بعثت از جمله مناسبت هايي است که خويشاوندي تمامي انسانها را به آنان گوشزد مي کند . چنين رويکرد همگرايانه اي را بيشتر مي توان در ميان اهل تفکرمشاهده کرد زيرا اغلب انسان ها درگير تعصبات مذهبي و دغدغه هاي فرقه اي هستند که تصور مي کنند به آنها هويتي برتر مي بخشد و لاجرم آنها را به حواشي چالش برانگيز مي کشاند. بعثت يک اتفاق بزرگ است نه تنها براي مسلمانان بلکه براي براي تمامي کساني که با مسلمانان همزيستي دارند .
آنچه مسلم است و در قرآن نيز بازتاب پيدا کرده اسلام تعريفي عام دارد به طوري که در مواردي از برخي پيامبران ابراهيمي نيز به عنوان مسلمان ياد شده است . تسليم در برابر حق و برهان قاطع خاستگاه فرهنگي هر مسلماني است. در آموزه هاي قرآني هيچ تفاوت و اختلافي ميان پيامبران نيست و علت استمرار برانگيخته شدن پيامبري به دنبال پيامبر ديگر بر طرف کردن انحرافاتي است که در طول زمان به وجود آمده و موجب ايجاد مصاديق شرک و بت پرستي و خرافه گرايي شده است .
برانگيختگي ابتدا در خود پيامبر اتفاق مي افتد تا جايي که اين قابليت در او تشخيص داده مي شود که رسالت هدايت انسان ها را بر عهده بگيرد . پيامبري يک امتياز نيست که از روي قرعه به شخصي بدهند و او را به گونه اي بار بياورند که ويژگي هاي خاصي از خود بروز دهد . پيامبري حقي است که به يک توانايي و قابليت تعلق مي گيرد . گروه ها و جوامع انساني اگر به خود واگذاشته شوند به خاطر تعارض در منافع يکديگر را به بردگي مي کشند و حقوق انساني يکديگر را ناديده مي گيرند . انتخاب قوم عرب براي ايجاد تغيير پيامي به تمامي جهانيان است و آن پيام اين است که کژتاب ترين و متعصب ترين و قانون گريزترين مردمان را نيز مي توان به راه آورد . از اين رو ما نبايد به دنبال معجزه اي بالاتر از قرآن باشيم زيرا همين که قرآن توانست بر جاهليت فائق آيد و گروه هايي پراکنده را متحد سازد به تنهايي معجزه اي بزرگ است . محوري ترين اقدام پيامبر اکرم (ص) در طول 23 سال اين بود که بر آموزه هاي پيامبران پيشين مهر تاييد زد و برخي انحرافات ايجاد شده را اصلاح کرد و پيروان کتاب هاي آسماني را به وحدت و انجام مسابقه در خوبي ها فراخواند و به بازخواني دستوراتي که به پيامبران پيشين ابلاغ گرديده پرداخت.
اعراب تا پيش از پذيرش اسلام از آنچنان قابليت فرهنگي برخوردار نبودند که بتوانند با جوامع متمدن همزيستي داشته باشند . خوي عربي و قبيله گرايي آنها و تعدد بت ها مانع از همزيستي با ساير ملت ها بود . پيامبر اين قابليت را به آنها بخشيد و به آنها منطقي هديه کرد تا بر اساس آن بتوانند ارتباط برقرار کنند . در واقع پيامبر به آنها يادآور شد که شما نيز مانند ساير انسان ها هستيد و امتيازي نداريد و آنها نيز امتيازي ندارند و اگر بتوان براي کسي امتياز قايل شد بر اساس تقواست و تشخيص تقوا هم اگر چه براي انسان ها بسيار سخت است اما براي خداوند آسان است . به همين دليل عندالله مي آورد نه عندالناس . ان اکرمکم عندالله اتقيکم . يعني خودتان خط کش به دست نگيريد تا اندازه ي اين و آن را تعيين کنيد . آن را به من واگذاريد . شما تنها به قوانين و دستورات عمل کنيد . همين . اختلاف ، زماني پيش مي آيد که خود انسان ها مي خواهند حرف آخر را بزنند . حرف آخر را خدا مي زند . چه روزي ، روزي که پرده ها فرو مي افتد . در دنيا همه چيز نسبي است . هيچ انساني قادر به برقراري عدالت به مفهوم مطلق آن نيست زيرا داوري در گرو آگاهي از همه چيز است و اين آگاهي در انحصار خداست . قبول اين فرض که بالاترين فضيلت ها در انحصار خداست به همه آرامش مي بخشد تا دايره وار بنشينند .
دين در خدمت زمينه سازي براي همزيستي است . برخي از ظن و گمان ها گناه است چون ما بر اساس ظن و گمان داوري مي کنيم . گاهي جستجو پيرامون ديگران ما را به نتايج غلطي سوق مي دهد به همين دليل از آن منع شده ايم . چشم پوشي از خطاي ديگران ، بخشش ، انفاق براي پر کردن چاله چوله هاي ناشي از فاصله طبقاتي ، مشارکت در کارهاي عام المنفعه و بي آزاري و کنترل زبان و دست و چشم و دل .... دين همين است . بعثت در خدمت همزيستي انسان هاست با هر رنگ و نژاد و قوم و گرايش دروني . دين براي يک دست کردن جامعه بشري نيامده و تا قيامت هم قرار نيست چنين اتفاقي رخ دهد . وظيفه ي دين روغن کاري براي کاهش استهلاک هاي ناشي از برخوردهاي اجتناب ناپذير بين انسان هاست .. من هرگز نمي توانم شبيه ديگري باشم حتي اگر براي مدت کوتاهي اين گونه وانمود کنم که مانند ديگري مي انديشم پس از مدتي از او فاصله مي گيرم . هنر بزرگ پيامبران اين است که بتوانند انسان ها را مانند قمرها و سياره ها و ستاره ها با گرانش فطرت در مدار خود نگه دارند . ستاره هايي با نور و عمر و سرعت متفاوت و چگالي هاي گوناگون و تشکيل شده از عناصري خاص . هر ستاره اي پيرامون خود سياره هايي دارد و منظومه اي تشکيل مي دهد . حرکت تمامي اين ستاره ها و سيارات و قمرها در يک کهکشان که در همسايگي کهکشاني ديگر قرار دارد صورت مي گيرد ميلياردها کهکشان با تاثير گذاري متقابل. تلاش براي هم اندازه کردن انسانها عامل جنگ است . ابوذر بر مدار خود مي چرخد و سلمان بر مدار خود و هر دو پيرامون يک خورشيد ولي ابوذر کجا و سلمان کجا ! نه ميتوان لکنت زبان بلال را برطرف کرد ولي مي توان با او همدلي کرد و همدلي از همزباني بهتر است . بعثت در خدمت همزيستي در سايه پذيرش تفاوت هاست . قرآن تفاوت ها را پذيرفته و به رسميت شناخته و مي گويد با تمامي اين تفاوت ها مي توان زندگي را قابل تحمل کرد . فلسفه ي وجود تمامي پيامبران برقراري صلح است . بزرگترين نعمتي که خداوند به خاطر آن بر سر اهالي مکه و مدينه منت گذاشته اين است که دل آنها را به هم نزديک کرده است و به آنها امنيت بخشيده است . دين هنر همزيستي است و همزيستي يعني بهشت آفريني. دين ساده تر از آن است که عده اي آن را در هزاران لفاف پيچيده اند و ادعاي فهم آن را دارند .
کنگره ويران کنيد از منجنيق
تا رود فرق از ميان اين فريق
دين يعني همزيستي بدون آزار خود و آزار ديگران . همين