وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    چالش های زندگی در عصر ارتباطات

    توسط اسماعیل عسلی/سردبیر روزنامه عصرمردم 09 ارديبهشت 1404 49 0
    سرمقاله 7 اردیبهشت 1404 اسماعیل عسلی                  چالش های زندگی در عصر ارتباطات
    تربیت ، بالندگی در سایه ی آموزش های نظری و عملی به گونه ای است که زمینه ی بروز توانایی های افراد جامعه از کودکی فراهم گردد به طوری که هر کسی پس از رسیدن به مرحله ای از رشد قابلیت انجام کارهایی را داشته باشد که به رشد و توسعه ی جامعه می انجامد . از دید بسیاری از کارشناسان ، تربیت می تواند از زمان انعقاد نطفه آغاز شود . بی تردید مراقبت های بهداشتی و غذایی مادر و آرامش او در زمان بارداری ، همچنین رعایت نکاتی که امروزه در دنیای پزشکی برای ازدواج ملحوظ نظر قرار می گیرد تا کودک در هنگام تولد هیچ عارضه ای نداشته باشد نیز می تواند در پیوند با موضوع تربیت مطرح باشد . قابل انکار نیست که بخشی از تلاش ها برای تربیت کودکان با جغرافیایی که مراحل اولیه رشد را در آن سپری می کنند پیوندی معنادار دارد ولی در عین حال بین آموزش هایی که به کودکان در سراسر جهان داده می شود با وجود تفاوت هایی که به میزان توسعه یافتگی بستگی دارد ، نقاط مشترک فراوانی وجود دارد . چنین آموزش هایی توانایی زندگی در شرایط گوناگون را امکان پذیر می سازد .
    مصونیت بخشی به افراد در برابر خطراتی که آنها را تهدید می کند و همچنین توانمند سازی آنها برای استفاده از فرصت ها در سایه ی مهارت آموزی صورت می گیرد.
    آموزش از خانواده آغاز می شود و مدرسه و جامعه تکمیل کننده ی آموزه هایی هستند که کودک در سایه ی تربیت خانوادگی از آنها بهره مند شده است . به همین دلیل به حداقل رسانیدن تعارضات موجود بین خانواده ، مدرسه و جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است . در واقع می توان گفت بهترین نظام آموزشی را باید در جوامعی جستجو کرد که آموزه های رسمی در مدارس با تربیت خانوادگی و اجتماعی در یک راستا قرار می گیرند .
    همسو کردن خانواده با مدرسه و جامعه را نمی توان به یک نهاد یا وزارتخانه واگذار کرد زیرا آنچه در مدرسه می گذرد نتیجه ی برنامه ریزی های رسمی است که از الگوهای خاصی پیروی می کند و پیوند معناداری با ماهیت نظام ها و دولت ها و اولویت های مد نظر آنها دارد اما خانواده ها از چنین ساز و کاری پیروی نمی کنند و جامعه نیز ملغمه ای از درهم آمیزی خانواده ها و مناسبات پیچیده ی اجتماعی است و تحت تاثیر اخبار و رویدادهای منطقه ای و جهانی دچار دگردیسی می شود. اما نباید فراموش کرد که همسویی دولت و ملت و وجود احساس هم سرنوشتی بین کارگزاران و مردم تاثیر قابل توجهی برهمسویی جامعه با مدرسه و خانواده دارد . در جوامع چند زبانی و چند قومی و چند مذهبی در صورت وجود احساس هم سرنوشتی ، رسیدن به وحدت رویه در سایه ی باورمندی به ارزش های مشترک امکان پذیر است .
    مسئله ی دیگری که ما در عصر ارتباطات با آن مواجه هستیم ، رها شدگی انسان ها در فضایی است که امکان تبادل نظر و تعامل اندیشه با هر کسی با هر فرهنگ و باوری میسر گردیده که این مسئله با رویکردی که در مدارس ما دنبال می شود و با خط کشی ها و مرزبندی های فراوان همراه است در یک راستا قرار نمی گیرد .
    در یک جامعه ی بسته ی سنتی ملزم کردن پسران و دختران برای رعایت کردن ظواهر امور می تواند تا حدودی مصونیت آفرین باشد اما با کوچک شدن دنیا در سایه ی ارتباطات فراگیر، پیروی از چنین الگویی به تنهایی مصونیت آفرین نیست بلکه افراد باید به گونه ای تربیت شوند و قادر به تشخیص صلاح و مصلحت خود در شرایط گوناگون باشند که بتوانند در برابر تحریکات درونی و بیرونی از موجودیت و هویت خود دفاع کنند که این امر نیازمند برخورداری از تربیت برای همزیستی است.
    اهالی یک روستا می توانند با میزان و مبنا قرار دادن یک تکه سنگ ، ترازویی برای معامله و خرید و فروش راه بیندازند اما وقتی قرار بر تعامل در سطح بین المللی باشدهمه باید بر سر انتخاب واحدی مشترک برای وزن کردن ، اندازه گیری طول و حجم و ارتفاع به توافق برسند . به همین دلیل باورمندی به ارزش های مشترک انسانی برای کسانی که ناگزیر به زیستن در دنیایی سرشار از داد و ستد هستند از نان شب هم واجب تر است.
    ما اکنون در دنیایی زندگی می کنیم که انسان ها حتی بر سر تعریف از آزادی و عدالت و حق و باطل هم با یکدیگر مجادله می کنند و هر کسی خود را صاحب حق می داند و بعضی ها که حقیقت را عاری از پیرایه هایی که به آن بسته شده دنبال می کنند دلشان برای خدایی می سوزد که خیلی ها به خاطر او و برای جلب رضای او یکدیگر را سلاخی می کنند . با ژرف اندیشی پیرامون چالش های جهانی به علت اصلی آن که نارسایی های تربیتی است پی می بریم و جای خالی باورمندی به ارزش های مشترک انسانی را بیش از هر زمان دیگری احساس می کنیم. پدر و مادری که فرزند خود را متناسب با توقعات خود و بضاعت محدودشان تربیت می کنند نباید انتظار داشته باشند که فرزندشان قادر به زندگی در جامعه ی جهانی باشد . چالش های زندگی در جامعه ی جهانی نیازمند عزم همگانی برای برطرف ساختن دغدغه های مشترک است . دنیای ما با وجود برخورداری از اندیشمندان و دانشمندان بزرگ گرفتار جنگ های کودکانه ای است که عده ای در سطح جهان برای تضمین بقای خود به راه انداخته اند اما نسلی که در راه است بر چالش های برساخته و دروغین که جامعه ی انسانی را تهدید می کند غلبه خواهد کرد . در چنین دنیایی ما نیازمند شاگردی در مکتب سعدی و حافظ و مولانا هستیم که حسن نیت خود را برای همگرایی انسان ها در آثارشان به نمایش گذاشته اند.
     
    شماره روزنامه:8309
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 09 ارديبهشت 1404

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3