وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    توقف روی پل  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 15 آبان 1402 118 0
    سرمقاله 14 آبان 1402           توقف روی پل
    کسانی که از 60 سالگی عبور کرده اند ظرف بیش از نیم قرن گذشته توفیق تجربه ی شرایط گوناگون در کشور را داشته اند و فراز و نشیب ها ، بحران ها ، چالش ها و دگرگونی هایی را شاهد بوده اند که برای کمتر نسلی اتفاق می افتد . این نسل در واقع نقش حلقه ی واسط بین وضعیت قدیم و بیشتر سنتی و وضعیت جدید و نسبتا مدرن را دارند و از این جهت شاید صلاحیت بیشتری نسبت به افراد کم سن و سال تر برای مقایسه و داوری بین گذشته و حال را داشته باشند . حتما تاکنون دیده اید که افراد از آب و گل گذشته چگونه با حلاوت از گذشته سخن می گویند و وضعیت کنونی را غیر قابل تحمل توصیف می کنند اما در مقابل کسانی که توصیف خیره کننده و توام با شیفتگی افراد سالدیده پیرامون گذشته را برنمی تابند سعی می کنند آن را به گونه ای بیماری روانی نسبت دهند که حاصل نگاهی نوشتالوژیک به خاطرات دوران کودکی و جوانی است. اما واقعیت این است که همواره نمی توان از حربه ی بیماری روانی برای تخطئه ی کسانی که روز به روز به تعداد آنها افزوده می شود و گاهی حتی با اشتهای زایدالوصفی به منظور مرور خاطرات گذشته با دوستان قدیمی خود قرار می گذارند، استفاده کرد. از این رو به نظر می رسد که ما باید به دنبال یک ویژگی خاص و جذاب گم شده در گذشته باشیم . از سویی دیگر بر همگان آشکار است که گذشته با وجود این که برای بسیاری که بهترین دوران عمر خود را در آن سپری کرده اند هنوز هم جذاب و یادآوری آن لذت بخش است ، آنگونه هم که توصیف می شود دلچسب نبوده است . از جمله نشانه های انصاف در مقام داوری بین گذشته و حال این است که نه آنچنان با شیفتگی از گذشته سخن بگوییم که گویا در آن زمان همه چیز بر مدار آرزو می چرخیده و هیچ کم و کسری نبوده و نه آنچنان گذشته را تخطئه کنیم که گویا کمترین چیزی برای ذکر خیر نداشته است !. برای نمونه بعضی ها طوری با حلاوت از حمام های عمومی که در گذشته رایج بود و صفایی که در آن وجود داشت سخن می گویند که گویا بهشت برین بوده است . در حالی که مشترک بودن لنگ و قطیفه و کیسه ی حمامی و صابون و خزینه اساسا با اصول بهداشتی همخوانی نداشته و سر و صدای مسئول توزیع لنگ و صفی که برای دوش گرفتن بسته می شد و گاهی دعواهایی که بر سر موضوعات بی اهمیت در ورودی و بینه ی حمام رخ می داد عرصه را بر همگان تنگ می کرد به طوری که در حال حاضر هیچکس حاضر به تجربه ی دوباره ی آن نیست .
    شاید یادآوری زندگی در یک خانه ی هفتصد متری متعلق به خانواده های متوسط به بالا با اتاق های پیرامونی که 6 تا 8 خانواده در آن بیتوته می کردند و زن ها در نبود شوهرشان هم صحبت و بچه ها همبازی داشتند برای بعضی ها رشک برانگیز باشد اما امروزه چند زوج جوان حاضر هستند در چنین خانه ای با آن شرایط زندگی کنند و از آشپزخانه های زیرزمینی مشترک استفاده نمایند ؟
    اینطور به نظر می رسد که گاهی اظهار دلبستگی نسبت به گذشته رفتاری تعمدی و واکنشی از سر لجبازی و مقابله با کسانی است که زمانه ی کنونی را بهتر از گذشته توصیف نموده و هر چه را به گذشته مربوط می شود تخطئه می کنند وگرنه در زمانی نه چندان دور اگر چه زندگی مانند امروز درهم پیچیده و پر دغدغه نبوده و همسایگان و خویشاوندان به خانه ی یکدیگر راه داشتند و مانند امروز احساس تنهایی نمی کردند ولی به هر حال کمبودهای زیادی وجود داشته که اکنون دیگر از آن کو بهداشت و تسهیلات مورد نیاز برای زندگی خبری نیست و در نقطه ی مقابل اکنون با توجه به حاکمیت نگاه اقتصادی به زندگی دیگر از آن سادگی و خوش باوری و صداقت و رفت و آمدهای بدون تشریفات و به دور از تعارف و دورهم نشینی های صمیمانه هم خبری نیست. این روزها تکیه کلام اغلب پا به سن گذاشته ها این است که احترام به بزرگترها و پای بندی به ارزش های اخلاقی رنگ وبوی گذشته را ندارد و دلبستگی های عاطفی ضعیف شده و برخوردها عصبی گردیده و نشست و برخاست های خانوادگی با شتاب و کم حوصلگی همراه است و اگر در گذشته این امکان وجود داشت که کسی بتواند بدون اطلاع قبلی به خانه ی فرزندش برود ، اکنون دیگر چنین چیزی میسر نیست و حرف هایی از این قبیل . اما وقتی با دقت اصل و ریشه ی چنین سخنانی را دنبال می کنیم می بینیم که دگرگونی سبک زندگی موجب ایجاد چنین تصوری شده است . مسلم است که آن دید و بازدیدهای پر جمعیت را نمی توان در آپارتمان های 80 متری تکرار کرد و اشتغال زنان در ادارات و محدود بودن تعداد فرزندان و لزوم حضور کودکان در مهد کودک و مسائلی از این قبیل فرصتی برای دور هم نشینی های آنچنانی فراهم نمی کند . پر واضح است که با توجه به وجود ارتباطات و رسانه ها و اینترنت و ماهواره ها دیگر نباید به دنبال روستائیانی ساده لوح و خوش باور باشیم که همواره سفره ای گسترده و رویی گشاده داشتند و یک دعانویس یا فالگیر می توانست آنها را دست بیاندازد و مغازه دار شهری می توانست سر آنها را کلاه بگذارد ! خلوت شدن دور و بر کسانی که خرافات را ترویج می کردند نشانه ی خوبی از رشد فکری و واقع نگری است . این که ما چیزی بگوییم و طرف مقابل آن را باور نکند و بگوید برای حرفی که میزنی دلیل بیاور نشانه ی گمراهی و انحراف نیست . زمانی بود که عده ای تاریخ را هر گونه که خودشان می خواستند نقل می کردند اما حالا دیگر اغلب مردم تلاش می کنند آنچه را می شنوند با عقل و منطق بسنجند . لذا باید دید آنچه مربوط به گذشته است و ما حسرت آن را می خوریم تا چه اندازه منطقی و لذت بخش و رشد دهنده بوده است
    گذشته را گذشتگان ما رقم زده اند و آینده مربوط به نسلی است که در حال ساختن آن است . گذشته هر چقدر هم که دلپذیر باشد برای عبرت خوب است نه برای تکرار شدن . گذشته پلی است که ما را به اکنون متصل کرده و از اکنون نیز مسافر آینده هستیم از این رو توقف روی پل پسندیده نیست .
     
    شماره روزنامه:7898
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 15 آبان 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3