در عصر برزخ، گاه تمام شرایط جمع است تا بتوان دروغی را راست و راستی را دروغ به خورد خلق الله داد، بویژه در شرایطی که افکار عمومی ملت ها تحت تأثیر شبکه های مجازی و ماهواره ای باشد و دشمنی ها عمیق و ریشه دار.
چه باید کرد در این جنگ نابرابر که بدون اسلحه و حمله نظامی می توان کشوری را فتح کرد و مردمی را فریب داد و به روز سیاه نشاند.
هنوز چند سالی از انقلاب های فیس بوکی نگذشته که بعضی کشورهای مسلمان در تهاجم غرب به شیوه نرم افزاری مورد حمله قرار گرفتند به امید روزگار بهتر و اقتصادی قوی تر مانند لیبی، سوریه، مصر و امثالهم اما امروز بعد از گذشت چندین سال آرزوی همان شرایطی را دارند که به دست خود، آن را تغییر دادند تا جائی که دشمنان حیله گر توانستند بر سرنوشت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آنان مسلط شوند و حاصل آن به اصطلاح انقلاب ها، فرار، مهاجرت، غرق شدن گروهی در دریاها، خفت و ذلت و بیچارگی شد تا آرزو کنند داوطلبانه در اسارت کارهای سخت در کارخانجات و کارگاه های کشورهای از ما بهتران درآیند و دم نزنند.
متأسفانه ایران امروز هم بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند خود، قریب به نیم قرن است تحت حملات و تهاجمات ترکیبی و چند جانبه نظامی و رسانه ای در تیررس دشمنانی قرار گرفته که سردسته آنها آمریکاست. آمریکائی که تأثیرگذارترین کمپانی های رسانه ای اش در اختیار یهودیان طرفدار صهیونیست هاست. آمریکایی که سرمایه گذاران یهودی آن را اداره می کنند و رئیس جمهور آن علیرغم آنکه مسیحی است رسماً اعلام می کند. من هم یک صهیونیست هستم.
گذشته از تحمیل جنگ 8 ساله به دو کشور اسلامی همسایه ایران و عراق به علت حس کینه توزانه و خودخواهی صدام حسین معدوم و بعد از آن جنگ های نیابتی برای دخالت دادن کشورهای اسلامی در جنگ با یکدیگر، جنگ رسانه ای تمام عیار با سرمایه گذاری های کلان و استفاده از دانشگاهیان بی وطن که برای شهرت و دریافت پول بیشتر خودزنی را شیوه ظهوری ناجوانمردانه در رسانه های فارسی زبان کرده اند راه انداخته و سالیانی است با قلم، زبان و قدم در تخریب ساختار نهادهای انقلابی می کوشند تا شکست خود را که از دست دادن منافع همه جانبه در کشور ماست توجیه نمایند اما به خوبی پیداست که در جنگ روایت ها علیرغم آن همه سرمایه گذاری ها چندان موفق نبوده اند حتی با وجود این که جمعیتی قابل توجه را به خیابان ها کشانده و آنها را بر علیه حاکمیت تحریک و تحریض کرده اند.
اینک ترفندی دیگر به کار گرفته با سندسازی قصد دارند افکار عمومی را تحت تأثیر کشتن دختری قرار دهند که روایت دیگری از مرگ او خبری شد آن هم در شرایطی که افکار عمومی مردم جهان تحت تأثیر اعتراضات گسترده دانشجویی بر علیه جنایات اسرائیل در غزه است و در واقع دولت آمریکا را در عرصه شطرنج سیاست و نظامی گری آچمز کرده است که اگر با زور پلیس و نیروی نظامی با دانشجویان مختلف در ایالت های چندگانه برخورد کنند وجهه به اصطلاح دموکراتیک خود را از دست می دهند و اگر آنها را به حال خود گذارند رسوایی بیشتر را باید تحمل کنند و بپذیرند که آمریکا و اسرائیل و چند کشور اروپایی جنایتکار و شریک در کشتار زنان، کودکان و مردم غیرنظامی غزه هستند.
خوشبختانه مردم ما که از انقلاب و اوضاع و احوال فعلی درس های سیاسی چندگانه ای آموخته اند به خوبی می دانند که مشکلات اقتصادی کشور چرا و چگونه ایجاد شده است و این پاشنه آشیلی که آمریکا برای ایران ایجاد کرده سر در کدام آبشخور دارد و این ترفندها نمی تواند نیروهای نظامی و انتظامی ما را که در حفظ امنیت کشور هزاران شهید داده اند منفور و مطرود مردم کند.
هرچند عملیات نظامی و انتظامی ما نباید به گونه ای رقم بخورد که از آن وهمی ایجاد شود و بهانه ای به دست دشمنان بدهد.
مسئله حجاب نباید کلیت نظام را زیر سؤال ببرد هر چند صواب در آن باشد اما مصلحت را در شرایط فعلی از یاد نبریم، عزت، مصلحت و کرامت 3 رکن اخلاقمداری و مسلمانی ماست هر چند فرهنگ برهنگی تحمیلی غرب، آثار و تبعات اخلاقی و هویتی بی شماری دارد که گریز از آن برای حفظ عزت جامعه و پرهیز از فساد یک ضرورت است.
از جنگ روایت ها غافل نشویم که به قول دقیقی طوسی:
«به دو چیز گیرند مر مملکت را
یکی زعفرانی دگر پرنیانی
یکی زر نام ملک بر نبشته
دگر آهن آب داده یمانی
روایت های سوء و نادرست، انقلاب مصر را دوباره به دست نظامیان سرسپرده آمریکا داد. انقلاب لیبی آنچنان عقیم شد که چاه های نفت سبز لیبی را در انحصار 13 هزار نیروی نظامی آمریکا قرار داد. جنگ جهانی دوم ژاپن را به مکان سرمایه گذاران و پایگاه های نظامی آمریکا تبدیل کرد و از استقلال انداخت. کره را دوپاره کرد. بر سر یمن آن آورد که می شنویم و شاهدیم.
کشورهای عربی را به نام متحد و در واقع زیر سلطه استعماری آمریکا و غرب قرار داد هرچند به اصطلاح اقتصاد پیش رونده دارند اما وابستگی آنان روز به روز به غرب بیشتر و بیشتر می شود. متأسفانه جنگ تعیین کننده و مدیریت بر افکار عمومی مردم جهان جنگ روایت های رسانه ای است. جنگی که تمامی ندارد و روز به روز حرفه ای تر، ظریف تر و تأثیرگذارتر می شود. جنگ روایت ها را جدی بگیریم.
والسلام