وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    پس از چهل و دو سال

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 21 خرداد 1400 683 0
    سرمقاله سردبیر اسماعیل عسلی 22 خرداد 1400            پس از چهل و دو سال

    گارانتي اصطلاح بيگانه اي نيست ، اگر چه وارداتي است اما رد پاي آن را در فرهنگ ايراني خودمان مي توان سراغ گرفت . زماني که يک نخ سبيل را براي تضمين حسن انجام کار يا وظيفه و پاي بندي به عهد و قرار گرو مي گذاشتند و برای پس گرفتن همان یک نخ سبیل که نماد شرف و انسانيت و عمل کردن به عهدشان بود نهایت تلاش خود را می کردند  . صنعتگران نیز در راستاي مشتري مداري و رقابت سالم پاي گارانتي را به ميان کشيدند و ضمن تعيين عمر مفيد براي توليداتشان پرداخت خسارت در صورت وجود مشکل اساسي و تعويض قطعه ي ناکارآمد و همچنين پرداخت ضرر و زيان هاي ناشي از عملکرد دستگاه معیوب و نحوه ي سرويس دهي را تضمين نمودند .
    اکنون همين گارانتي در کشور ما حال و روز خوشي ندارد . معمولا فروشنده ها در زمان تحويل و پرداخت قيمت کالا بر انتخاب دستگاه گارانتي دار توسط خريدار تاکيد مي کنند اما همین که مشکلي پيش آمد براي فرار از پرداخت خسارت امروز و فردا مي کنند و يا مي گويند گارانتي شامل فلان قطعه نمي شود و ريش و قيچي هم در دست خودشان است . دقيقا همان کاري که شرکت هاي بيمه با راننده خودرو تصادفي مي کنند . اول اين که اگر کسي پيگير دريافت خسارت از بيمه نباشد چیزی عایدش نمی شود و در صورت پیگیری هم ، شرکت بيمه شرايط را به اندازه اي سخت مي گيرد و آنچنان وقت مشتري را تلف می کند که عطاي بيمه را به لقايش می بخشد .
    وقتي دقيق مي شويم مي بينيم تمام اين بي ملاحظه گي ها را مي توان در شئونات گوناگون زندگي به چشم ديد . نان سوخته يا خام ، خوردني هايي که تاريخ مصرف آنها گذشته ، خودروهاي معيوب و داراي نقص فني که متاسفانه آمار دقيقي از سهم نقص فني خودروها در وقوع تصادفات در دست نيست و به همين قياس حتي گاه سخنراني که بابت سخنراني اش پول دريافت مي کند نيز حرفي شنيدني و به خاطر سپردني براي گفتن ندارد . وقتي اين گونه مسامحه کاري ها به سياست تسري پيدا مي کند نيز مي بينيم فلان مسئول با شعارهايي مطنطن به ميدان مي آيد اما يا به دلیل محدودیت اختیاراتش و يا نداشتن دانش و عرضه  کاری از پیش نمی برد ، پس از مدتي جاي خود را به ديگري مي دهد . طبيعتا وقتي مردم به تناوب شاهد چنين وضعيتي در چند دوره باشند بي اعتمادي به تدريج جوانه مي زند تا جايي که مشارکت حداکثري را به يک آرزو تبديل مي کند .
    مردم مي گويند بسياري از مدعيان خدمتگزاري به مردم گارانتي ندارند و معلوم نيست که بتوانند به وعده هاي خود عمل کنند . از طرفي توصيه مي شود که نامزدهاي رياست جمهوري شعارها و وعده هاي خود را با امکانات و ظرفيت هاي کشور هماهنگ کنند و از سويي ديگر هم چون انتخابات نياز مند شور و التهاب و طرح ایده های جدید است  ، نامزدها ناگزير هستند در مناظره ها حق را با ناحق بياميزند و با برزبان آوردن آرزوهای مردم و مطالبات مسکوت مانده آنها توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند . در واقع اين حرف ها وعده نيست بلکه آرزويي است که دلخوش کننده است . جالب اينجاست که هيچ يک از نهادهاي رسمي در برابر اين وعده ها موضع نمي گيرند و نمي گويند که اين وعده ها آرزويي بيش نيست . مردم هم متاسفانه چون از جزئيات امور خبر ندارند صرفا چون از اين طرف و آن طرف شنيده اند که ايران کشور ثروتمندي است و اگر به خوبي مديريت شود چنين و چنان خواهد شد ، دل به وعده می بندند و خبر ندارند هر اتفاق خوشايند و ناخوشايندي که در يک کشور مي افتد مي تواند ريشه در شرايط بين المللي ، منطقه اي و خارجي داشته باشد . اینجاست که بسياري از کساني که دم از استقلال مي زنند مفهوم آن را نمي دانند . استقلال اين نيست که يک کشور به بهاي تحريم و محاصره و رودررويي با بيشتر کشورهاي دنيا رفتاري خاص داشته باشد . استقلال پيش از هر چيز نيازمند پشتوانه اقتصادي است . امروزه تنها کشورهايي مي توانند بي اعتنا به واکنش ساير کشورها دست به هر اقدامي بزنند که دغدغه ي تحريم و محاصره و منع صادرات و واردات و گردش پول نداشته باشند . همان گونه که ما هنر برای هنر را نمی پسندیم و آن را تخطئه می کنیم ، استقلال برای استقلال را هم برنمی تابیم . استقلال و آزادی باید در خدمت منافع ملی باشد . آزادي هم همين گونه است و زمانی آن را روا می دانیم که مستلزم نفی حقوق مردم نشود و امنیت کشور را به مخاطره نیندازد . ما در سال هاي اوليه انقلاب تا حدودي آزادي را تجربه کرديم و ديديم که چگونه در سر هر کوچه اي پرچمي افراشته بودند و همه در حالي که دم از آزادي مي زدند چشم ديدن يکديگر را هم نداشتند . استقلال و آزادي بدون پشتوانه اقتصادي و ظرفيت بالاي فرهنگي و نتیجه بخشی برای بهبود وضعیت و رفاه مردم مانند کالايي است که گارانتي نداشته باشد . جمهوريت هم از اين قاعده مستثني نيست زيرا جمهوريت نيازمند آزادي است و آزادي نيازمند ظرفيت فرهنگي و ايجاد ظرفيت فرهنگي در جامعه ي ملتهب بسيار دشوار است . بنابراين خوشبينانه ترين ادعا اين است که بگوييم ما در حال حرکت به سمت جمهوريت هستيم . مردم سالاري آب نبات چوبي نيست که وقتی کودکي گريه کرد به دهان او بگذارند تا ساکت شود . مردم سالاري نيز نيازمند گارانتي و تضمين است . همان گونه که توليد کننده يک کالا آرزو مي کند همه ی مشتري ها از او راضي باشند ، سياستمداران هم دلشان مي خواهد عملکردشان مورد تاييد مردم باشد . اين که مردم از آنچه رخ داده خشنود نيستند نيز تنها به دولت و يا مولفه هاي تاثير گذار در اداره ي کشور برنمي گردد بلکه مردم هم در اين ناکامي ها نقش دارند زيرا مردمي که هر چهار سال يک بار مي خواهند مسئولين را به پاي حساب و کتاب بکشند و هر چهار سال يک بار فضايي نسبتا مناسب براي اظهار عقيده پيدا مي کنند ، بهتر از اين نتيجه نمي گيرند . ما در آموزه هاي ديني مي گوييم خداوند در همه جا حاضر است و کسي که به چنين حقيقتي باور قلبي داشته باشد اشتباه نمي کند و در صورت اشتباه توبه و جبران مي کند . وقتي مسئولين ما احساس نمي کنند که دايم توسط مردم و نمايندگان مردم نظارت مي شوند ،.کم کم به دنبال منافع خودشان مي روند و بي خيال مردم مي شوند . مسئولین و نمایندگانی که مدعي دولت هستند ابتدا باید پاسخگوی وظیفه ی نظارتی خود باشند . وقتي مردم به يک رئيس جمهور متناسب با وعده هایش راي مي دهند وظيفه ي مجلس و سایر مولفه های دخیل در اداره ی کشور این است که در مقام خدمتگزار ی به مردم که مدعی آن هستند به رئیس جمهور کمک کنند  . در واقع وعده ي رئيس جمهور که مورد اقبال مردم قرار گرفته همان راهي است که بايد طي شود زيرا مردم آن را مي خواهند .... رئيس جمهوري که به هر دلیل نتواند حرفش را به کرسي بنشاند مانند کالايي است که گارانتي ندارد و ممکن است همان روز اول از حيز انتفاع ساقط شود . ترديدي نيست که مردم استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي مي خواهند اما هر کدام از اين شعارها تعاريف و مصاديق خاص خودش را دارد و بايد در راستای بهبود وضعیت کشور مورد تفسیر و ارزیابی قرار گیرند . زیرا با هيچ بهانه اي نمي توان استقلال و آزادي و جمهوري اسلامي را به تاخير انداخت آن هم پس از 42 سال .

    شماره روزنامه:7214
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در جمعه, 21 خرداد 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.