وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    حاشیه نشینی اخلاق در میدان سیاست  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 22 دی 1402 129 0
    سرمقاله 23 دی 1402 اسماعیل عسلی حاشیه نشینی اخلاق در میدان سیاست
    رای ممتنع چین و روسیه به تصویب قطعنامه علیه یمن در شورای امنیت و متعاقب آن محکومیت حمله آمریکا و انگلیس به اهدافی در یمن توسط روسیه بیانگر این واقعیت است که برای کشورهایی که توسعه یافتگی را در بهبود شاخص های اقتصادی دنبال می کنند ، منافع اقتصادی در صدر دغدغه هایشان قرار دارد و چیز دیگری که در حاشیه ی این موضع گیری قابل درک است ، ارتباط اقتصادی آنها با رژیم صهیونیستی است . در واقع آنچه به ماندگاری و تداوم زیاده خواهی اسرائیل می انجامد نیز رابطه ای است که در ابعاد گوناگون اقتصادی با اغلب کشورهای جهان دارد . شاید کسی باور نمی کرد برخی از کشورهای عربی ثروتمند که در قامت یک پشتیبان دلسوز برای اعراب اجلاس های رنگارنگ عربی و غیر عربی را برای خود رقم می زنند و با حالتی حق به جانب برای طلب احترام سر خود را بالا می گیرند ، نسل کشی در غزه را با سکوتی مرگبار تحمل کنند و تنها دلخوشی آنها ارسال کمک های نقدی و مواد غذایی و دارویی باشد که امکان دسترسی به همان ها نیز در شرایط کنونی فراهم نیست .
    اگر بخواهیم واکنش اروپایی ها به جنگ اوکراین را با واکنش اعراب به جنگ غزه مقایسه کنیم صرف نظر از کشف موضع گیری دوگانه ی آنها که اظهر من الشمس است شاهد این هستیم که از موضع گیری اروپایی ها بر علیه روسیه هم بوی منفعت به مشام می رسد و بحث حقوق بشردر میان نیست، یعنی در واقع همه جا دعوا بر سر اقتصاد است .
    البته از این بابت نمی توان هیچ کشوری را سرزنش کرد که چرا به مناسبات اقتصادی اش اهمیت می دهد زیرا دولت هایی که خود را مامور تامین رفاه و آسایش مردمشان می دانند طبیعتا اولویت اول آنها پاسخگویی به نیازهای بدیهی و روزآمدی است که بابت آن از مردم رای گرفته اند و در صورت عدول از وظایف از طرف اعضای پارلمان و رسانه های آزاد تحت فشار قرار می گیرند و بارها دیده شده که گاهی به خاطر افزایش یک دهم درصدی تورم یا عدم تحقق برخی از هدفگذاری ها ، دولتی ساقط شده و یا ناگزیر به عذرخواهی و کناره گیری گردیده است اما مسئولین همین کشورها در موقعیت هایی دیگر که منافعشان حکم می کند پرچم حقوق بشر را بالا می برند و مردم بی گناه کشوری را تحت انواع فشارها قرار می دهند در حالی که از منظر انسانی و اخلاقی در هر دوحالت باید رفتار یکسانی داشته باشند .
    در ماجرای جنگ دوم به دلیل این که موضوع امنیت برای کشورهای اروپایی و آمریکا در اولویت قرار داشت حاضر شدند به کشور کمونیستی شوروی کمک کنند و حتی کشورهایی نظیر ایران را قربانی چنین ماجرایی نمایند اما پس از این که توانستند امنیت خود را تضمین کنند دوباره مانند یک رقیب سرسخت در برابر روسیه شوروی ایستادند تا زمانی که آن را از پا درآورده و به ده ها کشور تجزیه کردند .
    اصولا جنس نگاه سیاسی همین است که امنیت در صدر دغدغه های سیاستمداران قرار دارد و پس از آن اقتصاد و در انتها اخلاق و فرهنگ نیز مانند پیچ و مهره ای عمل می کنند که تکه های پازل اقتصادی و امنیتی را به یکدیگر متصل نگه می دارند.
    کشورهایی هم هستند که می خواهند با پیچ و مهره ی اقتصاد و امنیت ، بسته ها و پازل های اخلاقی و امنیتی را با یکدیگر مرتبط نگه دارند . این تفاوت در زاویه ی دید ، تعیین کننده ی مرز توسعه یافتگی است .
    اگر چه ظاهرا در یک جا اخلاق در صورتی که اقتصاد و امنیت در معرض تهدید قرار گیرد ، نادیده انگاشته میشود و در جایی دیگر اقتصاد و امنیت قربانی اخلاق می شود ولی متاسفانه در هر دو حالت اخلاق آسیب می بیند زیرا اخلاق و اقتصاد و فرهنگ و سیاست حکم یک نسخه ی واحد را دارند که تداوم هستی هیچ کدام در گرو عدم وجود دیگری نیست. در یکجا شکم سیر است و وجدان ناراحت و در جایی دیگر وجدان آسوده است و شکم گرسنه ؛ در حالی که حکمت اقتضا می کند امور به گونه ای تدبیر شود که هم شکم سیر باشد و هم وجدان راحت . در یک جا نگاه محض اقتصادی به زندگی ، معنویت و اخلاق را به مرخصی می فرستد و در جایی دیگر نگاه اخلاقی محض اقتصاد را در حاشیه نگه می دارد و بیشتر رویکردی آرمانگرایانه است تا واقع بینانه . این که در آموزه های دینی گفته می شود دستهایت را آنچنان باز نکن که چیزی در آن نماند و آنچنان بسته نگه ندار که دیگران را بی بهره سازی به همین مسئله باز می گردد .
    اما پرسش این است که چرا در شرایط کنونی جهان نمی توانیم شاهد نگاه بینابینی به ابعاد گوناگون زندگی باشیم ؟ شاید پاسخ این باشد که اقتصاد مبتنی بر جنگ که توجیه کننده ی هر رفتاری است دیگر جایی برای میدان داری اخلاق باقی نمی گذارد و تنها چیزی که رسوب می کند استفاده ابزاری از اخلاق برای تحت فشار قرار دادن طرف مقابل است. این که از بزرگان شنیده ایم گذشت در زمان قدرتمندی یک ارزش است ناظر بر همین معناست که برای نهادینه شدن ارزش های انسانی نیازمند اخلاق مندی قدرتمندان هستیم وگرنه افراد ضعیف قدرتی برای تحت فشار قرار دادن دیگران ندارند اما افراد قوی می توانند مروج اخلاق باشند. دلیل هراس برخی پرهیزگاران از ورود به عرصه ی سیاست ، وحشتی است که از اخلاق ستیزی خود در زمان اوج قدرت دارند چرا که الزامات اخلاقی گاهی یک فرد پیروز را در موقعیت قبول شکست قرار می دهد و این هراسی مقدس است زیر تنها محدود انسان هایی هستند که در اوج قدرت به اخلاق پشت نمی کنند.
     
    شماره روزنامه:7956
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در جمعه, 22 دی 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3