي غلطاند و سطح انتظارات و مطالبات عمومي را به اندازه اي کاهش مي دهد که مردم آرزو مي کنند اي کاش به شرايط چند سال پيش باز مي گشتند .
برخي تصور مي کنند گنجينه هاي نهفته ي ما تنها به نفت و گاز و مواد معدني و موقعيت ژئوپولتيک محدود مي شود در حالي که ارزش ذخاير معنوي ما و فرهنگ ديرپايمان به مراتب بيشتراز داشته هاي مادي است . بسنده کردن به افتخار خشک و خالي به گذشته هاي شکوهمند تفاوت زيادي با خام فروشي نفت و مواد معدني و صادرات خاک ندارد . ذخاير تاريخي که يادآوري آن نتواند در ما ارزش اضافي ايجاد کند معنايي جز خام فروشي ندارد.
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.