نفوذ در اشکال پیچیدهای برای از پای درآوردن ایران از آغاز انقلاب تاکنون رخ داده است. هر روز به شکلی و ترفندی خاص از ایجاد تفرقه در صفوف وحدت ملی تا تحریک، آموزش و حمایت مالی و تسهیلاتی گروهکهای مخالف و دشمن نظام تا آنجا که به دامن قصیالقلبترین رهبر عراق پناه بردند و اسرای جنگ تحمیلی را تخلیه اطلاعاتی کردند.
اینک که 47 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد شاهد ترفندهای جدیدی از دشمنان انقلاب اسلامی هستیم که به انحاء مختلف در کشور ما و در خارج برای مهاجران ایرانی با تبلیغات گسترده اعمال میشود.
نخست جنگ رسانهای و به زبان دیگر جنگ نرم زبانی با ترور شخصیتها و تضعیف عملکرد آنها تا آنجا که هیچ خدمتگزار صادق و لایقی هم از کمند آنها و از محدوده
پر و پاگاندا خارج نیست. گویی هیچ مسئولی در ایران اصالتا ایرانی نیست و خطاب دشمنان به ملت ایران کسانی هستند که با نظام به هر شکل به مخالفت برخاستهاند.
از خرید دلار و ارزهای دیگر توسط کشورهای معاند گرفته تا احتکار مایحتاج مردم. شنیدم یکی از همسایگان مخالف با ما پیاز و سیبزمینی را به بهای بیشتری از تجار ایرانی خریداری میکرد و پس از دریافت، آنها را در گودال بزرگی دفن مینمود.
انگلیسیها هم در زمان جنگ جهانی اول برای ایجاد قحطی، گندم و آرد و حتی حبوبات را از بازار خریداری و احتکار میکردند تا مردم ایران دستشان از مایحتاج اولیه خالی شود.
امروز جنگ در تمامی ابعاد آن استمرار دارد. تحریمهای همه جانبه که مانده است فقط هوا را اگر بتوانند در انحصار خود درآورند!
همسایگان بر روی رودهایی که از کوههای سرزمین آنها سرچشمه میگیرد سد بستند از جمله ترکیه و افغانستان، اروپائیها بر روی هواپیماهای ایرانی به بهانه فرسودگی، حریم هوایی خود را بستند. آمریکا و اسرائیل به ایران حمله نظامی کردند.
شبانهروز در 24 ساعت بیش از 200 و چندی شبکههای فارسی زبان ماهوارهای که تا عمق زیرزمینها هم نفوذ دارند بر علیه نظام جمهوری اسلامی تبلیغ میکنند و سمپراکنی آنها به حدی است که اگر در کسی باوری به راستگویی آنها مانده باشد تنگی نفس میگیرد.
میگویند اگر تحریمهای سازمان ملل شروع شود تمام دروازههای صادرات و واردات به روی ما بسته خواهد شد.
میگویند ارزهای خارجی آنقدر گران میشوند که هیچ کس نتواند آنها را خریداری کند.
میگویند جنگ دوباره آغاز میشود.
میگویند ایران در محاصره کامل قرار میگیرد. گویی تاکنون هیچ تحریمی کارگر نبوده و یا تابآوری مردم ایران نقشی در خنثیسازی تحریمها نداشته است و از این پس شرایط به گونهای رقم خواهد خورد که کاری از دست هیچ کس برنمیآید.
خیلی سخنها، تحلیلها، تهدیدها، رسانهای میشوند. بمباران اطلاعاتی همراه با دروغ و ریاکاری هر روز به اشکال مختلف سوار بر امواج صوتی و تصویری زوایای خانههای مردم را طی میکنند. پشتبام خانههای گلی روستایی هم بشقابهای ماهواره نصب شدهاند. با این وضعیت یک سئوال ذهن دوستان و دشمنان مردم ایران را به خود مشغول کرده است.
و آن سئوال این است که با این همه تلاشها، هزینهها، تبلیغات سوء حملات نظامی، سایبری، رسانهای و به قول آمریکا انزوای سیاسی و تحریمهای اقتصادی کمرشکن چگونه است که این نظام 47 سال است سرپاست و روز به روز بیش و بیشتر دستاوردهای علمی و پژوهشی خود را اعلام میکند؟
چگونه است که علیرغم ترور فیزیکی و شخصیتی دولتمردان ایران و سران و سربازان نظامی و انتظامی هنوز ساختارهای نظام مستحکم بر سر جای خود است؟
چگونه است که در جنگ 12 روزه تقریبا اکثر فرماندهان سپاهی ما ترور شدند اما جانشینان آنها هیچ سنگری را خالی نگذاشتند؟
چرا مردم ناراضی به خیابانها نیامدند و در سقوط نظام به دشمنان کمک نکردند؟
چرا علیرغم تورم و گرانیهای لحظهای ناشی از کاهش ارزش پول ملی، مغازهها و بازارها پر از کالاست و کارخانجات به تولید مشغولند؟
کدام نظام حکومتی را در گذشته و حال سراغ داریم که با این وضعیت دوام آورده باشد؟ آیا فقط با نیروهای نظامی و انتظامی و دیکتاتوری میتوان حکومت کرد و سرزمینی با ویژگی جغرافیایی و قومیتی ایران را حفظ نمود؟
تنها پاسخی که به این سئوالات صادقانه میتوان داد این است که علیرغم نارضایتیهای عمومی از وضعیت بد اقتصادی و تورم و گرانی، ملت ایران با دشمنان و بیگانگان همراهی نمیکنند زیرا در طول این 47 سال به این فهم سیاسی رسیدهاند که دشمن دوست نمیشود.
وقتی هدف وسیله را توجیه میکند آمریکا، انگلیس و هر کشوری که با ایران و ایرانیان سر جنگ دارند دست به هر کاری میزنند و هیچ یک از قوانین و ضوابط حقوق بینالملل را رعایت نخواهند کرد. علنا غیرنظامیان اعم از کودکان، زنان و مردان را زیر بمبها و ترکش خمپارهها زنده به گور میکنند و در شیپور حقوق بشریشان فریاد انساندوستی سر میدهند.
آیا مردم لیبی، سوریه، مصر، تونس، لبنان، عراق، افغانستان، فلسطین و دیگر کشورها در قاره آفریقا و آسیا که چشم بر در باغ سبز آمریکا دوختند به آزادی و رفاه نائل شدند؟
آینه عملکرد کشورهای امپریالیستی مقابل چشم همه ملتهاست. هیچ بیگانهای با هر قدرتی برای هیچ کشوری آزادی و رفاه نیاورده اگر آزادی صرفا به معنای رهایی و بیبند و باری
نباشد، آزادی پایه اساسی استقلال است و این دو، دو روی
یک سکهاند. اگر آزادی نباشد استقلال معنی ندارد. آزادی اعمال اراده مردم برای تحقق آرمانهای ملی است. آزادی پیش غذاهای خوش طعم بدپس کنار سفرههای خالی نیست. آزادی تشویق مردم به فرهنگ برهنگی و صرف مشروبات الکلی در یک همزیستی مسالمتآمیز بیخیالی نیست. آزادی طی مسیر طبیعی فطرت انسانی برای لذت بردن از زندگی شرافتمندانه همراه با کار و تلاش است و اگر در ایران آزادیهای سیاسی محدود شده است علت آن را در شرایطی باید جستجو کرد که دشمنان آن را به حاکمیت تحمیل کردهاند و حاکمیت هم در طول این مدت محدودیتهایی ایجاد نموده که ضرر آن در نارضایتی مردم بیش از سودی بوده است که حاکمیت احساس می کرده به نفع ملت است؛ مانند مسأله حجاب که یک باور دینی است و سخت افزاری نیست بلکه یک برخورد فرهنگی نرم افزاری می طلبد تا اهمیت آن بدرستی تبیین شود.
وقتی برای دشمنان هدف وسیله را توجیه کند آزادی از مفهوم واقعی خود دور میشود و جاسوسان اجیر شده برای رسیدن به هدفهای صرفا مادی همنوعان و هموطنان خود را میفروشند اگر چشم باز ملت به روی عملکرد خائنان گشوده نشود بر سر ما آن خواهد رفت که بر سر کشورهای تحت استعمار نو خواهد رفت. چشمهایمان را بیشتر باز کنیم
تا گول نخوریم.
والسلام