وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    جشنواره ای از برداشت های نادرست  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 11 آذر 1402 192 0
    سرمقاله  اسماعیل عسلی 9 آذرماه            جشنواره ای از برداشت های نادرست
    خدا نکند عده ای برداشتی نادرست از یک کلمه ، طرح یا برنامه داشته باشند که اگر چنین باشد با روزگاری گل سنبلی و وضعیتی غیرقابل پیش بینی روبرو خواهیم شد . درست به خاطر دارم که در خرداد ماه 58 سال دوم ریاضی بودم در دبیرستان حاج قوام که در آن زمان از لحاظ وسعت و جمعیت دانش آموزی در شیراز حرف اول را می زد. در آن سال بر خلاف سال های پیشین حتی یک نفر هم در کلاس ما مردود نشد شاید هم جرات نداشتند کسی را مردود کنند چرا که تلقی دانش آموزان از انقلاب این بود که چون ما انقلاب کرده ایم کسی نباید مردود شود . چنین نگاهی از برداشت نادرست آنها از انقلاب ناشی می شد . تسری این برداشت نادرست که هر چیز پس از انقلاب باید برعکس شود به سایر امور می توانست بسیاری از رشته ها را پنبه کند! ناگفته نماند که بعدها عده ای عاقبت به خیر پیدا شدند و در صدد اصلاح چنین برداشتی برآمدند هر چند هنوز هم رسوبات این برداشت محیرالعقول در اذهان برخی بر جای مانده و در مواردی کماکان منشاء اثر است.
    البته آتش تند برداشت های اینچنانی صرفا دامنگیر مفهوم انقلاب نشده بلکه آدم های خوش سلیقه سراغ هر چیز خوبی که رفته اند ، حسابش را رسیده اند برای نمونه خیلی ها بانک را با بنگاه معاملاتی اشتباه گرفته اند و بانک ها به جای ارائه ی خدمت در راستای رونق تولید و راه اندازی کارگاه های کوچک که به کارآفرینی منجر می شود به انبوه سازی روی آورده اند تا جایی که بر اساس آمار رسمی اعلام شده تنها بانک مسکن هشت هزار خانه ی خالی دارد و از شگفتی های روزگار این است که همین بانک نیز باید به بی خانمان ها وام مسکن بدهد !
    در همین راستا ما بزرگراهی داریم که حتی یک دوربین ویژه کنترل سرعت هم ندارد و اگر کسی در طول مسیر قصد سبک کردن خود را داشته باشد باید خودرو را به امان خدا رها کرده و پس از طی چند کیلومتر خود را به یکی از روستاهای پیرامونی برساند آن هم مشروط به این که مبتلا به درد سالمندی و پروستات نباشد وگرنه دیگر نیازی به ترک خودرو ندارد و اموراتش در همان جا قابل رفع و رجوع است .
    بر اساس آمارهای موجود ما رکورددار برداشت های غیرمتعارف از امور گوناگون هستیم . شاهد زنده اش همین جراحی بینی است که مبدع و بنیانگذار آن هرگز به دنبال این نبوده که دختر یا بانوی خانه پای خود را در یک کفش کند و بگوید باید هر چه دارید را بفروشید و خرج دماغ من کنید و بدین ترتیب چنین برداشت غلطی ایران را به پایتخت جراحی بینی در جهان تبدیل کرده است .
    همین داستان سگ گردانی را اگر با جدیت دنبال کنید می بینید که عجب سر و دمی به هم زده و جای خود را حتی در میان طبقات نادار و مستاصل هم باز کرده و شما با چشم خود می بینی بانویی که افسار سگی را در دست دارد با کمال بی خیالی همراه با سگش بی اعتنا به چراغ قرمز خود را از این سوی خیابان به آن سوی خیابان می رساند و خیلی هم اصرار دارد که همه او را ببینند ! در حالی که اگر قرار است ما دنباله رو غربی ها باشیم چرا احترام آنها به قوانین راهنمایی و رانندگی را نادیده می گیریم ! وقتی می گوییم کج فهمی منظور همین است وگرنه در کشور ما هم استفاده از سگ توسط روستائیان از گذشته های دور معمول بوده و هیچ کراهتی نداشته و هم صاحبان باغ و مامورین مبارزه با مواد مخدر و افسران آگاهی در موارد خاص از سگ با توجه به توانایی هایی که دارد بهره می گیرند. حالا ای کاش همه چیز به سگ ختم می شد ! چند سالی است که عده ای اتاق خواب را به پناهگاه حیواناتی مخوف نظیر مار و تمساح تبدیل کرده اند که نشان دهنده ی همان برداشت نادرست از حیوان دوستی است. . عده ای برای به جا آوردن آداب مردم داری و خوشرویی مشتی دروغ را سرهم بندی کرده و به خورد طرف مقابل می دهند و نام آن را هم تعارف می گذارند . مثلا طرف که خودش را هم از خانه بیرون کرده اند با آنچنان اصرار و پافشاری دوستانش را به خانه دعوت می کند که هر کس نداند فکر می کند اکنون سفره ای هفت قلم گسترده اند و اگر طرف مقابل نه بگوید ، غذا سرد می شود . دوستی را پس از سالها غیبت و دوری در خیابان می بینیم و به دروغ می گوییم همین چند دقیقه پیش ذکر خیر شما بود . البته طرف مقابل هم با طعم و مزه ی دروغ هایی از این دست آشناست اما به روی مبارک خود نمی آورد و با خنده ای که به زور روی چهره ی خود نشانده از این همه لطف و محبت آب حمامی ما تشکر می کند .
    در جایی دیگر بنده خدایی پشت خودرو خود را از هیزم و زغال و گازپیک نیکی و مقداری ظرف و قابلمه انباشته و به قصد دلگشایی به صحرا و بیابان روی آورده و در آنجا همسرش با هزار زحمت و بدبختی بساط آشپزی راه انداخته و خودش هم پایش را روی پایش انداخته و قلیان می کشد و در پاسخ به تماس یکی از دوستانش که از او می پرسد کجا هستی و چه می کنی می گوید : خانم بچه ها را آورده ام تفریح که آبی در پوستشان بدود . ملاحظه می فرمایید که برداشت نادرست از آسودگی زن و فرزند و تفریح و تفرج آنها چه مصداقی پیدا کرده است . به همین ترتیب اگر دنباله ی حکایت برداشت های نادرست را بگیریم می توانیم جشنواره ای از برداشت های نادرست بر پا کرده و در معرض نمایش بگذاریم .
     
    شماره روزنامه:7920
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در شنبه, 11 آذر 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.