روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
از جمله موضوعاتی که ایران در آن صاحب رتبه ی جهانی در میان کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته است ، پدیده ی مهاجرت است . مهاجرت با هدف تحصیل و تکمیل مدارج علمی پس از جنگ های ایران و روسیه که گردانندگان کشور متوجه تاثیر عقب ماندگی های علمی و فرهنگی بر نتایج جنگ شدند به عنوان یک راهکار به اجرا درآمد و از آن زمان تاکنون ادامه داشته است . با این تفاوت که اکنون با انگیزه های دیگری از جمله زندگی در شرایط دلخواه ، کاریابی ، عرضه ی علم و هنر و خارج کردن ثروت ملی از کشور با هدف سرمایه گذاری نیز دنبال می شود که جای تامل دارد . زمانی که کلنگ اولین دانشگاه آزاد اسلامی در ایران به زمین زده شد تاکنون که شمار آن از شمار دانشگاه های دولتی نیز بیشتر است کمتر به اهداف خود نائل شده زیرا تصور می شد که با افزایش تعداد دانشگاه ها می توان از مهاجرت جلوگیری کرد و به زعم گردانندگان کشور از تاثیرات سوء فرهنگی آن در امان بود . اما اینک و پس از نزدیک به 4 دهه شاهد هستیم که انگیزه های دیگری هم به مهاجرت افزوده شده و سالانه میلیاردها دلار سرمایه از رهگذرمهاجرت از کشور خارج می شود . هم اکنون خارج نشینان به دنبال هویت سازی برای خود هستند چرا که جمعیتی در خور اعتنا دارند . این هویت سازی الزاما همان چیزی نخواهد بود که از سوی متولیان امور در داخل دنبال می شود . به نظر می رسد که با یارگیری های صورت گرفته ، ظرف چند سال آینده شاهد ترسیم سیمایی متفاوت با رویکردهای صرفا ملی از ایران و ایرانی توسط کسانی خواهیم بود که آن سوی مرزها به دنبال معرفی خود هستند چنین رویکردی زمانی شتاب می گیرد که ایرانیان خارج از کشور به تریبونی در داخل برای سخن گفتن و جلوه گری دسترسی نداشته باشند . شاید در برخورد اول کسانی باشند که عطای مهاجرین را به لقای آنها ببخشند اما این عده نباید فراموش کنند که خانواده های مهاجرین ساکن در ایران شدیدا تحت تاثیر فرزندان و بستگان خود قرار دارند که با توجه به خدمات رسانی انواع وسایل ارتباطی زیر سایه تکنولوژی آنها عملا با تاثیر گذاری بالایی در ایران حضور دارند به طوری که هزینه های صرف شده برای تبلیغات در داخل کشور در حالی که چند صد برابر هزینه های صورت گرفته توسط خارج نشینان است قادر به رقابت و همچنین خنثی سازی هویت سازی های صورت گرفته نیست . آنچه بر این ادعا مهر تایید می زند رفتار اکثریت قریب به اتفاق مردم در محافل خصوصی است که نشان می دهد مهاجرت را نباید صرفا در جابجایی از یک کشور به کشوری دیگر توصیف کرد . اگر در گذشته جوانی با بضاعتی اندک و سرمایه ای ناچیز به اروپا و آمریکا می رفت و چند سال بعد با کوله باری از دانش و تجربه و البته تاثیر گذاری فرهنگی بازمی گشت اکنون نیروی انسانی که قصد بازگشت ندارد همراه با سرمایه ای در خور اعتنا کشور را ترک می کند . کشوری که در حال پیر شدن است و سالانه یکصدهزار نفر از نیروهای انسانی مفید خود را که هزاران میلیارد تومان صرف آموزش و تربیت آنها شده است از دست می دهد . برخی به غلط تصور می کنند که خروج افرادی که ظرفیتی برای پاسخگویی به مطالباتشان ایجاد نشده فرصتی ایجاد می کند که عده ای بتوانند بدون دغدغه برنامه های خود را در داخل پیش ببرند در حالی که آن روی سکه مهاجرت را هم باید دید . اول این که افراد مهاجرت کرده از دو حالت خارج نیستند . یا به اعتبار سرمایه و دارایی خودشان از کشور خارج شده اند یا به اعتبار دانش و هوش و ذکات که در هر دو حال در موقعیت هایی قرار دارند یا قرار می گیرند که می توانند بر افکار عمومی جهانی تاثیر گذار باشند . این تاثیر گذاری در جاهای گوناگون خود را نشان می دهد . بنابراین برخلاف تصور برخی ساده انگاران ، تن دادن به مهاجرت کسانی که مطالباتی سطح بالا و متفاوت دارند نهایتا به منها کردن آنها نخواهد انجامید بلکه آنها به مجموعه ای اضافه می شوند که در حال شکل گیری و هویت یابی است . این هویت یابی به دلایل گوناگون صورت می گیرد از جمله این که می خواهند در نگاه جهانیان ریشه دار جلوه کنند .این هویت یابی بیشتر توسط کسانی با جدیت دنبال می شود که حاضرنیستند زیر بار استحاله فرهنگی و هضم شدن در دستگاه گوارشی سایر فرهنگ ها بروند ولی در عین حال زیر بار الگوهای رسمی ارائه شده در داخل کشور هم نمی روند ! حال باید دید اکثریت مهاجرت کنندگان چنین هویتی را در کجا جستجو خواهند کرد ؟ کافی است آماری از روند تغییر نامگذاری ها حداقل ظرف بیست سال گذشته را در کشور داشته باشیم که حتی به خانواده های سنتی هم تسری پیدا کرده است ؟ نامگذاری را از این جهت گفتم که سهل الوصول و غیرقابل انکار است ! می بینید که ما در داخل از لحاظ فرهنگی دچار وضعیتی شبیه وارونگی هوا شده ایم که اگر یک روز باران نبارد یا باد موافق نوزد دچار تنگی نفس می شویم . اینجاست که درمی یابیم بودجه های فرهنگی در جاهایی صرف شده که اساسا نه تنها قدرت تاثیرگذاری بالایی نداشته اند بلکه با ایجاد دافعه ریشه سوزی کرده اند . ممکن است کسانی با ارائه ی نمونه هایی به دنبال اثبات خلاف این گفته باشند اما باید اذعان داشت که شاخص های فرهنگی را باید در زندگی روزمره مردم مورد ارزیابی قرار داد نه در کارناوال های فصلی که افراد با انگیزه های گوناگون حضور در آن را تجربه می کنند . اگر نگاهی مدبرانه به پدیده ی مهاجرت داشته باشیم متوجه می شویم که تاثیر دراز مدت مهاجرت از تاثیر کوتاه مدت تحریم های اقتصادی بیشتر است . مهاجرت هم مثل طلاق که انواع مختلف دارد دارای گونه های متفاوتی است . لذا خیلی از کسانی هم که توان مالی برای مهاجرت نداشته اند را نیز باید مهاجر به حساب آورد . چنین کسانی مانند زن و شوهری که دچار طلاق عاطفی شده اند ، اگر چه نتوانسته اند از کشور خارج شوند اما عملا دلبستگی زیادی به آنچه در داخل می گذرد ندارند و نمی توان برای آنها سهمی در مشارکت های اجتماعی در نظر گرفت . مهاجرت نه تنها به رفتن ختم نمی شود بلکه بازخوردهایی شگفت انگیز دارد که برای فهم آن باید در نزد استاد تاریخ دو زانو نشست و به عبرت ها گوش جان سپرد .
آنچه تکمیل کننده ی چرخه بحرانی مهاجرت است ، مهاجرت پذیری ایران آن هم از میان افراد کم سواد بیکاری است که به دلیل احساس بی ثباتی و بلاتکلیفی خطر پذیری بالایی دارند و تاثیر منفی فرهنگی زیادی از خود بر جای می گذارند و از ضریب امنیتی جامعه می کاهند . ظرف چند دهه ی گذشته ایران آغوش خود را برای سرریز جمعیتی همسایگان تحت تاثیر جنگ های منطقه ای گشوده است بدون این که برنامه ریزی مناسبی برای بهره برداری سیاسی و اقتصادی از آن داشته باشد که نشان دهنده ی ضعف دیپلماسی در بحث مدیریت مرزهاست
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.