در کتاب های قدیم آمده است: نوروز، روز اول فروردین است که آفتاب به نقطه اول برج حَمَل می رسد. نوروز را دو نام یا دو بخش گفته اند. نوروز عام و نوروز خاص. نوروز عام همان روز اول فروردین است اما نوروز خاص روز ششم فروردین است که جمشید جم تاج شاهی بر سر نهاده، ساقه نیشکر را شکسته و از شیرینی آن خشنود شده و دستور داده تا از آن شیرینی شکر درست کنند. از این روست که ایرانیان در نوروز شیرینی جات تهیه کرده و مهمانان را از آن مشعوف می دارند.
جشن نوروز ایرانیان و جشن مهرگان دو جشن بزرگ بوده که به فاصله 6 ماه در طول سال برگزار می شده است.
در فرهنگ جهانگیری و آنندراج آمده است که در نوروز مجرمان را عفو و زندانیان را آزاد می کردند و به عیش و طرب می پرداختند.
و نیز گفته اند که در نوروز خداوند انسان را خلق کرده، همزمان سایر موجودات را و در عهد تهمورس آئین و مذهب صائبیه رواج داشته است، چون پادشاهی به جم رسیده است آئین ایزدپرستی را تجدید نموده و این روز را نوروز نامیده است. بهار جشن یا نوروز، عید بزرگ ایرانیان بوده و این سنت همه ساله با تغییراتی پس از اسلام هم زنده نگه داشته شده است.
فردوسی که بدون شک برای تدوین شاهنامه از کتاب خداینامک و مع الواسطه از کتب قدیم دیگر استفاده کرده در باب نوروز و پادشاهی جمشید جم چنین سروده است:
«... به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو، هرمز فرودین
بر آسوده از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین روز فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار...»
ابوریحان، نوروز را پیشانی سال نو نام نهاده است.
از برگزاری جشن نوورز در زمان هخامنشیان و اشکانیان چندان اطلاعی در دست نیست اما روایت هایی از برگزاری جشن نوروز در زمان پادشاهان ساسانی به نقل آمده است که شاهنشاه ساسانی جامه ای از بردیمانی می پوشیده و زینتی بر خود می بسته و به تنهایی در دربار حاضر می شده تا فردی خوش قدم را ملاقات کند.
نخستین خلفای اسلامی، به نوروز اعتنایی نداشتند اما بعدها خلفای اموی برای افزودن بر درآمد خود هدایای نوروزی را معمول داشتند. بنی امیه در نوروز هدیه را بر مردم ایران تحمیل می کردند که در زمان معاویه به پنج تا ده میلیون درهم بالغ می شد.
در ادبیات فارسی نیز شاعران و نویسندگان، بسیار از نوروز گفته و آن را ستوده اند. فردوسی که بیش از دیگر شاعران از نوروز سخن رانده است چنین گوید:
«به نوروز چون بر نشستی به تخت
به نزدیک او موبد نیک بخت
چو خورشید بر زد سر از پشت زاغ
جهان شد از او همچو نوروز باغ»
عنصری شاعر دربار سلطان محمود نیز از نوروز سخن رانده است:
«نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
میراث به نزدیک ملوک عجم از جم»
شاعران مشهور و مطرح زبان پارسی از جمله رودکی، دقیقی، منوچهری، ناصر خسرو، خیام، نظامی، سوزنی، خاقانی، سعدی و حافظ از نوروز سخن رانده و شعر سروده اند اما سعدی چنان از نوروز سخن رانده که گویی حرکت و نوآوری را با نوروز می توان مشاهده کرد او عشق و عاشقی را در فصل بهار حرکتی طبیعی می داند از این رو چنین سروده است:
«آدمی نیست که عاشق نشود فصل بهار
هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب است
و اما بعد:
اینکه که به سوابق نوروز تورقی در آثار گذشتگان، کوتاه و مختصر داشتیم بهتر آن است که از حال سخن گوییم. حالی که جهان دیگر آن حال و هوای طبیعی گذشتگان را ندارد و زندگی ماشینی چهره زمین و زمان را تغییر داده است. چهره کریه جنگ در نقاط مختلف دنیا از جمله در فلسطین مظلوم چنان بی رحمانه وجدان خفته جهانیان را بیدار کرده که گویی از این دست جنایت های سبعانه، روزگار به یاد ندارد. مسلمانان پیوسته در تیررس تجاوزات و مداخلات ترک تازی های غربی ها بوده اند، گویی که شرق و غرب در طول قرن ها از مقابله با یکدیگر خسته نشده و سنت دیرین جنگ های صلیبی را دوباره زنده کرده اند با این وصف ما ایرانیان با دلی خونین به یاد شهدای جنگ تحمیلی به پیشباز نوروز می رویم. سنتی ایرانی همسو با سنتی اسلامی. در سفره هفت سین مان قرآن می گذاریم و دعای یا مقلب القلوب می خوانیم در جامعه ما گرسنگان و ناتوانانی هستند که نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند. در ایام فرخنده نوروز که با ایام الله رمضان قرین است چه زیباست که هر دو سنت را نیک به جای آوریم.
ناتوانان را دریابیم و بینوایان را دست نوازشی بر سرشان داشته باشیم تا امنیت ما همسو با اخلاقمداری شادمانی همگانی را افزاید. ان شاءا...
والسلام
منابع: لغت نامه دهخدا، فرهنگ جهانگیری، فرهنگ آنندراج، دیوان اشعار شعرای مذکور