وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    به نسل بعدي بدهکاريم  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 23 اسفند 1401 361 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 23 اسفند 1401       به نسل بعدي بدهکاريم
    شايد کمتر کسي به ذهنش خطور کند که بين خريد شب عيد و بحران جمعيت رابطه اي وجود داشته باشد . بين نسل ما و نسلي که خود را براي تحويل گرفتن اداره جامعه در فرداي پيش رو آماده مي کند شکافي وجود دارد که اين شکاف با توقع جديدي از زندگي پر مي شود . ما نوروز را با سمنو و شمع و گل و شيريني و آينه و عيدي گرفتن مي شناختيم که زنگ آن پاي سفره ي هفت سين به صدا درمي آمد و مشعل آن در پسين سيزده بدر خاموش مي شد . همين که کلاس ها تق و لق مي شد شکوفه ها سر باز مي کردند و آفتاب کرخت کننده اي که بچه ها را به سايه خوش کلاس رم مي داد اين گونه تفسير مي شد که تعطيلات به آخر رسيده و سالي جديد آغاز شده است . اما حالا بچه ها سال نو را با تلفن همراه نو و تبلت و لب تاب جديد با قابليت هاي تازه آغاز مي کنند و زن ها منتظر اعلام رنگ سال هستند . در واقع بخشي از آيين ها و سنت هاي روزآمد ، وارداتي است . از مدل لباس و مو و آرايش گرفته تا تاتوي روي دست و صورت و گوش و گردن با لباس هايي که نه در اثر تلاش و تکاپو و فقر و ناداري بلکه با تعمد پاره پوره شده اند و پوشيدن آنها نه تنها حس بدي را به بيننده انتقال نمي دهد بلکه به هر کسي اين پيام را مخابره مي کند که مراقب باش از مد سال جا نماني . مد روز حتي به سراغ شکم و ذائقه هم رفته است . وقتي تنها با تغيير نوع چاشني غذا احساس مي کني که از قافله تمدن عقب نيستي  !پدر و مادر جواني که تازه تشکيل خانواده داده اند و شب و روز ذهن آنها درگير امنيت شغلي و مسکن است نمي توانند پاسخگوي ذائقه روزآمد فرزندان خود باشند . براي نسل در حال انقراضي که ما باشيم ، عيد با ديدن پيرجامه اي که مادربزرگ برايمان دوخته بود معنا پيدا مي کرد و با لمس يک تخم مرغ رنگ کرده و شيطنت هاي گذرا و ناپايدار سر از پا نمي شناختيم . کساني را مي شناسيم که هر سال دوستان جديدي را تجربه مي کنند و طعم و مزه دوستان قديمي ذائقه ي آنها را تحريک نمي کند . با همان حسي که پاي سفره ي عقد مي نشينند از طلاق و جدايي حرف مي زنند و جشن جدايي و طلاقشان را با يک گروه ارکستر برگزار مي کنند . زمانه از جنس نسل ما نيست . البته چنين ويژگي هايي الزاما نمي تواند به عنوان دستاويزي براي تخطئه نسل جديد مطرح باشد به هر حال ضريب هوشياري آنها بالاتر است . ما را سال ها با لولو ترسانيده اند در حالي که ما هرگز بچه هايمان را با لولو از خواسته هاي برحقشان منصرف نکرده ايم . نسل ما کودکي خود را درکوچه پسکوچه ها جا گذاشته اند و برخي از رفتارهاي ما هنوز هم کودکانه است . ما به باورهاي دست نخورده ي خود افتخار مي کنيم در حالي که نسل جديد مي خواهند برخورداري از هر ذهنيتي را تجربه کنند . فاصله ها بين نسل ما و نسل جديد تقريبا نجومي است. دليلي ندارد که آنها پا جاي پاي ما بگذارند . هيچ نسلي نبايد تاوان دهنده و گروگان نسل قبل از خود باشد . اينها آموزه هايي کودکانه ولي ارزشمند است . شايد وقتي چنين فکر و خيال هايي به سراغمان مي آيد ، دست پناه چراغ مي گيريم .
    وقتي مي شنويم که اگر هر خانه اي يکي از چراغ هايش را خاموش کند ، يک شهر پنج هزار نفري مي توانند خاموشي نداشته باشند کم کم اين رويکرد به بچه داري هم تسري پيدا مي کند . اگر هر خانواده اي يک فرزند کمتر داشته باشد نياز خانواده ها به خانه تا سقف 60 متر مربع کاهش پيدا مي کند . اصلا ضرورتي ندارد که يک مقام مسئول چنين پيشنهادي را مطرح کند . چنين پيشنهادي در پيشنهاد خاموشي يک لامپ براي کاستن از گستره ي خاموشي مستتر است .
    گاهي سخت گيري هاي مدير يک مدرسه براي ثبت نام فرزند ما در دبستان مانند توصيه اي موکد در ذهن ما نقش مي بندد که همان يک فرزند کافي است . گاهي آوارگي فرزندان اين مرز و بوم در مرزهاي آبي و خاکي براي دستيابي به کار و امکان تحصيل اين پيام را به همه ي خانواده ها مخابره مي کند که همان يک فرزند هم اضافي است .
    کشور با پيري جمعيت مواجه است و اين يک واقعيت تلخ و ملموسي است بنابراين يکي از راهکارها براي توصيه مردم به فرزند آوري اين است که با برنامه ريزي صحيح و مديريت دنيا پسند پيام هاي خوبي براي مردم بفرستيم . ما در عصر بر هم خوردن توازن ها زندگي مي کنيم . وقتي با هر اختراع جديدي هزاران نفر از کار بيکار مي شوند ما نيازمند ايده هاي جديدي براي پرده برداري از سيماي متفاوتي از زندگي هستيم . روزگاري ماهي تنگ بلور سفره ي هفت سين را نذر حوض ماهي سعدي مي کرديم و در طول سال چندين بار فرزندمان را به تماشاي همان ماهي مي برديم که از تنگ بلور به حوض منتقل شده بود اما امروزه بايد چندين ماهي بخري به اميد اين که يکي از آنها زنده بماند و خود را به تحويل سال برساند مبادا درعکسي که کنار سفره هفت سين مي گيريم ، جاي ماهي خالي باشد . ما سالهاست به اين مرگ و ميرها خو گرفته ايم . شايد روزي به طرح ماهي قرمز روي شيشه ي تنگ بلوري برسيم و به همان هم قانع باشيم بالاخره هر نسلي بايد چيزي براي تعريف کردن براي نسل بعدي و به رخ کشيدن داشته هايش داشته باشد . هر چند هميشه پس از جمع و منها کردن به اين جا مي رسيم که به نسل بعدي بدهکاريم و چيزي براي به رخ کشيدن نداريم .
     
    شماره روزنامه:7721
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 23 اسفند 1401

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.