وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    بحران کاغذ، سقوط آگهی‌ها، رقابت فضای مجازی و کمبود نیروی حرفه‌ای؛ چرا بقای روزنامه‌ها دشوار شده است؟  

    از بحران کاغذ تا سقوط آگهی‌ها؛ هشدار محمد عسلی درباره آینده مطبوعات منتخب سردبیر

    توسط پریسا گلریزخاتمی    10 آذر 1404 32 0
    صنعت روزنامه‌نگاری در لبه تعطیلی؛ تحلیل مدیرمسئول عصرمردم از بحران مطبوعات
     
     در سال‌هایی که فضای رسانه‌ای با سرعتی بی‌سابقه در حال تغییر است، روزنامه‌های بخش خصوصی بیش از هر زمان دیگر با خطر فرسودگی و تعطیلی روبه‌رو شده‌اند. محمد عسلی، مدیرمسئول روزنامه عصرمردم، در گفت‌وگویی تحلیلی از مجموعه‌ای از چالش‌های اقتصادی و حرفه‌ای سخن می‌گوید که حیات روزنامه‌ها را تهدید می‌کند؛ از بحران کاغذ و سقوط آگهی‌ها گرفته تا رقابت نابرابر با رسانه‌های لحظه‌ای و کمبود خبرنگاران حرفه‌ای.
     
     
    *سه‌گانه رسانه‌ها، نابرابری ساختاری*
     
     
    عسلی با مرور ساختار رسانه‌ای کشور، روزنامه‌ها را به سه دسته دولتی، حزبی و خصوصی تقسیم می‌کند.
    از نگاه او، روزنامه‌های دولتی در رقابتی نابرابر پیش می‌روند؛ او در این رابطه می‌گوید: روزنامه‌های دولتی از نظر مالی تقریبا بی‌دغدغه‌اند؛ هزینه چاپ و کاغذ و امکاناتشان را دولت می‌پردازد. حتی جایی که قانون اجازه نمی‌دهد، باز هم بیشترین حمایت‌ها عملا به همان‌ها می‌رسد و در مقابل، روزنامه‌های بخش خصوصی که بیشترین تعداد نشریات کشور را تشکیل می‌دهند، کمترین سهم حمایت را دارند و بیشترین فشار را تحمل می‌کنند.
     
     
    *حمایت‌های رو به سقوط*
     
     
    حمایت‌هایی که زمانی تأمین‌کننده اصلی بقای رسانه‌ها بود، حالا تقریبا ناپدید شده است. عسلی روند کاهش این حمایت‌ها را چنین تشریح می‌کند: یک زمانی اگر کاغذ کیلویی پنج تومان بود، سه تومانش را دولت می‌داد. ارز، فیلم، زینک و … همه از طرف ارشاد تأمین می‌شد. اما از حدود سال ۹۰ به بعد این حمایت‌ها کم شد تا الان تقریبا به صفر رسیده است و امروز یک‌میلیون و پانصد هزار تومان کمک‌هزینه کاغذ برای یک شماره نشریه اصلا معنی ندارد.
    به این ترتیب، هزینه‌ها چند برابر شده اما یارانه‌ها به حداقل رسیده‌اند؛ معادله‌ای که ادامه کار را برای نشریات خصوصی ناممکن می‌کند.
     
     
    *سقوط آگهی‌های تجاری؛ ضربه‌ای از دل فضای مجازی*
     
     
    یکی از بنیادی‌ترین منابع درآمد رسانه‌های مکتوب، آگهی‌های بخش خصوصی بود؛ منبعی که با ظهور پلتفرم‌های آنلاین تقریبا از بین رفته است.
    به گفته این مدیرمسئول، از زمانی که شیپور و دیوار آمدند و آگهی‌‌ها برای یک هفته رایگان منتشر می‌شود، آگهی‌های بخش خصوصی در روزنامه‌ها تقریبا صفر شد و امروز هیچ آگهی قابل‌توجهی چاپ نمی‌شود.
    عسلی برای نشان دادن عمق این تغییر، نمونه‌ای از گذشته نزدیک را یادآور می‌شود: روزنامه عصرمردم در شیراز بیش از ۸ صفحه آگهی داشت؛ امروز شاید یک صفحه هم ندارد.
     
     
    *رقابت نابرابر با رسانه‌های لحظه‌ای*
     
     
    با گسترش شبکه‌های اجتماعی، کارکرد خبری روزنامه‌ها عملا از دست رفته است. مردم پیش از آنکه روزنامه به دستشان برسد، خبر را لحظه‌ای دریافت کرده‌اند.
    عسلی می‌گوید: امروز هر اتفاقی در جهان بیفتد، مردم همان لحظه در موبایلشان می‌بینند و روزنامه کارکرد خبری‌اش را از دست داده است.
    در چنین فضایی، روزنامه‌ها باید نقش دیگری را بازیابند؛ اما فشار اقتصادی و محدودیت‌های محتوایی، این تغییر را دشوار کرده است.
     
     
    *اقتصاد معکوس مطبوعات؛ وقتی افزایش تیراژ هم ضرر است*
     
     
    یکی از مثال‌های قابل تأمل عسلی، نسبت قیمت روزنامه و کالاهای روزمره است؛ او می‌گوید: قبل از انقلاب روزنامه ۵ ریال بود و آدامس ۱ ریال؛ یعنی روزنامه ۵ برابر آدامس بود. در حالی که امروز آدامس ۲۰۰ هزار تومان است و گران‌ترین روزنامه کشور ۲۰ هزار تومان!
    این مقایسه نشان می‌دهد که ارزش واقعی روزنامه به‌شدت سقوط کرده است. در چنین شرایطی افزایش تیراژ نیز به‌جای سود، زیان‌بار است.
     
     
    *بحران مشترک کتاب و مطبوعات*
     
     
    عسلی مشکلات صنعت نشر کتاب را مشابه مطبوعات می‌داند: نشر نمی‌تواند ریسک چاپ ۲ هزار نسخه را بپذیرد؛ مجبور است ۲۰۰ نسخه چاپ کند و نتیجه این می‌شود که کتاب گران می‌شود و خواننده نمی‌تواند بخرد و این چرخه معکوس، هر دو صنعت را گرفتار رکود کرده است.
     
     
    *هزینه‌ها سرسام‌آورتر از همیشه*
     
     
    مدیرمسئول عصرمردم به افزایش چندبرابری هزینه‌ها اشاره می‌کند: وقتی عصرمردم را منتشر کردم، حداقل دستمزد ۶۰ هزار تومان بود و الان حداقل حقوق کارگر ۱۲ تا ۱۳ میلیون که با بیمه بیش از ۱۵ میلیون است. آب، برق، گاز، تلفن، اینترنت، مواد چاپ و … همه چند برابر شده‌اند. در چنین شرایطی، فروش روزنامه دیگر حتی هزینه توزیع را هم پوشش نمی‌دهد.
     
     
     
    *فروش روزنامه دیگر صرفه ندارد*
     
     
    به گفته عسلی توزیع‌کننده بر اساس تعداد روزنامه دستمزد می‌گیرد، نه فروش. در نتیجه فروش تقریبا درآمدزا نیست.
    و تیراژ پایین، کاهش خرید عمومی و تغییر رفتار مخاطب، همه دست‌به‌دست هم داده‌اند تا فروش روزنامه عملا توجیه اقتصادی نداشته باشد.
     
     
    *مخاطب چه می‌خواهد و روزنامه چه ندارد؟*
     
     
    عسلی معتقد است: مردم دنبال تحلیل تازه، حرف متفاوت، راه‌حل و صداقت‌اند. اما روزنامه‌ها از ترس عبور از خط قرمزها خودسانسوری می‌کنند.
    از سوی دیگر، روزنامه‌ها نمی‌توانند با ذائقه نسل جدید در فضای مجازی که آمیخته‌ای از محتوای احساسی، سرگرمی، اخبار جعلی و تصاویر خاص است، رقابت کنند.
     
     
    *کمبود نیروی حرفه‌ای؛ بحرانی خاموش*
     
     
    یکی از مهم‌ترین بخش‌های تحلیل عسلی به وضعیت نیروی انسانی اختصاص دارد که می‌گوید: درصد بالایی از مدیرمسئولان سواد روزنامه‌نگاری ندارند و حتی نمی‌توانند یک یادداشت بنویسند. خبرنگاران هم کمتر سؤال چالشی می‌پرسند چون مطالعه کافی ندارند و این بحران به‌گونه‌ای است که خبرنگار نمی‌تواند حتی درباره پروژه‌ای ساده سؤال درست طرح کند، چه رسد به تحلیل موضوعات پیچیده.
     
     
    *خاموش شدن صنعت چاپ؛ تهدید اشتغال پنهان*
     
    تعطیلی هر روزنامه، فقط از بین رفتن یک رسانه نیست؛ یک زنجیره اقتصادی هم همراه با آن فرو می‌ریزد؛ به گفته محمد عسلی، هر روزنامه شهرستانی حداقل ۱۵ نفر اشتغال مستقیم و بیش از ۱۰۰ نفر اشتغال غیرمستقیم ایجاد می‌کند و اگر روزنامه تعطیل شود، بیش از صد نفر بیکار می‌شوند.
    او یادآور می‌شود که تعداد زیادی چاپخانه در سال‌های اخیر تعطیل شده و حتی واردات دستگاه‌های چاپ مدرن نیز به‌دلیل نبود صرفه اقتصادی متوقف شده است.
     
     
    *آگهی‌های ثبتی؛ آخرین رگ حیاتی رسانه‌ها*
     
     
    عسلی با صراحت می‌گوید: اگر آگهی‌های ثبتی قطع شود، ۹۰ درصد روزنامه‌های بخش خصوصی تعطیل می‌شوند.
    و این وابستگی به آگهی‌های ثبتی نشان می‌دهد که ساختار درآمدی روزنامه‌ها تا چه اندازه ضعیف و شکننده شده است.
     
     
    *تحریم، تورم و بی‌ثباتی؛ ضربه‌هایی که هم‌زمان فرود می‌آیند*
     
     
    به باور عسلی، مجموعه‌ای از شرایط اقتصادی و سیاسی کشور از تحریم و تورم تا جنگ‌ها و فضای نه جنگ و نه صلح، بر مطبوعات فشار می‌آورد و امنیت سرمایه‌گذاری را از بین می‌برد و در این وضعیت، روزنامه‌ها از چند جهت از جمله فشار هزینه‌ها، کاهش مخاطب، محدودیت‌های محتوایی، نبود حمایت مؤثر و بی‌ثباتی اقتصادی ضربه می‌خورند.
     
     
    *آینده‌ای دشوار اما قابل نجات*
     
     
    گفت‌وگوی محمد عسلی تصویری دقیق و بی‌پرده از وضعیت امروز مطبوعات خصوصی ارائه می‌دهد؛ وضعیتی که در آن کاهش حمایت‌های دولتی، سقوط آگهی‌ها، تغییر رفتار رسانه‌ای مردم و بحران نیروی حرفه‌ای، همگی دست‌به‌دست هم داده‌اند تا بقای روزنامه‌ها به چالشی جدی تبدیل شود.
    اما در دل این بحران، راه نجات نیز دیده می‌شود و آن‌، بازگشت به کارکرد تحلیلی، سرمایه‌گذاری بر خبرنگاری حرفه‌ای، احیای حمایت‌های هدفمند و بازسازی مدل اقتصادی رسانه‌ها است.
     
     
     
     
     
     
    شماره روزنامه:8486
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 12 آذر 1404

    موارد مرتبط

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.