روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
چشم انتظار باران بوده ایم، همیشه تاریخ نانوشته مان، در کنار رودها بوده ایم و رودها نیز در ما جاری بوده اند. وقتی سنگ ها را روی هم چیدیم تا آب ها را مهار کنیم، خوراک هایمان را از دهانه سدها، چشمه ها، آبشارها و لوله های آب رسان شکار کردیم و چون آفتاب تموز بر چشم هایمان تابید. در وهم خشکی زمین آب طلبیدیم، اما آب نبود. ما برای آب جنگیده ایم و آب برای ما. درخت، آب و زمین را به سنگ های خوش تراش سخت پیوند زدیم تا نمایشی دائمی از سنبله های گندم را به رؤیت تاریخ بنشانیم و نان خود را از داخل ستون های گر گرفته تخت جمشید بیرون بکشیم.
قصرهای نفوذناپذیر، ارگ های رفیع و غیرقابل نفوذ ساختیم که هیچ سیلابی در آنها راه نیافته مگر سیل وحشت از دم شمشیرهای تهاجم با شعله ور شدن آتش کینه متجاوزان اما ارباب های ما وقتی از داخل کاشانه های خشت و گلی بیرون آمدند و قد برافراشتند دروازه های برآمده از پلکان های رفیع را طی کردند و فراموششان شد که در زیر دشت ها و کناره دشت ها مردمانی در تلاشند تا نانشان را از دل زمین بیرون آورند. فراموش کردند که قد کودکان زیر خیزش باران های موسمی کوتاه تر از حجم آب روانی است که روی سقف خانه های بی حفاظ عبور می کند.
آری همیشه تاریخ در نقطه پائینی روایتی از فقر است و در ارتفاع فاصله های طبقاتی را به رخ می کشد.
اینک از پس هزاران سال که حاصل آن روزگار آهن و فولاد است هنوزا هنوز نان آوران ما در پشتواره های گلین زاد و ولد می کنند تا در تابستان ها زیر هرم هوای داغ عرق ریزان کمرهای خم شده را به کاویدن زمین تحمل پذیر نمایند و دست های نیاز را در دل خاک و در چالشی همیشگی به جستجو کشند.
راستی ما در کجای تاریخ تا به این اندازه هنوز در رهگذار حادثه ایستاده ایم که رحمت آسمان را از پس انتظاری طولانی با زحمت بسیار دریافت می کنیم و در دو مقطع زمانی به کوتاهی ریزش باران صبحگاهی دست دعا و شکر بر آسمان داریم و در ساعاتی بعد از هراس نفوذ سیلاب به سایه سارمان و غرق شدن فرزندانمان دست نیاز به سوی خدا دراز می کنیم تا توقف باران نجاتمان دهد.
و ما هستیم که پیوسته در رهگذار حادثه ایستاده ایم بی آنکه حریمی امن داشته باشیم تا از سیل و زلزله و طوفان در امان بمانیم؟
ما تاریخ دو هزار و پانصد ساله را به رخ جهانیان می کشیم و تصویر کاخ های شاهان گذشته را زینت کتاب های تاریخ می کنیم و نشان می دهیم که ارتفاع پلکان تخت جمشید تا رسیدن به دروازه ورودی کاخ ها برای محفوظ بودن از سیلاب چقدر بلند است اما زیر دستان را در پائین دشت نمی بینیم که چگونه در مسیر سیل با پشتواره گلین در رهگذار حادثه بوده اند.
هم اینک هم تا آن دورتر زمان ها فاصله ای نداریم وقتی سیلاب های وحشی روان وارد خانه ها می شوند و خیابان ها اطراقگاه حجم وسیعی از آب باران می گردند آنچنان که اتومبیل ها را با سرنشینانشان به سراشیبی نابودی می برند و ما مدام فریاد می زنیم کمک، کمک!
سالیانی است، بل قرن هایی که به این بلیه دچاریم. اما باز هم در کناره رودخانه ها خانه می سازیم. باز هم به استقبال حادثه می رویم. باز هم از زلزله آسیب می بینیم و باز هم مظلومیت خود را به شراکت می گذاریم.
فرقی نمی کند، در اندونزی باشیم یا آمریکا و انگلیس و یا ایران و هر جای دیگر، زلزله و سیل و حوادث دیگر همیشه تهدیدمان می کنند مثل جنگ های ناخواسته، اما می توان
«در دل هر مزرعه خشک و تهی
بذری ریخت
می توان از میان، فاصله ها را برداشت
دل من با دل تو
هر دو بیزار از این فاصله هاست…»
چه کسی می داند
شاید روزی، زمین گرده عوض کند و دوباره جنگل های وسیع چنان ریشه دوانند که باران های سیل آسا راهی به خروج نیابند و سیلی ویرانگر خانه هایی را با خود نبرد اما تا آن روز فرصتی هست تا پیشگیری کنیم و چون گذشتگان خانه هایمان را در ارتفاع بنا کنیم.
والسلام
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
1403/02/08 سرمقاله