وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    آن اتفاق بزرگ   

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 13 خرداد 1402 129 0
    سرمقاله 13 خرداد              آن اتفاق بزرگ 
    دم دستي ترين تعريفي که از سياست وجود دارد و براي همگان نيز قابل فهم و تصديق مي   باشد " تدبير امور در راستاي پاسخگويي به مطالبات قانوني مردم " است. تدبير يعني عاقبت انديشي و پشت يک اقدام را ديدن و بدون حساب و کتاب و برنامه ريزي کاري انجام ندادن و اين که گفته مي   شود مطالبات قانوني يعني اين که در ميثاق ملي و يا قانون اساسي مورد اشاره قرار گرفته باشد و منظور از مردم هم اکثريت کساني هستند که در کشور زندگي مي   کنند و ملت ناميده مي   شوند. بر اين اساس هر اقدام مغاير با قانون اساسي که اکثريت مردم با آن موافق نيستند بايد به عنوان رفتاري غيرسياسي تلقي گرديده و مذموم شمرده شود.
    تا اينجاي قضيه تقريبا تمامي   کساني که از دور و نزديک دستي بر آتش سياست دارند بر سر اين تعريف دم دستي از سياست با يکديگر هم عقيده هستند، اما زماني که پاي ارائه ي تعريف از مردم و يا تفسير قانون و تعريف از اکثريت به ميان مي   آيد يکي يکي از يکديگر فاصله مي   گيرند. دقيقا همين بلا بر سر اديان الهي هم آمده است. به طوري که اگر کسي اهل مطالعه باشد تصديق مي   کند که تمامي   اديان بر انجام بسياري از رفتارها و يا عدم انجام بسياري از کارها نظري يکسان دارند به طوري که در هيچ يک از اديان، دزدي، تجاوز به حقوق ديگران، مردم آزاري، آدم کشي، ناداني، پيمان شکني، مسئوليت گريزي و... رفتارهايي پسنديده نيستند ولي با وجود تمامي   اشتراکات آبشان در يک جوي نمي   رود و ظرف هزاران سال ميلياردها انسان بيچاره و فريب خورده را به دلايل واهي روبروي يکديگر قرار داده اند تا به قصد خشنودي خداونديکديگر را بکشند و نه تنها از اين کار پشيمان نباشند بلکه منتظر الطاف الهي در آن دنيا هم باشند . 
    نمونه ي خنده دار ديگري که به اسباب تمسخر تبديل شده اين که شما حتي يک سياستمدار را در کل دنيا پيدا نمي   کنيد که شعار حقوق بشري نداده باشد  و در عين حال تمامي   آنها با نگاهي ابزاري به اين حس انساني يکديگر را به نقض حقوق بشر متهم مي   کنند و اتفاقا انگشت روي مصاديقي از نقض حقوق بشر مي   گذارند که قابل انکار هم نيست. به زبان خودماني يعني اين که در سرتاسر جهان حقوق بشر کم و بيش نقض مي   شود هر چند تفاوت   هايي با يکديگر دارد. ممکن است در يک کشوري شهروندان آن کشور مورد احترام باشند اما اداره کنندگان همين کشور حقوق ساير ملت   ها را براي در رفاه نگه داشتن ملت خود پايمال   کنند. يک جا مانع راي دادن زنان مي   شوند و در جايي ديگر مانع درس خواندن آنها و يا مانع واگذاري مسئوليت به آنها مي   شوند و در جايي ديگر با مردان مانند بردگان رفتار مي   شود يا اين که مهاجران را تحقير کرده و از آنها بهره کشي مي   کنند. نقض حقوق بشر تنها توسط اداره کنندگان کشورها صورت نمي   گيرد بلکه در مواردي به دليل پايين بودن ظرفيت   هاي فرهنگي و حاکميت مناسبات پوسيده ي قديمي مردم خودشان هم به خودشان ظلم نموده و حقوق يکديگر را  پايمال مي   کنند. که البته در کشورهاي توسعه يافته کمتر شاهد چنين مواردي هستيم. 
    موضوع شگفت انگيز ديگر در پيوند با انسان   هاي زيستمند بر روي اين کره خاکي اين است که اغلب افراد از اين آمادگي برخوردار هستند که به خاطر برقراري صلح و عدالت با يکديگر بجنگند و عدالت را زير پا بگذارند. 
    حال که به اينجا رسيديم حيف است که از يک موضوع شگفت انگيز ديگر سخن نگوييم و آن اين که در تمامي   افراد به ميل ياري رساني و کمک به همنوع وجود دارد و در مواردي ظهور و بروز هم پيدا مي   کند در حالي که وقتي به بررسي دلايل فقر و استيصال و درماندگي بخشي از مردم مي   پردازيم متوجه مي   شويم که دقيقا همان اقليتي که اکثريتي را به فقر و فلاکت کشانيده اند مدعي ياري رسانيدن به آنها هستند.
    از اين شگفت انگيزتر اين که عده اي تصور مي   کنند که جامعه ي ايده آل جامعه اي است که در آن همه در راحتي به سر ببرند و هيچ کس ناگزير به انجام کارهاي سخت و دشوار نباشد در حالي که در طول تاريخ تاکنون شاهد تحقق چنين رويايي نبوده ايم زيرا بالاخره آدم   ها از جهات گوناگون مانند هوش و زرنگي و توانايي انجام کارها در يک سطح نيستند و همين تفاوت   هاست که منجر به ايجاد فاصله در درآمد و رفاه و سختي و راحتي کارها مي   شود. ضمن اين که اصولا تعريفي که برخي افراد از راحتي دارند نيز غلط است زيرا هر کاري که آدم   ها با عشق آن را انجام بدهند با احساس سختي همراه نيست. 
    آخرين شگفتانه را هم از دست ندهيد و آن اين که بسياري از انسان   ها اصرار دارند به چيزهايي افتخار کنند که زندگي در جغرافيايي خاص به آنها هديه کرده است. هر چند اگر همين دلخوشي   هاي بي پايه و اساس هم نبود معلوم نبود آدم   ها بايد چه دستاويزي براي تفاخر داشته باشند. در حالي که بزرگترين امتياز براي هر شخصي برخورداري از روحيه ي اجتماعي و زيست مسالمت آميز با ديگران است با تمام تفاوت   هايي که از لحاظ ظاهري و دروني با هم دارند. 
    شايد آن اتفاق بزرگي که تمامي   انسان   ها به نوعي منتظر آن هستند و بر اين باورند که روزي رخ خواهد داد بر طرف شدن همين سوء تفاهم   ها باشد لذا زماني که بشريت در سايه ي ارتباطات فراگير به اين درجه از رشد رسيد که مي   تواند با تکيه بر مشترکات فطري و انساني در کنار ديگران زندگي خوبي داشته باشد بساط تمامي   اين قيل و قال   ها و تفاخر   ها و جنگ و نزاع   هاي نکبت بار هم تمام مي   شود. 
     
     
    شماره روزنامه:7774
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در شنبه, 13 خرداد 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.