روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
به 43 سال قبل برمي گرديم به سال 1357 در آن زمان نه شبکه هاي ماهواره اي در ايران قابل مشاهده بودند و نه تلفن همراهي در کار بود و نه اينترنت جايگاه امروزي را به خود اختصاص داده بود مردم کم و بيش از طريق راديو، تلويزيون و مطبوعات که در انحصار دولت بود و با نظارت دقيق ساواک منتشر مي شدند کسب اطلاع مي کردند. حال اگر در آن زمان و زمان هاي قبل اين همه امکانات در دسترس براي ارتباطات مردمي و آزاد مي بود آن وقت رژيم سلطنتي چند سال دوام مي آورد؟ در سال 1353 که من وارد دانشگاه تهران شدم و در دانشکده حقوق دلمشغول گشتم دانشجويان مبارز که در مجموع تعدادشان در گروه هاي چپ و راست و مذهبي به صد نفر نمي رسيد شعارهاي ضدشاه و رژيم سلطنتي را روي در و ديوار سرويس بهداشتي مي نوشتند آن هم در اوقاتي که بعضا از چشم نيروهاي ساواک پنهان نمي ماند يا دستگير مي شدند و يا نوشته هاي آنان با رنگ هاي تيره پوشش داده مي شد.
وقتي به توصيه يکي از استادان کتاب قراردادهاي اجتماعي ژان ژاک روسو را از زيرزمين يکي از کتابفروشي هاي مقابل دانشگاه خريدم و براي مطالعه به دانشکده بردم، دکتر آشوري گفت: «فورا پنهانش کن و به کسي نشان نده.» گفتم چرا؟ گفت چون ترجمه غلامحسين زيرک زاده است و سانسور نشده. دکتر زيرک زاده که وزير دولت مرحوم محمد مصدق بود «بخشي از کتاب حکومت هاي سلطنتي را که مورد نقد روسو بود بدون سانسور ترجمه کرده بود و من نمي دانستم بالاخره آن کتاب را در خفا مطالعه کردم و پيوسته اين اضطراب عذابم مي داد که اگر ساواک مطلع شود زندان و اخراجي در پي دارد.
سايه سنگين امنيتي به ويژه در دانشگاه تهران چنان بود که زنده ياد رسول کاهيدوند دانشجوي شيرازي رشته ادبيات فارسي که يکي از فعالين مذهبي بود و در کوي دانشگاه مسکن گزيده بود نيروهاي ساواک براي دستگيري اش به دروغ پيغام دادند که مادرت آمده براي ديدنت بيا به نگهباني کوي و او با ذوق و اشتياق بدون پوشيدن شلوار با زير شلواري به سوي نگهباني دويد و همان لحظه توسط 4 نفر دستگير شد و دو سال در زندان بود. اما فضاي دانشگاه به گونه اي براي روابط دختر و پسر آزاد بود که در کافه رستوران دانشکده هنر ابتذال در روابط دانشجويان دختر و پسر امري علني و عادي به نظر مي رسيد.
مطبوعات که مرحوم جلال آل احمد آنها را رنگين نامه هاي درباري ناميد بيشتر براي جذب جوانان و مخاطبين، به ترويج فرهنگ برهنگي و رواج ابتذال روي مي آوردند که اگر به آرشيو مجلاتي مانند سپيد و سياه، اطلاعات هفتگي، ترقي، ستاره سينما، فيلم و هنر و امثالهم مراجعه کنيم آنها هم که مدعي مطالب نقادانه سياسي و اجتماعي بودند روي جلد، عکس هنر پيشگان غربي چاپ مي کردند و هرچه برهنه تر بهتر. فرزندان جامعه سنتي و مسلمان ايران به گونه اي گرفتار تضاد سنت و مدرنيته شدند که دعواهاي خانوادگي بعضا موجب قتل و درگيري هاي فيزيکي هم مي شد سريال هاي خارجي که از شبکه هاي تلويزيوني سياه و سفيد ملي پخش مي شد نيز از اينگونه بودند، حتي سريال هايي مانند دايي جان ناپلئون نيز که بينندگان زيادي داشت روابط و تعاملات بين هنرپيشگان را به حسب داستان خيلي باز و وقيحانه به نمايش مي گذاشت.
اين برنامه ها براي تضعيف دينداري سنتي بود به اميد آنکه جامعه ايران جامعه اي تهي از هويت فرهنگي شود که نتيجه معکوس داد.
احمد فاروقي نويسنده، روزنامه نگار و فيلمساز ايراني به همراه ژان لو روريه روزنامه نگار فرانسوي در کتاب ايران بر ضد شاه که به زبان فرانسه چاپ شد و در سال 1357 به فارسي ترجمه و توسط انتشارات اميرکبير به چاپ رسيد در فرازي از نقد عملکرد محمدرضا شاه آورده: «بزرگي طلبي هاي شاه، شکست اصلاحات ارضي و ورشکستگي اقتصادي را موجب مبارزات توده هاي مردم دانسته اند و به کمک اسناد و شواهد شيوه هاي پليسي مخفي شاه «ساواک» را بر پايه شکنجه و خبرچيني نشان داده اند.
آخوندهاي درباري که از بينش ديني و سواد کمي برخوردار بودند هم نتوانستند. انقلاب مردم ايران را به انحراف ببرند. مردم در همين شيراز سخنراني هاي آنان را که بيشتر براي آرام کردن مردم بود به هم زدند و اجازه ندادند انقلاب اسلامي مردم متوقف شود.
افزايش فعالين سياسي اعم از گروه هاي چپ، ليبرال و مذهبي و دستگيري بي رحمانه آنها و زنداني شدنشان که بعضاً اعدام شدند حساسيت توده مردم را بيش از پيش بر عليه شاه و طايفه هزار فاميلش و نيز برعليه ساواک تحريک کرد و در مساجد را به روي مردم و جوانان معترض گشود. مساجد پايگاه انقلابي مردم مسلمان شدند و مردم را مجتمع کردند و اگر اينترنت و تلفن همراه نبود مساجد و مراکز مذهبي به خوبي کار آنان را انجام دادند به گونه اي که ترس از گلوله و دستگيري و روانه شدن تانک ها به خيابان و گلوله باران چرخ بال ها فراموش شد و شهدا هرچه بيشتر مي شدند مردم قوي تر براي پيروزي انقلاب مايه مي گذاشتند.
و اما اينک که انقلاب اسلامي 43 سال را پشت سر گذاشته و از آب و گل درآمده همه نگاه ها و اعتراضات به مديريتي است که توان و دانش پيش بردن يک اقتصاد سالم را نداشته به نحوي که نان و آب مردم در گرو ثبات ارزش پول ملي است به نظر مي رسد روحانيت براي کسب بيشتر اعتبار سابق مي بايد اعتمادسازي کند و در اموري که تخصص ندارد دخالت نکند و کار را به کاردان واگذارد تا همه چيز و همه کس در جاي خود باشد.
امروز تهديد خارجي راه به جايي نمي برد، مردم ما چنان با ترفندها، فريب ها و شيوه هاي تهاجمي دشمنان آشنا شده اند که دور باشد دست از انقلاب بکشند براي حفظ روحيه انقلابي مردم مي بايد درآمدهاي پولي و امکانات دولت در جاي خودش خرج شود و دست خائنين در هر لباس و پستي از بيت المال کوتاه گردد. فاصله هاي طبقاتي ايجاد شده که نتيجه بي نظارتي روند امور مالي است کم و کم تر شود و چراغ اميد به يک زندگي بهتر در دل مردم روشن گردد.
در سياست خارجي به نحوي تجديدنظر شود که بهانه اي به دست مخالفان و دشمنان ندهد. امنيت در همه ابعاد آن مورد توجه دولت باشد. امنيت شغلي، امنيت اقتصادي، امنيت رواني، امنيت بهداشتي، امنيت حفظ حرمت حريم شخصي و هکذا.
ما بايد از عملکرد ناصواب گذشته مان درس بگيريم و راه هاي رفته ي به بن بست رسيده را دوباره طي نکنيم. شادي و نشاط را که نتيجه عوارض جنگ و ندانم کاري ها بوده به خانه ها برگردانيم و از عملکرد شاه معزول درس بگيريم و از آثار و خرابه هاي به جاي مانده از ظلم شاهان در طول تاريخ درس بگيريم و فرزندان خود را براي زمان آينده اي که در انتظارشان هست تربيت کنيم.
هويت و ماهيت انقلاب را مخدوش نکنيم و در حفظ ارزش هاي برآمده از انقلاب بکوشيم که حاصل خون هزاران شهيد، جانباز و آزاده است.
والسلام
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.