وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    هنر بودن، مسئله اين است

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 06 شهریور 1402 115 0
     سرمقاله "محمد عسلی" 6 شهریور 1402       هنر بودن، مسئله اين است
    چشم گشودن به روي حياتي که در آن تضادها اجتناب ناپذير مي نمايند و تلاش براي فرار از سختي ها و جستجوي آرامشي که بتواند فراغتي در پي داشته باشد جز با بکارگيري احساسات امکانپذير نيست. احساساتي که عقل را وسيله راهگشايي مي کنند و عقلي که ريشه در انديشه دارد.
    ديدن، شنيدن، لمس کردن، بو کردن و چشيدن مجموعه اي از فطرت آدمي را در بيداري به نمايش مي گذارند. لذا از آن زمان که آدمي براي اولين بار به روي طبيعت زمين چشم گشود تا ميليونها سالياني که راه دراز تغيير را طي کرد اين احساسات بيدار، کم و بيش همراه انسان بوده است.
    تمامي آفرينش در پيدا و پنهان حرکت، مايه از کشاکش و درگيري تضادها مي گيرند تا حرکتي ظهور و بروز داشته باشد چه ما ببينيم و چه نبينيم.
    اما هنر که ميدان ربايش زيبائي هاست به تجاربي در طول تاريخ دست يازيده که توانسته بودن ما را زيباتر جلوه دهد.
    بودن براي سيري پذيري تمايلات در کنش ها و واکنش هاي اجتناب ناپذير خود مسئله اي است.
    پايبندي آدمي به طبيعتي که از آن زاده شده از يک سو و از ديگر سوي مبارزه براي پيروزي بر خطرها و تهديدها، بودن را معني مي بخشد که اگر چنين نمي بود بودن معنايي نداشت.
    آدمي در تضاد با جنس مخالف، شوق و اشتياق وصول را براي بودني ديگر تشديد مي کند که اين اشتياق به عشق تعبير مي شود و عشق عصاره تمامي خواسته هاي متمرکزي است که بر دوش احساس سوار است مثل رودي خروشان که از دل زمين بجوشد و براي رهايي از تاريکي به بيرون راه گشايد که اگر نتواند گويي بهره اي از حيات نبرده است.
    بودن از پس تلاش هاي پايان ناپذير در اشکال مختلف متجلي است از ابزارسازي گرفته تا کشف هر آنچه مي تواند حس ميل به فهم بيشتر را پاسخ دهد.
    اين همه ابزارهاي متحرک و ساکن اگر برداشتي مقلدانه از طبيعت به طور اعم نباشند پس چيستند؟
    آدمي براي اثبات بودن با مطالعه روي شکل وال ها هواپيما را طراحي کرد و ساخت تا آنگونه که وال ها با آن جثه عظيم در آب مي توانند شناگري کنند، هواپيماها هم بتوانند در هوا تعادل و سرعت خود را حفظ نمايند. اين فهم نهفته در ذات آدمي با تغيير شرايط زنده مي شود و پويائي را تجربه مي کند. اگر هزاران سال قبل، بودن به معني تلاش در جهت سير کردن شکم و رفع نيازهاي هم نشيني بود اينک بودن به نمايشي از اقتدار انسان مقابل طبيعت است. بودن با دانش، آگاهي، تجربه، هوشمندي و سرمايه اي که پشتوانه حرکت باشد در دنياي امروز معني دار است.
    ما هستيم نه صرفا در پهنه سرزميني که حفظ آن به استمرار از طريق مبارزه و جنگ با متجاوزان ميسر شده است ما هستيم چون نياکان ما هنر بودن را دستمايه حيات خود کردند.
    ما هستيم چون در مبارزات جهاني براي دستيابي به قدرت دانش و تکنولوژي تلاش مي کنيم و مي خواهيم از پيشرفت در رقابت با ديگر کشورها عقب نمانيم. زيرا عقب ماندگي نه فقط گرسنگي و فقر را دامن مي زند بلکه هويت و حيات چند هزار ساله ما را نيز به خطر مي اندازد.
    متأسفانه امروز هجمه بمباران تغيير در رويه زندگي و تخريب باورها آنچنان سرعت گرفته که پر کردن خلاء ناشي از برون رفت هر آنچه نيروي محرکه معنوي بوده به سادگي امکانپذير نيست حُب مقام و ثروت چه بسا جنايت ها را دامن مي زند و انحراف از معيارها را سبب مي شود و بودن را به هر وسيله اي توجيه مي کند.
    به قول شکسپير: «بودن يا نبودن مسئله اين است.» اما بودن به چه بهايي، براي چه مقصودي و براي چه نتيجه اي؟
    بودن با اقتدار نظامي يا بودن در مسير کمال انساني که پيشتر امکانپذير بوده و اينک به سادگي امکانپذير نيست، البته در کليت جامعه اي که ما در آن زندگي مي کنيم يا ديگر کشورهايي که به ضعف يا قوت مسيري را مشابه در پي گرفته اند بودن معناي متفاوتي دارد.
    هنر بودن، زماني محقق مي شود که بتوان زيبائي هاي آن را ديد و از خشونت و ديگر آزاري پرهيز نمود.
    تاريخ زندگي بشر گواه است که کمال انساني در گرو سرمايه و اقتدار مادي نبوده است بلکه برعکس فقر مادي گاه رويش کمال يابي را سبب شده است.
    مي توان نمونه هاي زيادي از زندگي فقيرانه بزرگان علم و هنر و فلسفه را مثال آورد که حاصل دسترنج فکري آنان موجد تغييرات وسيع در زندگي آدم ها شده است. هنر بودن، رفاه را در حد نياز سبب مي شود که اگر از حد تعادل خارج شد فساد رخ مي نمايد و ديگر هنري در کار نيست.
    پس هنر دو خصيصه همراه دارد. خصيصه اول روح معنوي است که احساس، عقلانيت و باور را تغذيه مي کند و خصيصه دوم نمايشي از زيبائي هايي است که برانگيزاننده احساسات و تمايلات است.
    راستي ما به کدام ويژگي هاي هنر بودن توجه داريم. ابعاد مادي يا ابعاد معنوي آن، مسئله اين است.
    والسلام
     
    شماره روزنامه:7844
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 06 شهریور 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3