وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    گردبادی ویرانگر  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 20 دی 1402 151 0
    سرمقاله 21 دی 1402 اسماعیل عسلی           گردبادی ویرانگر
    بالاخره روزی باید به این پرسش پاسخ دهیم که توصیه پذیری خوب است یا بد و این که به توصیه چه کسانی باید عمل کرد ! و پرسش آخر این که توصیه کنندگان در چه شرایطی پاسخگو خواهند بود؟
    این که می گویند اساسا نباید توصیه ای در کار باشد حرف مفت است آن هم در جامعه ای که هنوز دوران گذار از سنت به مدرنیسم را پشت سر نگذاشته و عموم کسانی که در مصدر کار هستند با چنین روش و منشی نه تنها بیگانه نیستند بلکه سازماندهی و اداره ی امور نهادهای سنتی را تنها از این طریق پیش می برند ضمن این که در همه جای دنیا برای بکارگیری افراد حتی برای پست   های حساس توصیه پذیری امری رایج است . اما این که چرا در یک جامعه عمل به توصیه این و آن در اغلب موارد موجب فشل ماندن کارها و دزدی و اختلاس می شود و در جامعه ای دیگر اغلب توصیه   ها به کارآفرینی ، توسعه و رشد اقتصادی می انجامد ، نیازمند تجزیه و تحلیل است. اصولا توصیه با هدف کاهش هزینه   های تحقیق پیرامون پیشینه ی کاری افراد صورت می گیرد به این ترتیب که افرادی مجرب و دلسوز با پیشنهاد نیروهای توانمند که زمانی زیر نظر خود آنها تحصیل و کسب تجربه کرده اند راه به کارگیری آنها را برای فعالیت در جایی که توصیه کننده خود را نسبت به اهداف و منافع آن مکان متعهد می داند هموارمی کنند. بدیهی است که تداوم توصیه پذیری از چنین اشخاصی در گرو حسن عملکرد افراد توصیه شده است ! فرض کنید یک دانشجوی ایرانی پس از شرکت در یک سمپوزیوم ، فستیوال و یا المپیاد علمی مورد توجه چند استاد خارجی قرار می گیرد و این اساتید در راستای ایفای نقش واسطه و تعهدی که به دانشگاه یا کارخانه یا کانونی خاص دارند به دانشجو پیشنهاد ادامه ی تحصیل در فلان دانشگاه خارجی یا کار در فلان کارخانه مهم را می دهند و حقوق و مزایای او را نیز تضمین می کنند . بسیاری از دانشجویان ایرانی که در دانشگاه   های درجه اول دنیا مشغول کار و تحصیل و تدریس هستند یا از طریق اساتید ایرانی مورد وثوق خارجی   ها پذیرش شده اند و یا در جریان مسافرت   های علمی که به خارج از کشور داشته اند مورد توجه اساتید خارجی قرار گرفته اند . ارتقاء وضعیت چنین دانشجویانی با پذیرش مسئولیت   های خطیر در کانون   های مهم علمی جهان نشان می دهد که اینگونه توصیه   ها کارساز بوده و افراد توصیه کننده افرادی امین و قابل اعتماد بوده اند و نتیجه ی کار آنها انتقال بهترین نیروهای فکری و کارآفرین و مخترع و مکتشف به کشورهای توسعه یافته بوده است .
    فرض کنید سفیر یک کشور به دلیل این که با زبان و فرهنگ و آداب و رسوم مردم کشوری که ماموریت خود را در آنجا انجام می دهد آشنا یی دارد و ظرف مدتی که در آنجا حضور داشته به تحقیق و پژوهش پرداخته به نتایجی رسیده و همه را مو به مو گزارش کرده و درستی تشخیص او برای افراد بالادستی به اثبات رسیده به طوری که اداره کنندگان کشورش می توانند به توصیه   های او پیرامون اقداماتی که می خواهند در یک کشور انجام دهند ، اعتماد کنند . سفیر دیگری هم هست که هم با زبان و فرهنگ کشوری که در آنجا خدمت می کند بیگانه است و هم قدرت دفاع از فرهنگ کشور خودش را ندارد و ناچار است از مترجم در سفارت خانه استفاده کند و روحیه ی تحقیق و پژوهش هم ندارد که بتواند به نتایج قابل قبولی برسد ؛ مسلما چنین شخصی نمی تواند طرف مشورت گردانندگان کشور متبوعش قرار گیرد . وقتی به دنبال ریشه یابی برخی از مفاسد اقتصادی هستیم به توصیه   های عجیب و غریب برخورد می کنیم . یعنی شخصی برای پذیرش مسئولیتی از طرف شخصی دیگر پیشنهاد شده و بر مصدری تکیه زده که اساسا با ظرایف کار آشنایی ندارد به طوری که یا به راحتی توسط افراد زرنگ و اهل سوء استفاده دور می خورد و کاری از پیش نمی برد و یا این که به پشتگرمی کسی که معرف او بوده مشغول لفت و لیس می شود و کسی هم به کسی نیست . بگذریم از مواردی که توصیه   ها و واگذاری مسئولیت   ها صرفا با هدف سوء استفاده و داشتن افراد نفوذی در مسئولیت   های خاص صورت گرفته که نور علی نور است .اصولا کسی که توصیه می کند باید بر موضوع کاراشراف کامل داشته باشد . یک پزشک مجرب هرگز نمی تواند یک نجار خوب را از نجار ناوارد تشخیص بدهد و یک بازاری چیزی از سیاست نمی داند که بتوان اداره ی یک حزب را به دست او سپرد! مقبولیت توصیه در گرو کاهش هزینه   هاست نه ایجاد و تحمیل هزینه به مردم و بیت المال . زمانی بود که عده ای در جایی درس می خواندند و امتحان کتبی هم در کار نبود و تنها مدرک افراد تحصیل کرده تاییدیه ای بود که استادشان به آنها می داد و توصیه می کرد که فلانی می تواند مکتب خانه ای را اداره کند یا صیغه ی عقد بخواند یا سندی مالی تنظیم نماید یا بین مردم برای از بین بردن دعوا و اختلاف داوری کند . اما اکنون همه چیز حساب و کتاب پیدا کرده و راه   های زیادی برای پی بردن به میزان دانش و بینش و توانایی افراد وجود دارد که می تواند جای توصیه را بگیرد .توصیه ی معقول تنها از کسانی پذیرفتنی است که خبره ی کار باشند فرضا کسی که چیزی از نجوم و ستاره شناسی نمی داند صلاحیت ندارد فردی را برای کار دریک رصد خانه توصیه کند. زمانی که در گزینش ها برخورداری از صلاحیت اخلاقی از صلاحیت علمی پیشی می گیرد شاهد ریاکاری افراد برای گرفتن مسئولیت هستیم که فساد به بار می آورد . مشکل بزرگی که در جامعه ی ما وجود دارد این است که توصیه کنندگان پاسخگوی خطای خود نیستند و حتی اگر صدها نفر افراد غیرشایسته را به یک اداره یا کارخانه معرفی کرده باشند کسی قادر نیست گریبان آنها را بگیرد و یا جرات داشته باشد که برای بار دوم نسبت به توصیه ی آنها بی اعتنا باشد .
    در بسیاری از ادارات و سازمان   ها تعداد کسانی که خبره و با تجربه و توانمند برای انجام کار به حساب می آیند از تعداد انگشتان دست هم تجاوز نمی کنند زیرا اغلب افراد از طریق توصیه به کار گرفته شده اند و یا در خوش بینانه ترین حالت صلاحیت اخلاقی و سیاسی آنها مقدم بر صلاحیت علمی آنها بوده است . چنین افرادی معمولا با حالتی حق به جانب در محیط کار حضور پیدا می کنند و به همین دلیل تا زمانی که کارها را به خوبی یاد بگیرند و مسلط شوند ، خرابکاری   های زیادی صورت می گیرد که به نام مدیر کارگاه ، کارخانه یا اداره تمام می شود . با وجود این که ابوذر آدم خوب و راستگویی بود هیچ مسئولیتی به او واگذار نمی شد چون سواد و دانش و تجربه آن را نداشت. زیرا پیامبر اکرم (ص) معتقد بود که ارزش هر کاری به نتیجه آن بستگی دارد. واگذاری امور به افراد بر اساس رابطه ی حزبی ، خویشاوندی و ظاهر بینی موجب می شود که ریاکاری و تملق و چاپلوسی رواج پیدا کند . وقتی به افراد خاصی می گوییم برای این که توصیه ما برای بکارگیری شما ایرادی قانونی نداشته باشد برای خود مدرکی دست و پا کنید ، مانند این است که ما کلاه شرعی بر سر مردم بگذاریم. کسانی که به دنبال دلیل مهاجرت نخبگان هستند بدانند که وقتی فردی بیسواد را بالا دست فردی توانمند قرار می دهیم در واقع دانش او را به سخره می گیریم . این که هر فرد بانفوذی بتواند توصیه کند سنگ هم روی سنگ بند نمی شود . برای احترام به حقوق مردم، یا بساط توصیه را جمع کنید و یا به قواعد آن پای بند باشید. زیرا توصیه   های ناروا به گردبادی ویرانگر می ماند که طومار دانش و سرمایه و عمر و امید انسان   ها را درهم می پیچد.
     
    شماره روزنامه:7955
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 20 دی 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3