هنوز انقلاب به پيروزي نرسيده بود که بانک مرکزي اعلام کرد ميليون ها دلار ارز توسط طايفه هزارفاميل و سران نظامي و سرمايه گذاران و ثروتمندان از کشور خارج شده و خزانه در حال خالي شدن است. بانک مرکزي ليست بالا بلندي با ذکر اسامي افراد و ميزان ارزي که خارج کرده اند را منتشر کرد.
در آن آشفته بازاري که ارکان سلطنت متزلزل شده بود و انقلاب مردم، طايفه هزار فاميل را فراري مي داد مردم و سران انقلابي احزاب و گروه ها فقط به پيروزي مي انديشيدند. در آستانه پيروزي انقلاب و ورود امام خميني به ايران هر گروه و دسته و جمعيتي فرصت يافته بود تا ديدگاه خود را طي اعلاميه ها و سخنراني حزبي و شرکت در اعتراضات خياباني به اطلاع مردم انقلابي برساند. به گونه اي که در جلو کتابفروشي هاي مقابل دانشگاه تهران شبانه کتاب هايي با کاميون پياده مي شد و به صورت رايگان بين دانشجويان و عابرين توزيع مي گرديد. اين کتاب ها که بيشتر توسط گروه هاي چپ کمونيستي مانند حزب توده، حزب رنجبران و طرفداران رژيم کمونيستي خريداري شده بود از يک انقلاب کارگري دم مي زدند که اقتصاد را زيربنا و دين و مذهب و فرهنگ را روبنا مي دانستند و توده مردم که با رهبري مذهبي بپا خاسته بودند از مطالب آنها سردر نمي آوردند درست به خاطر دارم که وقتي قرار شد امام خميني با هواپيما از فرانسه به ايران وارد شوند چريک هاي فدايي خلق که هنوز به اقليت و اکثريت تقسيم نشده بودند به طول ديوار دانشگاه تهران پارچه نوشته اي آويزان کردند با اين مضمون که: «براي ديدار با ضد امپرياليسم ترين مرد جهان به فرودگاه مي رويم...» لذا از همان سال هاي پيروزي انقلاب نداي ضد سرمايه داري و مقابله با کاپيتاليسم نداي اکثريت انقلابيون حتي عموم مردم انقلابي بود زيرا آمريکا، شاه و طرفداران کليدي سلطنت، اقتصاد ايران را به اقتصاد کاپيتاليستي و اقتصاد غرب پيوند زده بودند به گونه اي که اگر فروش نفت دچار نوسان مي شد و يا خريداراني توسط کنسرسيوم نمي داشت اقتصاد ايران دچار فروپاشي مي شد که نمونه آن را در زمان دولت مرحوم دکتر مصدق شاهد بوديم و نخست وزير مجبور شد اوراق قرضه بفروشد.
وقتي انقلاب پيروز شد و دولت موقت تشکيل گرديد اعتصاب کنندگان شرکت نفت با رايزني مرحوم مهندس بازرگان به محل کار بازگشتند و فروش نفت از سر گرفته شد اما خسارت هايي که به ساختار بانک ها وارد شده بود از يک طرف و از طرفي فرار سرمايه داران و سرمايه گذاران طيف-هاي مختلف وابسته به اقتصاد کاپيتاليستي نوعي بلاتکليفي را دامن زدند به نحوي که با آغاز نخست وزيري دولت آقاي موسوي براي مبارزه با گراني اجناس ضروري مورد نياز مردم اقتصاد کوپني جاي خود را به اقتصاد باز و آزاد داد که همزمان شده بود با جنگ تحميلي که صدام با چراغ سبز آمريکا و براي پيشگيري از انقلاب اسلامي در عراق راه انداخت و بيشترين ضربه را به اقتصاد ايران و هم عراق زد تا آنجا که بعد از قبول قطعنامه ايران خسارت ناشي از جنگ تحميلي 8 ساله را هزار ميليارد دلار عنوان نمود.
و به مرور زمزمه اقتصاد اسلامي شنيده شد و بانک ها موظف شدند با دريافت کنندگان وام قرارداد عقود اسلامي ببندند و چون اين عقود بيشتر صوري و شکلي بود و روش هاي کاپيتاليستي در آن اعمال شد اقتصاد ايران حالت شتر گاو پلنگ گرفت نه اسلامي شد و نه کاپيتاليستي و نه سوسياليستي.
يک بررسي آماري نشان مي دهد که کاهش ارزش پول ملي و شناور شدن ريال در بازار جهاني از زمان خالي شدن ذخائر ارزي توسط فراريان شروع شد و عواملي مانند سهم خواهي گروهک ها، تسخير لانه جاسوسي آمريکا، جنگ تحميلي، تحريم هاي پي در پي به بهانه هاي مختلف از جمله اعلام اينکه ايران قصد ساخت بمب اتم دارد اقتصاد ايران ضعيف و ضعيف تر شد تا به امروز که 43 سال از پيروزي انقلاب اسلامي مي گذرد تصميمات غيرکارشناسانه و محفلي و اعمال سليقه هاي شخصي از طرف افراد بانفوذ و تصميمات مقطعي به بهانه آوردن پول نفت به سفره مردم در زمان دولت آقاي احمدي نژاد کمر اقتصاد ايران را شکست و تزريق نقدينگي براي نجات اقتصاد هم بيشتر تورم زا شد تا ما وضعيت اقتصاد بيمار کنوني را شاهد باشيم.
امروز هم زمزمه سهم بندي بنزين براي آحاد مردم شنيده مي شود که آسيب آن بيشتر از قبل به نظر مي رسد و معلوم نيست سهم بنزين هم به صورت نقدي پرداخت مي شود يا آنان که اتومبيل ندارند جلو پمپ هاي بنزين با ظرف هاي آنچناني چگونه بنزين دريافت مي کنند و در کدام محل ايمن ذخيره خواهند کرد و يا در خانه، محل زندگي خود را ناامن مي کنند.
افزايش حقوق ها اعم از حقوق کارگران و کارمندان هم که همه ساله کج دار و مريز بوده جز تورم حاصلي نداشته و گراني هاي به بار آمده همه حاصل تصميمات محفلي غيرکارشناسانه است.
به تجربه ثابت شده پيوند زدن درآمدهاي اقتصادي به فروش نفت و اقتصاد کوپني و پرداخت يارانه هيچ کدام درد اقتصاد بيمار ما را رفع نکرده بلکه آن را تشديد هم کرده است به نحوي که عمده اعتراضات مردمي بر عليه تورم و گراني است که سال به سال بلکه ماه به ماه جهشي صعودي داشته است.
نتيجه بحث آنکه تا ارزش پول ملي به ثبات نرسد اين وضعيت ادامه دارد و فرصت طلبان از خدا بي خبر جيب خود را پر پول تر مي کنند و مردم بيچاره روز به روز فقيرتر مي شوند. بديهي است تلاش در جهت رفع يا خنثي سازي تحريم ها، راهگشاي فعاليت هاي اقتصادي سالم خواهد بود اما مهمتر از آن مديريت اقتصاد کشور است براي تنظيم عالمانه عرضه و تقاضا و برنامه ريزي براي ايجاد اشتغال سالم و پاسخگويي به نيازهاي مردم که دولت جديد قول آن را به مردم داده است. حال چه اتفاقاتي خواهد افتاد بستگي دارد به تغيير شرايطي که بخشي از آن داخلي است و بخشي ديگر خارجي تا چه پيش آيد.
والسلام