روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
از جمله معضلاتي که دامن اقتصاد ما را گرفته آسيب ديده گي فرهنگ کار است . وقتي يک جوان ايراني به قصد کار و فعاليت از کشور خارج مي شود با وجود اين که تحصيلکرده است ولي براي گذران زندگي به هر کاري تن مي دهد و در برابر پيشنهادهاي حداقلي نيز تسليم مي شود اما بدون اين که مشابه چنين رفتاري را در داخل کشور داشته باشد ، نگاهي گزينشي به کار دارد و حتي اگر از روي ناگزيري به کاري تن دهد که مورد علاقه اش نيست ، نسبت به وظايف خود احساس مسئوليت نمي کند چرا که همواره چشم انتظار تغيير شرايط اقتصادي و پيدا کردن شغل مناسب است ! چنين مشکلي قبلا بيشتر در شهرهاي بزرگ خودنمايي مي کرد اما اخيرا جوانان شهرستاني و روستايي نيز چنين رفتاري را از خود بروز مي دهند. رواج کارهاي پر خطر و در عين حال درآمد زا مانند قاچاق بيانگر بي مسئوليتي نسبت به اقتصاد کشور است که نشان مي دهد برخي جوانان بيش از آن که نگران تاثير منفي فعاليت خود بر اقتصاد کشور باشند ، به دنبال کسب درآمد تحت هر شرايطي هستند .به راستي چرا در کنار تمامي آن چيزهايي که براي عموم مردم محترم و گرامي است ، جاي کار بايد خالي باشد . خيلي کم پيش مي آيد که ما شاهد پديده ي غيرت ورزي نسبت به کارباشيم ؟ حتي کارخانجات نيز نسبت به برند خود بي تفاوت هستند و محصول بي کيفيت توليد مي کنند ! وقتي حيات يک ملت به کار و تلاش وابستگي تام دارد چرا بايد شاهد کارگريزي ، ميل به پشت ميز نشيني ، پايين بودن راندمان کاري خصوصا در ادارات و همچنين بي رغبتي تحصيل کرده ها به کارهايي باشيم که نيازمند آستين بالا زدن و تلاش فيزيکي است ؟ اگر بخواهيم به دنبال دليل تاريخي چنين رويکردي باشيم بايد بگوييم تاسيس برخي وزارتخانه ها و به تبع آن ادارات و سازمان ها و اصلاح نظام اداري که از ابتداي قرني که پشت سر گذاشتيم نضج گرفت و در دهه چهل به اوج خود رسيد ، ظرفيت بالايي براي جذب جوانان تحصيل کرده در ادارات دولتي ايجاد شد به طوري که جوانان همين که مدرک سيکل و ديپلم خود را مي گرفتند به استخدام ادارات دولتي درمي آمدند و داشتن چنين مدارکي نشانه ي برخورداري از صلاحيت انجام کار در ادارات دولتي بود ، در آن شرايط کم شماري جوانان تحصيلکرده موجب مي شد بلافاصله پس از فارغ التحصيل شدن و پشت سر گذاشتن خدمت سربازي جذب اداراتي شوند که براي تکميل چارت سازماني خود نيازمند نيروهاي باسواد بودند . اما اکنون هم سطح برخورداري هاي علمي جوانان بالاتر رفته و هم با شرايطي متفاوت روبرو هستيم به طوري که جمعيت شهرنشين از جمعيت روستايي پيشي گرفته و شمار افراد تحصيلکرده فاقد تجربه کاري نيز به اندازه اي زياد است که تناسبي با ظرفيت محدود ادارات براي جذب نيرو ندارد . لذا چشمداشت جوانان براي پشت ميز نشيني با توسل به مدرک تحصيلي چندان واقع بينانه نيست .
تجربه نشان داده است که وقتي افراد تحصيلکرده به صورت مستقيم خود را درگير کارهاي فيزيکي مي کنند و مانند يک کارگر آستين بالا مي زنند و همت و ذوق و قريحه ي خود را به کار مي گيرند ، هم قادر به کسب درآمد هستند و هم تدريجا به يک کارآفرين تبديل مي شوند . چنين افرادي کار را تفريح مي دانند و استراحت براي آنها صرفا از اين جهت مطرح است که خستگي بدني خود را برطرف کنند نه خستگي روحي و رواني را !
ما با زماني که فرزندان پيشه ي پدران خود را دنبال مي کردند فاصله گرفته ايم زيرا اين ويژگي ميراثي برجاي مانده از جامعه ي طبقاتي بود هر چند هنوز هم در برخي از ادارات و سازمان ها امتيازي براي کارکنان بازنشسته قائل مي شوند که بتوانند فرزندان خود را جايگزين کنند ولي تکامل ابزار توليد و گسترش تکنولوژي هاي مدرن چنين امري را منوط به گذراندن دوره هاي تحصيلي و تکميلي و تجربي براي نيروهاي جانشين کرده است . از اين مقوله که بگذريم و به سراغ دغدغه هاي مشترک دولت و مردم برويم متوجه مي شويم که اکنون سخن بر سر اين است که چون بالا بردن توليد ملي و حرکت به سمت خودکفايي نيازمند بسترآفريني و ايجاد ظرفيت است و از طرفي دولت به تنهايي نمي تواند پاسخگوي تمامي متقاضيان کار باشد به نظر مي رسد که ما براي ايجاد حرکت هاي خودجوش در راستاي سرعت بخشيدن به روند توليد و پاي کار آوردن بخش خصوصي براي رفع دغدغه هاي اقتصادي نيازمند ترميم آسيب هاي وارد شده به فرهنگ کار هستيم . اين مهم حاصل نمي شود مگر اين که جامعه براي انجام کارهاي زيان آور و در عين حال پرسود ناامن شود و مردم به انجام کارهاي مفيد روي بياورند . ارزش قائل شدن براي کساني که مي توانند با ايده هاي نو کارآفريني کنند بايد در حدي باشد که شاهد خروج نخبگان از کشور نباشيم و سرمايه ها به سمت توليد هدايت شود. حتي نمادها و المان هاي شهري نيز بايد مشوق همگان براي افتخار کردن به کار و فعاليت باشد . ما در شهر شيراز چند تنديس از کارگران و جوانان در حال انجام کارهاي گوناگون از جمله جوشکاري ، بنايي ، خاتم کاري ، قاليبافي ، نجاري ، صنعتگري و ساير کارها داريم ؟ بايد ذهن و زبان مردم را با کار درگير کرد . رواج برخي ضرب المثل ها آفت براي فرهنگ کار است فرضا وقتي براي تحقير فردي او را عمله خطاب مي کنيم چه حسي به شنونده منتقل مي شود ؟ در برخي از کشورها ازدواج يک زن مهندس با يک کارگر بنا تعجب برانگيز نيست و دانش آموزان از کودکي مشغول نظافت محيط مدرسه و کلاس خود مي شوند تا انجام چنين کارهايي را دون شان خود ندانند اين مسئله موجب مي شود که افراد جامعه از کودکي به اهميت و تاثير کار خود فکر کنند و نه سختي و يا آساني آن . در جامعه اي که پشت ميز نشيني و عدم درگيري مستقيم با کار يک امتياز تلقي مي شود ، همه به دنبال انجام کار راحت و بي دردسرهستند آنچه بايد مهم باشد ، تکميل چرخه کار و توليد ، صرف نظر از سختي و آساني آن است . اين فرهنگ بايد نهادينه شود که هر کس فراخور استعدادهايش براي انجام کاري مناسب است و همه ي جوانان نبايد به رشته هاي خاصي هجوم بياورند اگر اين مسئله جا بيفتد خانواده ها فرزندان خود را براي تحصيل در رشته اي خاص تحت فشار قرار نمي دهند . زماني که اين باور نهادينه شود که ارزش يک کارگر خوب به مراتب بيشتر از ارزش يک مديرعاليرتبه فاقد کارآيي است آن گاه بايد اميدوار باشيم که از فرهنگ کار آسيب زدايي کرده ايم ، بي گمان اصلاح فرهنگ کار اگرمهمتر از کارآفريني نباشد ، دست کمي از آن ندارد.
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
1401/11/09 سرمقاله