وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    همسايگان ارزبر ما

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 13 خرداد 1402 452 0
    سرمقاله "محمد عسلی" 11 خرداد 1402        همسايگان ارزبر ما
    جنگ در افغانستان در مقاطع مختلف سيل آوارگان و مهاجران را به کشور ما سرازير نموده است. حتي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در هنگامه جنگ روس ها در افغانستان ما شاهد پذيرش مهاجران افغانستاني بوده ايم.
    امروز قريب ده ميليون نفر افغانستاني به صورت رسمي و غير رسمي در ايران زندگي مي کنند و در مشاغل مختلف از کار ساختمان سازي گرفته تا کشاورزي و خدماتي و بعضا در صنايع شاهد حضور جوانان افغانستاني هستيم. چنانکه تأمين نان و آب و ديگر نيازهاي آنان نه فقط از طريق درآمد ريالي است بلکه بيش از هفتاد تا هشتاد درصد درآمد آنان تبديل به ارز شده و راهي افغانستان مي شود.
    تعداد قابل توجهي از کودکان کار در سر چهارراه ها و نيز در قبرستان هاي شيراز بيشتر مهاجران افغانستاني هستند هرچند در بين آنها گهگاه پاکستاني ها هم حضور دارند.
    حال فرض کنيم ايران کليه مهاجران افغانستاني را اخراج کند طبعا مخارج چند ميليون خانوار در افغانستان هم قطع خواهد شد و فقر و فلاکت بيش از تصور دامن آنان را خواهد گرفت.
    اما برعکس جوانان و مردان زنان باتجربه ما و تحصيلکرده و دانشگاهي ما همراه با نقدينگي ارزي به کشورهاي اروپايي، کانادا و بعضي کشورهاي آسيايي مانند مالزي مهاجرت کرده اند از پزشک و پرستار گرفته تا لوله کش و معمار و بنا و سنگ چسبان و... رفته اند.
    کارگران افغانستاني درآمد خود را در ايران و ساير کشورها تبديل به ارز کرده و الزاما براي هزينه خانواده هاي خود به افغانستان ارسال مي کنند و ما برعکس ريال را تبديل به ارز دلار و يورو مي کنيم همراه با مهاجرانمان به ديگر کشورها مي فرستيم. به قول سعدي «اين بدان کي ماند». آنوقت گفته مي شود که طالبان تورم را در افغانستان مهار کرده و ما شاهد تورم 60 درصد به بالا هستيم!
    اين خوان يغما که ايرانش مي ناميم در چنان وضعي است که سرمايه داران براي حفظ ارزش نقدينگي ريال خود را به ارز و طلا و سکه و بعضا ساخت و ساز و خريد مسکن و زمين تبديل مي کنند اگر به سلامت درآمدي کسب کرده باشند و اختلاسگران و سارقان و کلاهبرداران هم که الي ماشاءا... هر روز سر از آخور بيرون آورده يا فراري اند يا زنداني.
    حال با اين وضع چگونه مي توان ميزان ارز خارجي را به ذخيره اي براي پشتوانه ريال در بانک مرکزي تبديل کرد؟
    قطعا مي بايد در پذيرش مهاجران تجديدنظر نمود و سياست ديگري در بازار کار و اقتصاد اعمال کرد و شرايطي فراهم کرد که سيل مهاجرت در جوانان ما کاهش يابد. چند سالي بوده و هست که تشويق کرده ايم زائران ما در سوريه و عراق و عربستان سفرهاي زيارتي داشته باشند و آنان که بر اين باور نبوده اند براي سياحت و خريد راهي ترکيه و امارات شده ريال را به لير و درهم و دينار تبديل کرده و در اين کشورها هزينه نموده اند. اينگونه هست که خزاين مملکت از ارز خارجي خالي مي شود و نيز ميزان قابل توجهي دلار توسط مديران کارخانجات براي خريد مواد اوليه صنعتي و کشاورزي خارج مي شود که بعضا برنمي گردانند.
    در مقايسه با ميزان ارزي که به طرق مختلف ظرف 40 سال گذشته از کشور خارج شده توسط گردشگران خارجي چه ميزان ارز بازگردانده شده است؟
    بي شک قابل مقايسه نيست.
    به همان نسبت که همسايگان شرقي، غربي و شمالي و جنوبي ما در جذب گردشگر ايراني موفق بوده اند ما در جذب گردشگر خارجي ناکام بوده ايم زيرا آنقدر محدوديت ها را افزايش داده ايم و شرايط را سخت کرده ايم که به ندرت شاهد افزايش گردشگران و جهانگردان خارجي هستيم. عليرغم اين همه ميراث هاي فرهنگي و سازه هاي باستاني به جاي مانده از دوران هاي مختلف تاريخي که در کشور ماست در واقع ما بازمانده اقتصادي هستيم که به شتر، گاو، پلنگ مي ماند و معجوني است که هر چند سعي بيش نمائيم بدتر شود.
    ايران ما در موقعيت جغرافيايي شبيه اروپا يا آمريکا و يا حتي ژاپن و چين هم نيست. همسايگان شرقي ما پاکستان و افغانستان هستند که خود با صدها مشکلات تروريستي و فقر و خرافات مواجهند در غرب با عراق و ترکيه همسايه هستيم که سالياني است در جنگ و مبارزه با تروريسم بوده و هستند، همسايگان شمالي ما که چند سالي است از روسيه جدا شده و به دنبال کسب آزادي و استقلال بوده اند خود باري هستند بر دل و نه بالي.
    همسايگان عرب ما در خليج فارس که با جمعيت کم و درآمد نفتي و تجاري افزون بر نياز پاي سوداگران زر و زور و تزوير را به اين آبراه بزرگ باز کرده اند چالش هايي دارند و توقعاتي که برآمده از قدرت سرمايه ارزي آنهاست در اين ميانه چه بايد کرد با اين اقتصاد ناسالم که تمامي ذخائر ما را در حال بلعيدن است؟
    آيا راهي جز اين مانده است که از خروج ارز به انحاء مختلف جلوگيري کنيم تا موازنه دلار و ريال را سامان دهيم؟
    اين نگارنده که اقتصاددان نيست بلکه بيشتر مشاهدات خود را قلمي مي کند. اي کاش اقتصادداني پيدا شود و در اين روزنامه بنويسد چه بايد کرد. با اين همسايگان آزاردهنده و پرادعا که نمک مي خورند و نمکدان مي شکنند.
    سعدي چه زيبا و حکيمانه گفت:
    «يکي بچه گرگ مي پروريد
    چه پرورده شد خواجه را بر دريد»
    والسلام
     
    شماره روزنامه:7773
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 13 خرداد 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.