وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    آن روي سکه ي تبليغات  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 09 بهمن 1400 395 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 10 بهمن 1400          آن روي سکه ي تبليغات

    امروزه که به مدد تکنولوژي امکان برقراري ارتباطات گسترده براي همگان فراهم گرديده هر رفتاري خصوصا در عرصه هاي فرهنگي و سياسي مي تواند بازتاب گسترده اي داشته باشد که زمينه را براي استفاده هاي تبليغاتي بيگانگان فراهم مي کند تا جايي که چرت زدن بايدن و آدامس جويدن پوتين و ورود قاشقچي به سفارت عربستان در ترکيه نيزدر تيررس دوربين هاست .زماني که برخي شبکه هاي خارجي با آب و تاب از دلسوزي صليب سرخ جهاني براي مردم افغانستان سخن مي گفتند ، کمتر کسي متوجه تبليغ مسيحيت با دستاويز قرار دادن وضعيت رقت بار مردم افغانستان گرديد. متاسفانه با وجود اين که يک چهارم مردم جهان مسلمانند ، صليب سرخ جهاني که عملکردش در برخي موارد تداعي کننده ي فعاليت ميسيونرهاي مسيحي است اين گونه وانمود مي کند که به دنبال جمع کردن اعانه براي مردم گرسنه و آواره ي افغانستان است . کساني که زير پرچم صليب سرخ چنين فعاليت هايي را دنبال مي کنند از تاثير عمل خود بر افکار عمومي در افغانستان و منطقه بي اطلاع نيستند ، کما اين که برخي از جوانان مستاصل افغاني از ترس طالبان حاضر به تغيير دين خود براي گرفتن مجوز پناهندگي به اروپا شده اند . اين در حالي است که اداره کنندگان صليب سرخ جهاني خود را سکولار معرفي مي کنند و کانون اصلي صليب سرخ نيز در کشور سکولار سوئيس مستقر شده است . اين که کشور ثروتمند عربستان که سکولارهم نيست و دو شهر مقدس را در خود جاي داده و مدعي ترويج اسلام است و پاي سفره حج نشسته و ساليانه ميليون ها جلد قرآن نفيس به زبان هاي گوناگون چاپ و توزيع مي کند و هزينه اداره صدها مدرسه ديني را در برخي از کشورهاي اسلامي مي پردازد با حمايت از طالبان که عملکردي بدوي و منحط دارد ، چنين مشکلي را براي مردم افغانستان ايجاد کرده است ، پيام هاي تاسف باري به دنيا مخابره مي کند ؟ بسيار مضحک است که سکولارها در تبليغ غير مستقيم مسيحيت موفق تر از دينداران مدعي تبليغ اسلام باشند . هر چند تاريخ صحنه رقت انگيز سقوط چندين جوان افغاني که در فرودگاه کابل به هواپيماي آمريکايي چنگ زده بودند را در دل خود ثبت کرد ولي عملکرد طالبان و رفتار خشونت بار و غير انساني آنها با زنان ، خيانت آمريکايي ها را به محاق برد !. متاسفانه مي بينيم که از يک سو فعاليت صليب سرخ جهاني درافغانستان تا اين اندازه در رسانه هاي پرمخاطب دنيا برجسته مي شود و از سويي ديگر آمريکايي ها که مردم افغانستان را به اين روز انداختند با طالبان که عملکردش موجب شرمساري است مذاکره مي کنند. اين واقعيت تلخ نشان دهنده ي حاشيه نشيني کشورهاي اسلامي است که هزينه اداره سازمان عريض و طويل کنفرانس اسلامي را با کمترين دستاورد مي پردازند . از اين خنده دار تر تعيين سوئيس به عنوان حافظ منافع ايران و عربستان پس از تعطيلي سفارت خانه هاي اين دو کشور است . يعني يک کشور اسلامي که عربستان و ايران بتوانند از اين جهت به او اعتماد کنند وجود ندارد ! اينجاست که در مي يابيم غربي ها اگرچه از سکولاريسم دم مي زنند اما اهداف فرهنگي و ايدئولوژيکي خود را به صورت زير پوستي دنبال مي کنند و نتايج بهتري هم مي گيرند . برخي واقعيت ها در دنياي تبليغات تناقض نما و پارادوکسيکال هستند . در يک جا ورزشکار شمشير باز کويتي حاضر به بازي رودررو با يک ورزشکار رژيم صهيونيستي نمي شود و مورد تشويق مردم کويت قرار مي گيرد و در جايي ديگر يک نفت کش اسرائيلي نفت کشور کويت را به مقصد چين يا کره حمل مي کند! از يک طرف مي بينيم که زنان ايراني مي توانند آزادانه در آيين هاي ملي و راهپيمايي ها دوش به دوش مردان حضور داشته باشند اما از طرفي ديگر رسانه هاي پرمخاطب خارجي با استناد به اظهار نظر ناشيانه ي برخي افراد ، اين گونه وانمود مي کنند که اگر زنان اجازه پيدا کرده اند در استاديوم آزادي شاهد برگزاري مسابقه فوتبال بين عراق و ايران باشند به خاطر فشار فدراسيون جهاني فوتبال بوده است، تا اين تصور در ذهن دختران و زنان ايراني شکل بگيرد که حضورشان در ورزشگاه را مديون پيگيري خارجي ها هستند . در اين ميان از لحاظ تبليغاتي چه کسي زيان مي بيند ؟ اين ذهنيت هاي منفي نتيجه ي غفلت از شگردهاي تبليغاتي است . در همين راستا ، چرا امتيازاتي که به دنبال چانه زني هاي داخلي به زنان داده مي شود بايد به حساب فشار نهادهاي بين المللي گذاشته شود ؟. چرا در حالي که خشونت بر عليه زنان يک مسئله جهاني است و آمار آن در کشورهاي اروپايي هم بسيار زياد است ، فردي با نفرت پراکني که مصداق خشونت برعليه زنان است و هيچ مبناي ديني هم ندارد ، بهانه به دست گردانندگان رسانه هاي پرمخاطب جهاني مي دهد تا اين گونه وانمود شود که چنين پديده اي بيشتر در ايران رواج دارد ؟ پيش دستي رسانه هاي بيگانه در بازتاب دادن برخي رويدادها نيز همواره به عنوان حربه اي تبليغاتي مورد استفاده قرار مي گيرد و زماني که رسانه هاي داخلي هم با ورودي دست و پا شکسته در صدد جبران عقب افتادگي خود پيرامون يک خبر مهم داخلي برمي آيند متاسفانه ديگر هم چوب را خورده اند و هم پياز را . برداشت غلط از ديدباني خبر که گاه خودسانسوري را به دنبال دارد ، موجب مي شود که افکار عمومي دروغ هاي جاسازي شده در ميان اخبار واقعي رسانه هاي خارجي را هم باور کنند. وقتي رسانه هاي با تجربه در دنياي شگفت انگيز تبليغات با ارائه ي تحليل هاي سمت و سو دار حتي سکوت پيرامون يک رويداد از سوي رسانه هاي داخلي را به نفع خود مصادره مي کنند ، هر گونه بي توجهي در اين زمينه مي تواند هزينه هاي زيادي را بر ما تحميل کند .با اين وضع آيا ما نيازمند بازنگري در نحوه انتشار اخبار و مديريت رفتار و گفتار خود نيستيم ؟

    شماره روزنامه:7404
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 10 بهمن 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3