در عصر ارتباطات الکترونیکی که تعاملات فردی و اجتماعی به صورت مجازی راهی به ناکجاآباد طی می کند و جسم و جان آدمی را در تلاطم امواج نوری و تشعشات عصبی کشانده است دمی فراغت از این جهان ماشینی و رفتن به فطرتی که گهگاه آدمی را به خود می خواند عالمی دارد که شرایط و حال خود را می طلبد درست به خاطر دارم در دوران کودکی که ما حتی از روشنایی برق هم محروم بودیم و فقر بر اکثریت جامعه حاکم بود روزه داری در رمضان حال و هوایی داشت که گویی تنها راه بهشت به آن ختم می شود وقتی گرسنگی امان از آدم می گرفت اما صبوری و استقامت روز را به شب می رساند تا افطار با نان و دوغ هم پاسخگوی گرسنگی باشد چه رسد به آبگوشتی که همیشه نبود.
و اما امروز که زندگی و ابزارهای آن دچار تغییر و تحول شگرفی شده و آسانخواهی، ساده زیستی را به سایه برده است روزه داری، عده ی نه چندان کمی را از باوری که در گذشته بوده دور کرده و از محتوا انداخته است چنانکه همانند بسیاری از ارزش ها بیشتر شکل و صورت ظاهری آن مطرح است و گویی سفره های هفت رنگ افطار و انعکاس خوراک های متنوع صوابی بیشتر دارند و زبانزد می شوند تا شرایطی که از روزه و روزه داری انتظار می رود!
اینک ماه رمضان با بی میلی های نو مسلمانانی که انتظار پایان آن را داشتند پایان پذیرفته و عید فقط از راه رسیده است تا اگر در خانواده ای زن و مرد مزاحمی براساس اعتقادات روزه می گرفتند جوانان و نوجوانان سرخورده ای را از این ناهمراهی خلاص کنند و دیگر سئوال و جوابی نباشد که چرا روزه داری و گرسنگی کشیدن در عصر فضا که ارزش های دینی را زیر سئوال برده و آدمی را از باورها و اعتقادات مذهبی دور داشته است باید چونان گذشته های دور استمرار داشته باشد؟
و اما بعد:
اگر باور کنیم که آدمی فطرتا خداجوست و گم شده خود را نه در زمین که در آسمانها می یابد و تاریخ ادیان را از آغاز خلقت بشر تا به اینک مرور کنیم نیاز به پاسخگویی روح ناآرام، آدمی در خلأیی که جز با باور به خدا پر نمی شود آنگاه دین باوری و دینداری در عصر فضا و بعد از آن هم اعتبار پیدا می کند و اعتقادات رنگ نمی بازند تا نویسندگان و پژوهشگران عالم ماده گرفتار یأس فلسفی نشوند و خودکشی را تنها راه خلاصی نیابند.
اسلام با مجموعه ای از قوانین و مقررات ساده و بدون حاشیه راه راست و نجات از شر و شورهای زندگی را به سادگی عرضه داشته است تا این روح سرگردان عاصی را آرام کند و به سرمنزل سعادت و نیک بختی رهنمون گردد، نماز و روزه و دیگر فروعیات ابزارها و وسائلی هستند که اگر از آنها خوب استفاده شود و به باور قلبی آیند هیچ آرامشی جای آنها را نمی گیرد چه در حالت فقر و چه در شرایط استغنا.
از این روست که زمان یک ماهه رمضان برای یازده ماه سال، آمادگی جسمانی و روحانی ایجاد می کند تا مسلمانان از دروغ و ریا و غیبت و ناسازگاری و گناه بپرهیزند و از ذخیره رمضان چونان منبع یک نیروی باطنی سود برند. با این وصف جای یک سؤال خالی است که آیا بعد از رمضان همه ی روزه داران از چنین نیرویی برخوردار می شوند؟
پاسخ ساده و درست آن این است که خیر، زیرا روزه داری را حال و احوالی می طلبیده که همه کس را یارای و فرصت برخورداری از آن نبوده است و شکل و ظاهر بر محتوا غلبه کرده است. نماز و دیگر باورها هم از این وضع و حال جدا نیستند.
روزه داری برای بسیاری از مسلمانان آفتاب پشت ابر است و برای عده کمی آفتاب تابان.
تردیدهای مکتب اومانیسم و دستاوردهای علمی به همان اندازه که مفید فایده مادی اند آدمی را از باورها و اعتقادات دینی دور کرده اند یعنی نیمه دوم انسان را که روح و روان است از پالایش و پاکیزگی دور داشته و از آن غافل شده اند.
اگر هر موحد و دینداری چه کلیمی و مسیحی و چه مسلمان و زردشتی به باورهای خود پایبند باشند و از دستورات پیامبران تبعیت کنند هیچ جنگی رخ نخواهد داد و هیچ جنایتی اتفاق نمی افتد.
به قول حافظ:
«جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند»
مسلمان واقعی که به دستورات خداوند پایبند است حقیقت را در آن می بیند که نه ظالم باشد و نه مظلوم، عبادات درست و باورانه ابزار رسیدن به حقیقت اند بازتاب تحقق باور به چنین حقیقتی را باید در زندگی فردی و اجتماعی نوع بشر مشاهده کرد. بعد از رمضان آثار روزه داری و عبادات را باید ارزیابی کرد و به آن نمره قبولی داد اگر ارزیابان فهیم و باورمندی مانده باشند.
والسلام