وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    پشت سد بومی سازی  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 19 آذر 1402 167 0
    سرمقاله 19 آذر 1402 اسماعیل عسلی           پشت سد بومی سازی
    تصور کنید شخصی قصد شرکت در انتخابات مجلس را داشته باشد . بی گمان او نیازمند اطلاعاتی دقیق از روش و منش و دیدگاه کاندیداهای نمایندگی از یک سو و نیازهای شهر و کشور پیرامون مسائل گوناگون از سویی دیگرخواهد بود تا بتواند پس از همسو کردن نیازها بر اساس توانایی کاندیداها و مقایسه ی پیشینه ی کاری ، سوابق علمی و همچنین قدرت تحلیل کاندیداها به تصمیم نهایی برسد . مسلما دسترسی به چنین اطلاعاتی باید ساز و کاری منطقی داشته باشد و صرفا بر پایه ی ادعاهای کاندیداها ی نمایندگی متکی نباشد زیرا کاندیداها از دو حالت خارج نیستند به طوری که اگر هیچ گونه سابقه نمایندگی در مجلس نداشته باشند ، اغلب بدون توجه به مناسبات و ملاحظات موجود که مانع تحقق برخی مطالبات است ، صرفا در چارچوب آرمانگرایی به گونه ای که خوشایند مردم و در راستای مطالبات صنوف گوناگون باشد وعده هایی می دهند که چون با ظرفیت ها و شرایط حاکم بر کشور سازگاری ندارد ، معمولا به جایی نمی رسد و اگر کاندیداهای نمایندگی مجلس سابقه نمایندگی داشته باشند که با راه و رسم راهیابی به بالاترین نهاد مشورتی آشنا هستند و تلاش می کنند با گنجانیدن نام خود در یکی از فهرست ها و ائتلاف و هماهنگی با گروه های فعال و ذی نفوذ جایی برای خود باز کنند که در این صورت ناگزیر باید وعده های خود را با وعده های جناحی که آنها را در فهرست قرار داده هماهنگ کنند آن هم جناح هایی که پس از انتخابات زیر شاخه های گوناگونی پیدا می کنند و احزاب جوانه زده در آستانه ی انتخابات نیز مانند یخی که در معرض آفتاب قرار گرفته باشد محو وبخار می شوند به طوری که پیگیری برخی از وعده ها پس از تشکیل مجلس شباهت زیادی به پیدا کردن سوزن در انبار کاه پیدا می کند زیرا احزاب در جامعه ی ما ریشه دار و استاندارد نیستند . در صورتی که اگر ما شاهد فعالیت احزابی ریشه دار و دارای شناسنامه و چارچوب و برنامه بودیم که با دانشگاه ها و تشکل های مردم نهاد به معنای واقعی کلمه ارتباط دو سویه داشتند ، و رسانه هایی در اختیار آنها بود که می توانستند دیدگاه های حزب متبوع خود را بدون برخی ملاحظات دست و پا گیر به صورت شفاف بازتاب دهند و این امکان برای مردم وجود داشت که مثلا بدانند فلان حزب چه نظری پیرامون فلان موضوع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دارد ، به جای این که شاهد اوج گیری منازعات لفظی نخ نما شده بین کاندیداها و برخی افشاگری های چالش برانگیز و رواج شعارهایی باشیم که پس از اتمام انتخابات نیز پیگیری نمی شود و حکم برداشتن سنگ بزرگ را دارد ، شاهد مشارکت حساب شده ی مردمی بودیم که هر کدام می دانستند برای تحقق مطالباتشان باید به چه کسی رای بدهند . چند شب پیش در شبکه 4 صدا و سیما شاهد مناظره ای بودم که در یک سوی آن مسئله نظارت استصوابی با استناد به مغایرت آن با قانون اساسی به چالش کشیده می شد و طرف مقابل سعی در توجیه روند برگزاری انتخابات و قانونی جلوه دادن آن داشت و مدعی بود که حتی قبل از این که نظارت استصوابی لباس قانون بر تن کند نیز اجرایی می شده است البته مشابه چنین مشاجره ای را در موضوعات اقتصادی نیز شاهد بوده ایم که عده ای واگذاری امور اقتصادی به مردم را پیشنهاد می دهند و بر این باور هستند که دولت ها صرفا باید در راستای تسهیلگری گام بردارند و به دنبال تولی گری نباشند کما این که در حوزه ی هنر نیز همین حکایت تکرار می شود و ظاهرا این قصه ادامه خواهد داشت چرا که مردم سالاری در ایران دوران جوانی خود را می گذراند و نیازمند آزمون و خطاهای بیشمار برای رسیدن به پختگی و رشادت است و رفتارهایی از این دست به قول سعدی چنان که افتد و دانی ، در روزگار جوانی اتفاق می افتد. منظور از حزب ریشه دار حزبی نیست که چندین و چند سال سابقه فعالیت داشته باشد بلکه منظور از حزب ریشه دار حزبی است که به تشکل های مردم نهاد متکی باشد و مطالبات مردم را به صورت روزآمد دنبال کند و با نیازهای نسل جدید آشنا باشد و تنها خود را وامدار مردم بداند و بدنه ی کارشناسی حزب نیز باید رابطه ای تنگاتنگ با دانشگاه به معنای واقعی کلمه داشته باشد . یکی از نشانه های مردمی بودن یک حزب آن است که حامیان مالی آن به دنبال سهم خواهی بدون توجه به منافع ملی نیستند . در واقع ، رقابت چنین احزابی است که می تواند به مشارکت حداکثری بیانجامد . مشارکت پایین در کلان شهرها و مشارکت نسبتا بالاتر در روستاها و شهرستان ها از این واقعیت حکایت دارد که پای احزاب قوی در میان نیست و مناسبات قومی و طایفه ای که تنور آن در محیط های کوچک گرم تر است در انتخابات مجلس حرف اول را می زند .
    نبود احزاب قوی موجب می شود که پیگیری مطالبات پس از تشکیل مجلس به جای آن که توسط احزاب و رسانه های وابسته به جناح های سیاسی دنبال شود به دلیل مسکوت ماندن مطالبات از طریق تجمعات صنفی دنبال می شود زیرا صنوف و طبقات اجتماعی در صورتی که احساس کنند کسی پیگیر مطالبات آنان نیست و همان کسانی که به آنها وعده ی گره گشایی داده اند در کمیسیون ها و صحن علنی جلو تصویب برخی از قوانین گره گشا را می گیرند به تجمع دست می زنند که هم وقت گیر است و هم تنش آفرین و هم این که معمولا در خوش بینانه ترین حالت به تصمیمات مقطعی و تصویب قوانینی شبیه قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان منجر می شود که چند سال است پشت سد بودجه و منابع مالی متوقف مانده است.
    مشکل دیگری که در نبود احزاب قوی ایجاد می شود ، ایجاد مطالبات سلیقه ای توسط نمایندگان است . نمایندگانی که پس از راهیابی به مجلس در صورتی که صداقت داشته باشند و به دنبال منافع شخصی خود نباشند هر کدام می خواهند مطالباتی را محقق سازند که خشنود کننده ی ساکنان حوزه ی انتخابیه خودشان است . در صورتی که وقتی یک حزب مطالباتی را مطرح می کند حتما برای تحقق آنها در سطح ملی برنامه خواهد داشت و زمانی که یک حزب بر اساس وعده هایی که می دهد اکثریت کرسی های مجلس را به دست می آورد، قدرت قانونگذاری و نظارت بر اجرای آن را نیز خواهد داشت . این که ما می بینیم نماینده ای که با وعده ی مبارزه با تخریب محیط زیست به مجلس راه یافته در عمل قادر به جریان سازی و همراه کردن سایر نمایندگان مجلس با خود نیست زیرا نه شخصیتی علمی دارد و نه از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار است لذا وعده های چنین نماینده ای که فاقد هژمونی است و تنها عناوینی بی خاصیت را یدک می کشد ضمانت اجرایی ندارد . از همه ی اینها گذشته در هر دوره از مجلس تنها تعداد انگشت شماری نماینده ی تاثیرگذار و ذی نفوذ قادر به جریان سازی هستند از این رو نماینده ای که با قواعد بازی آشنا نیست پس از مدتی در گرداب دسته بندی ها ، فراکسیون ها و کمیسیون ها به گونه ای سرگردان می شود که حتی تعیین وقت برای نطق پیش از دستور برای او حکم عبور از یک هفت خوان را دارد که آن هم صرف حرف زدن پیرامون برخی مناسبت های تکراری می شود تا جایی که نماینده احساس می کند که مسلوب الید شده و امواجی برساخته در مجلس شکل گرفته که برخی از مطالبات را مانند قطعه ای چوب شناور و رها شده در سطح آب به صخره ها می کوبد . بسیار پیش آمده که یک نماینده که 4 سال فعالیت او دستاورد چندانی برای مردم نداشته دست آخر برای توجیه بی عملی خود با استناد به شرایط بحرانی ایجاد شده دستاورد ناچیز خود را نیز شق القمر توصیف نموده و باز هم خود را مستحق چنین جایگاهی می داند در حالی که اگرچنین نماینده ای برآمده از همگرایی و ائتلاف چندین تشکل مردم نهاد باشد ، پشتوانه تاثیرگذاری در زمان نمایندگی برای به کرسی نشاندن حرف خود خواهد داشت تا مجبور به عذرخواهی و توجیه تراشی نباشد هر چند انتهای بحث تشکل های مردم نهاد واقعی نهایتا به آنجا ختم خواهد شد که عده ای با وارداتی و غربی توصیف کردن تشکل های مردم نهاد بر سر بومی سازی تعریفی جدید از این پدید ی اجتماعی موج آفرینی کنند که دراین صورت ارائه ی تعریفی جدید از تشکل های مردم نهاد مانند بسیاری از مفاهیم وارداتی برای سالها پشت سد بومی سازی متوقف خواهد شد و آفت بلاتکلیفی به جان آن خواهد افتاد.
     
    شماره روزنامه:7928
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 19 آذر 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.