وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    آدمي و عشق  

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 10 بهمن 1400 296 0
    سرمقاله" محمد عسلی" 11 بهمن 1400        آدمي و عشق

    احساس بودن در زلال آب، در رنگ، درنماي سيماني و نوري که از شيشه مي تابد و آينه-اي که تو را و مرا و ما را به خودمان مي شناساند و آبي آسماني که در طيف شناور است و بادي که بهار را از دورتر مرزها، از آن ديارهاي نديده، از فراز آسمانها مي آورد و مي برد و باراني که هوشمندانه جاري مي شود درون جويبارهايي که اميد سنجاقک ها را از پس خواب دانه ها به پونه هاي وحشي پيوند مي زند و کبکي که مي خرامد در دشت هايي که ميزباني مي کنند. شقايق ها ، چه زود مي روند و چه دير مي آيند و نفس اسبي که در تاخت به نفس اشتياق سواري گره مي خورد در عبور از کناره طول گندمزارهاي سبز در سبز به هنگامه وزش باد بامدادان که موج در موج و پشت در پشت ساقه اي در تب زود رسيدن را درهم مي پيچاند و ذوق قلب کوچک کودکانه را تحريک مي کند و کوهساراني که آيينه مي شوند براي ديداري از جنس مه پيمائي با نگاه خورشيد در دمادم ظهر و ذوق دخترکي که هواي پريدن دارد در آغوش مهر مادري که محبت دل ناآرام را به دست کوچک گل هاي عطرآگين پيوند مي زند و قلمي که راوي واژه هاي لطيف است براي بيان احساس دير مجال مردي که دورافتاده از حضور و مي گذراند روزهاي با هم نبودن را در هجراني که خود زنداني روح ناآرام است و همه باز و بسته شدن بختي که مي نشاند در 18 سالگي گل خنده هاي اشتياق را در سرزمين کوچک خوش عطر و بوي احساس براي انتظاري طولاني و رشد و نمو رنج رسيدن براي راهيابي به گنجي که دست نخورده از بدو هبوط آدم تا به اينک است، همه و همه مولود عشقند.
    عشقي که آنقدر تقسيم شده در اعداد خواهش ها که از خاصيت افتاده وقتي شاعري از سر مهر سرود:
    «عشقت نه سرسري است که از سر به در شود
    مهرت نه عارضي است که جاي دگر شود
    عشق تو در درونم و مهر تو در دلم
    با شير اندرون شد و با جان به در شود...»
    آري عشق همان جوهره هستي، همان نيروي حرکت دهنده استخوان ها که در خون شناورند. خوني که خود از نيرويي ديگر وام مي گيرد و آن نيرو از نيرويي ديگر و در اين دور که مي چرخد و مي چرخاند حتي پس از مرگ که استحاله مي کند تن را و فنا مي شوند چهار ستون تن اما حرکت ها که زبان را چرخانده اند و دست ها که احساس را با تمامي سنگيني وزن تحمل کرده اند و قدم هايي که پيموده اند زير و بم هاي زمين را و گيسواني که بر باد داده اند احساس عاشقانه خود را و چشماني که در خواب و بيداري تمامي ديدني ها را به انبار قلب برده اند و دلي که از تولد تا مرگ با نگراني و اضطراب تپيدن را به استمرار ميزبان بوده و احساساتي که در تمرين مدام نمره قبولي گرفته اند براي آمادگي ترک دنيايي که چند صباحي ميزبان بوده است، همه ابزار عشقند که نمي مانند تا عشق بماند و آنکه گفت:
    «آه سرگشتگي ام در پي آن گوهر مقصود چراست
    در پي گم شده خود به کجا بشتابم؟ ... »
    در عشق شناور بود و حاصل آن شناوري، سئوالي بي پاسخ است زيرا مخاطب هرچند آشناست اما ناپيدا.
    و اينک اين کلمات که راوي عشقند برآمده از عشق اند و عشق هم در اعم و اخص هويت و معني برآمده از عشق است. عشقي فارغ از تعلقات، عشقي که آفرينش را به تصوير کشيد و به آن جان داد و آن همه زيبائي را به تماشا نشسته و قلم را براي ثبت هر حرکتي چرخانده تا آن شود که مي بينيم و نمي بينيم.
    آدمي که در اين پراکندگي به نظمي ناپيدا درآمده خود راوي عشق است هرچند در ذات عشق مسحور است و اين هنر است که ذات خود را به دل ما پيوند زده هنري که از بالا آمده بالايي که چهار جهت اصلي را درنورديده و آسمان را به زمين و زمين را به آسمان کوچانده تا نفسي بي اختيار با دم و بازدم، ديگ سينه را به جوش آورد و عشق نمايان گردد. آنگاه ببينيم که به قول حافظ چرا؟:
    «گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد
    بسوختيم در اين آرزوي خام و نشد...»
    و آنچه نمي شود همانست که شده و آنچه شده همانست که نمي شود زيرا آب برآمده از عشق است و ابر برآمده از آب و باد برآمده از ابر و باران برآمده از باد و چون نيک بنگريم همه برآمده از عشقند و عشق در کليت خلقت جوهره هستي است و هستي خود عين عشق است پيچيده در حرير مهر که خود برآمده از عشق است که در ازل ز تجلي دم زده تا حرکت روان سازد زندگي را و زندگي نمايانگر عشق شود...
    والسلام

    شماره روزنامه:7405
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 10 بهمن 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.