وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    بود و نبود ترامپ و اما و اگرها

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 14 مهر 1399 491 0
    سرمقاله محمد عسلی 15 مهر 1399بود و نبود ترامپ و اما و اگرها

    ساختار ذهن و فرهنگ مردم و دولت هاي آمريکا اصالتا ساختاري منفعت طلبانه و کاپيتاليستي است.

    قدرت پول و سرمايه و گستره جغرافيايي و تکنولوژي در طول تاريخ ، سلطه و سيطره اي اجتناب ناپذير ايجاد مي کند که شعاع و سايه آن روي کشورهاي فقير و عقب مانده هميشه بوده و هست.
    متوليان برده داري که پس از انقلاب صنعتي برده داري مدرن را رقم زدند و فاصله هاي طبقاتي عميقي بين کارگر و کارفرما و کارمند ايجاد نمودند بر اين عقيده اند که مواد اوليه ارزان، کارگر و خدمات ارزان سود بيشتر را به دنبال دارد.
    نگاه دولتمردان آمريکا و اروپا در رقابتي پايان ناپذير براي بيشتر داشتن، در اختيار گرفتن کارگران داوطلب ارزان قيمت از کشورهاي عقب افتاده است که سرمايه گذاري را در کشورهاي هدف توجيه پذير مي کند.
    ترامپ يک روي پنهان سياست هاي خارجي آمريکاست که علني شد و اوباما روي آشکار آن، يکي با تجربه اقتصادي از حزب جمهوري خواه به قدرت رسيد و ديگري با دانش حقوق سياسي از حزب دمکرات که هر دو در هدف هاي پايه وجه مشترک دارند اما در اعمال روش ها با يکديگر متفاوت عمل کردند.
    جو بايدن هم برآمده از همان انديشه و هدف هاي پايه اي کاپيتاليستي است که با تلفيقي از سياست هاي اقتصادي و سياسي با چاشني حقوق بشر به مبارزه آمده است. براي ما ايراني ها که مي خواهيم مستقلانه عمل کنيم و زير بار زور نرويم نتيجه يکسان است يعني اگر اراده اي براي مذاکره وجود داشته باشد بدون آنکه امتيازي بدهيم امتيازي به دست نمي آوريم زيرا سياست هاي خارجي آمريکا براي حفظ ساختار اقتصادي قائم به شخص نيست. کساني که اهرم اقتصاد آمريکا و جهان را در دست دارند نه انديشه هاي سوسياليستي دارند و نه انديشه هاي ايدئولوژيک از نوع ديني يا غير ديني آن. وقتي پاي معامله در بين باشد هر مصالحه اي به سايه مي رود. وقتي ترامپ اميران کشورهاي نفتي حوزه خليج فارس را صراحتا گاوهاي شيردهي توصيف مي کند که بايد شيرشان را دوشيد و هيچ شخصيت سياسي يا اقتصادي و فرهنگي براي آنان قائل نيست. بدين معني است که رابطه ارباب و رعيتي را بين خود و آنها حاکم مي داند زيرا پول و ثروت براي آنها آزادي اراده را به همراه نياورده بلکه بيشتر وابستگي عميق و ريشه داري ايجاد کرده که براي حفظ موقعيت رياست طلبانه خود تن به هر ذلت و تحقيري مي دهند.
    ترامپ چه کرونا داشته باشد چه نداشته باشد چه خوب شود يا بميرد، ترامپ است. ترامپ يعني اقتصاد پوست کنده آمريکا، چشم نانجيب فرهنگ ولنگاري و برهنگي. حس تملک و تجاوز و غارتگري هدفمندي که تماميت خواه است و استعمارگر.
    با اين وصف سئوال اين است که ما يا با ترامپ يا بدون او چگونه از چاه ويل تحريم ها بيرون آئيم؟
    چگونه بايد و مي توانيم در يک داد و ستد زيرکانه با کمترين امتياز تحولي در وضعيت اقتصادي خود ايجاد کنيم؟
    چه کسي يا کساني قادرند به ما مشورت دهند و راه هاي بسته را باز کنند.
    تجربه هاي تاريخي چندي از صدر اسلام تاکنون در اوراق زرين تاريخ ما جا خوش کرده است صلح حدبيه، صلح امام حسن و موارد ديگر.
    ما متأسفانه پيوسته در طول تاريخ مورد تهاجم و تاخت و تاز جهانگشايان و امپراطوري هاي بزرگي بوده ايم که گاه شکست را پذيرا شده ايم و گاه به پيروزي هاي بزرگي دست يافته ايم. اما اشتباهاتي هم داشته ايم.
    اشتباهاتي که امثال غايرخان سردسته مرزبانان دولت خوارزمشاهي در کشتن بازرگانان مغولي کردند.
    اشتباهاتي که نادرشاه در حمله به هندوستان کرد.
    اشتباه شاه اسماعيل در مصاف با سلطان سليم در چالدران که منجر به شکست وي شد اشتباه شاه سلطان حسين در قدرت بخشيدن به روحانيان درباري که در همه امور دخالت مي کردند.
    اشتباه رضا شاه پهلوي در اعتماد کردن به انگليسي ها و دلبسته شدن به حمايت آنها.
    اشتباه محمدرضا شاه در اعتماد کردن به آمريکايي ها و باز کردن دروازه کشور به روي آنان.
    و اشتباهات تاريخي ديگر در مقطع زماني فعلي که جاي بحث فراوان دارد و در اين کوتاه نوشتار نمي گنجد.
    مثل مشهوري است که گفته اند جلو ضرر را هرچه زودتر بگيريد منفعت است. خواه و ناخواه مي بايد از گرداب تحريم ها بيرون بياييم. بيرون آمدن به معناي تسليم شدن نيست. ما هنوز از اقتدار سياسي، نظامي و چانه زني هاي زيادي برخورداريم و اوراق برنده اي در دستمان است.
    نبايد به اميد گذار در فاصله هاي زماني دور باشيم. ما مي توانيم با تغيير بعضي از رفتارهاي غير مسئولانه بيشتر روي افکار عمومي مردم دنيا تأثير بگذاريم. تحريم، خشکسالي و بيماري کرونا مثلث ناميموني است که ما را در محاصره صرفا اقتصادي درآورده و قبل از آنکه تمام زور خود را صرف خروج از اين ديواره هاي بتوني کنيم مي توانيم با مديريت و تدبير راه خروج از اين بن بست را پيدا کنيم. هوشمندي و باور ما ايرانيان زبانزد خاص و عام است.
    مقاومت 41 ساله ما در مقابله با تمامي دولتمردان انحصارطلب و تماميت خواه را غربي ها و هم شرقي ها باور کرده اند و به همين دليل روز به روز فشار را بر ما افزون مي کنند. در تاريخ آمده است که وقتي نادرشاه در جنگ کربال مقابل سپاه پادشاه گورکاني هند قرار گرفت که فيل هاي وحشي را با شمشيرهاي بران در ميانه دو آج آنها مسلح کرده بودند تا با رم دادن آنها سپاهيان نادر را قلع و قمع کند.
    نادر تدبيري ديگر انديشيد بدينگونه که شتراني را مسلح به تابه هاي پر از چربي کرد تا به هنگام حمله تابه ها را روشن کنند و در آنها آتش افروزند تا شتران از شدت گرما در مقابل فيل ها چنان حرکت وحشيانه اي انجام دهند که فيل ها در عقب نشيني، لشکر سلطان محمد گورکاني را قلع و قمع کنند و چنين شد که نادر توانست دروازه شهرهاي هندوستان را بگشايد و آن همه کشتار و جنايت در آنجا انجام دهد همانند چنگيز در ايران.
    هدف ما کشورگشايي با سلاح و حمله نظامي و کشتار مردمان بي گناه نيست. هدف ما دفاع از کشور، انقلاب و باورهاي ديني و ملي مان است. انقلاب اسلامي تا شعاع زيادي در کشورهاي مسلمان تأثيرگذار بوده است.
    اگر عملکرد دولتمردان و مديران ما در داخل و ديپلماسي و تدبير سياسي ما در خارج به گونه اي پيش رود و موفق عمل کند ما به هدف هاي اصلاح و بهبودي معيشتي و فرهنگي هم مي رسيم.
    ناگفته پيداست براي چنين اهدافي به ارتش و سپاه مجهز و اراده اي ملي براي دفاع و مقابله با متجاوزان نياز داريم. اما شالوده و زيربناي فرهنگ و تمدن ما آموزش و پرورش کارآمد و هدفمند است و مي بايد کاري کنيم که بيشترين بودجه کشور را صرف بهبودي، فضاسازي، تربيت معلم و تأمين حقوق و مزاياي آنان نماييم و نبايد فشارها و تحريم هاي کمرشکن آمريکا و موش و گربه بازي غربي ها ما را از اين هدف پايه اي و اساسي دور دارد.
    اينک بيشترين سئوالات متوجه بيماري ترامپ و انتخابات آمريکاست که هرچه پيش آيد ما راهي جز تدبير عاقلانه و به دور از احساسات براي حل بحران اقتصادي نداريم. اينکه چه بايد بکنيم دولتمردان و صاحب نظران سياسي بيشتر مي دانند.
    تا چه پيش آيد.
    به قول حافظ:
    «تا چه بازي رخ نمايد، بيدقي خواهيم راند
    عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست»
    والسلام

    این مورد را ارزیابی کنید
    (2 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در دوشنبه, 14 مهر 1399

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3