وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    براندازي آرام به شيوه غربي ها

    توسط محمد عسلی / مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 30 مهر 1399 480 0
    سرمقاله محمد عسلی 1 آبان 1399براندازي آرام به شيوه غربي ها

    قرن بيست و يکم قرن نرم افزار است، قرن تصادم انديشه ها، قرن گفتمان، قرن جنبش در سکوت، قرن حرکت در پيله اي که نام آن را زندگي ماشيني گذاشته اند. قرن نوآوري هاي صنعتي، قرن فاصله گيري با طبيعت و نهايتا قرن سربازان کشنده اي به نام ويروس کروناست که مي تواند جان بسياري از انسانها را بگيرد.
    وقتي در مرحله نخست جنگ نرم، هدف دشمن تضعيف روحيه و اميد يک ملت باشد شرايط براي براندازي نرم و آرام فراهم مي شود.
    آنان که قدرت سياسي و اقتصادي و نظامي يک کشور را در دست دارند اگر در برابر دشمنان به جاي برخورد انديشه ها به برخورد اراده ها بسنده کنند نتيجه آن جنگ، خونريزي و خسارت هاي مالي است که مي تواند به نابودي يک کشور و ملت بيانجامد.
    وقتي عملکرد يک دولت به گونه اي است که نمي تواند در برابر مسايل و مشکلات اقتصادي و سياسي تدبيري عاقلانه و مدبرانه داشته باشد مانند دروغ بزرگي است که براي جا انداختن آن صدها دروغ ديگر لازم است.
    آنان که در رؤيا و جهل سياسي به سر مي برند آب به آسياب دشمن مي ريزند و او گندم خود را آرد مي کند و اين آسياب دشمن به دست کساني مي چرخد که در لباس دوست کار دشمن را سر و سامان مي دهند.
    اگر هنر جنگيدن اين باشد که اصلا جنگي انجام نشود، ما بايد به جاي مقابله اراده ها به مقابله انديشه ها بپردازيم هرچند براي دستيابي به اين هدف اراده اي استوار به خدمت گرفته مي شود.
    ما زماني مي توانيم در انتقال ارزش هاي انقلابي خود به ديگر ملت ها موفق شويم که کاري کنيم که آنها ما را دشمن ندانند، بلکه چنان شيفته و فريفته انديشه ها و اعمال ما شوند که بدون جنگ در آن مستحيل شوند. ببينيم فرهنگ غرب چگونه توانست بر تمامي فرهنگ و سنت هاي ديرين کشورهاي شرقي تأثير بگذارد تا آنجا که نه فقط انديشه هاي خود را به آنها تحميل نمود بلکه از رخت و لباس گرفته تا خوراک و خواب آنان را تغيير داد.
    اين همان براندازي آرام است که حتي در شيوه حکومت و زمامداري ها به شيوه غربي تأثيرگذار شده است.
    بعد از آنکه دشمن در تضعيف روحيه يک ملت موفق شد آنها را به خيابانها مي کشاند تا هر آنچه به دست خودشان ساخته اند خراب کنند و به اين نتيجه برسند که: فرهنگ، تمدن، خواسته ها و آرزوهايشان همان شود که دشمن مي خواهد.
    در ايران قبل از انقلاب اسلامي اين اتفاق افتاد. از معماري خانه ها گرفته تا فرهنگ و تمدن و خورد و خوراک و لباس ما تحت تأثير فرهنگ غرب، تغيير کرد و ما در ادبيات و رفتارمان هم به شيوه غربيان گرائيديم و دچار انقطاع فرهنگي شديم. بعضي ها تصور مي کنند وقتي از فرهنگ غرب حرف مي زنيم يعني ماشين، اتومبيل، هواپيما، ترن و نهايتا صنعت. اينها وسايل و ابزاري هستند که توانسته اند با خود يک فرهنگ بياورند که ما به آن فرهنگ صنعتي شدن مي گوييم.
    ليکن براندازي نرم و آرام با اين ابزارهاي نوين و پيشرفته انجام نمي شود. بلکه با تغيير انديشه ها، باورها، فرهنگ کلامي و رفتاري و نوع زندگي و مشي سياسي و اقتصادي کار دارد. هرچند استعمارگران توانستند به نام آباداني و عمران و ارسال تجهيزات صنعتي تأثيرات فرهنگي خود را بگذارند.
    سياستمداران صاحب قدرت و انديشه سياسي امروز بر اين باورند که جنگ هاي نظامي، و حتي کودتاي نظامي براي براندازي دولت ها به اندازه کودتاي خزنده و به نوعي براندازي آرام ثمربخش نيست، شبکه هاي مجازي و رسانه هاي موج سوار، کار هزاران لشکر مجهز به توپ ، تانک و هواپيماهاي جنگي را بي سر و صدا انجام مي دهند و افکار عمومي را مديريت مي کنند.
    آنها کاري مي کنند تا دشمن را دوست جلوه دهند و انديشه ها را به سمت خود بکشانند و تا آنجا پيش مي روند که دولت و حاکميت را از پشتوانه مردمي مي اندازند و خالي مي کنند. آنها خوراک خود را از اشتباهات و ناتواني دولت ها و ضعف آنها در تأمين نيازهاي مادي و فرهنگي مردمانشان تأمين مي کنند و زماني دروازه هاي بسته را به روي خود مي گشايند که نظام گسيختگي امنيت کشور را به خطر اندازد و دولت نتواند سلطه خود را بر امور اداري و تشکيلاتي اعمال نمايد.
    بين 15 تا 20 سال زمان لازم است تا يک جامعه را تضعيف روحيه کنيم. يعني يک نسل که آموزش مي بينند و تربيت مي شوند تا آينده مملکت را در دست گيرند. دشمن سعي مي کند در طول اين دوره، ارزش ها، اخلاق، فرهنگ و تمايلات جامعه را تحت تأثير قرار دهد و آنها را به گونه اي آماده کند که آلترناتيو و يا جايگزيني جز ارزش ها و موفقيت هاي فرهنگ غرب به فکرشان نرسد. آنها حوزه هاي قانون، اقتصاد، روابط کارگري، نظامي و آموزش را تحت تأثير قرار مي دهند. در چنين شرايطي است که ساختار حاکميتي جامعه فرو مي ريزد و ناامني، اغتشاش و هرج و مرج حاکم مي شود.
    با اين وضع عده اي خود خوانده پيدا مي شوند تا قهرمانانه به نجات ملت و کشور برخيزند که بعضا سر در آبشخور دشمن دارند و يا تحت تأثير ايدئولوژي هاي مادي و ليبرالي هستند.
    يا يک نجات دهنده پيدا مي شود يا يک کشور خارجي دخالت مي کند و يا جنگ داخلي راه مي افتد و يا کشور توسط بيگانگان اشغال نظامي مي شود.
    افغانستان، لبنان، يوگسلاوي و چند کشور ديگر نمونه هايي از اين دست هستند که به علت بي ثباتي گرفتار چنين سرنوشتي شده اند.
    عوامل نفوذي دست اندرکار حاکميت وقتي زمان مصرف و سوددهي شان به دشمنان تمام مي شود يا توسط يک جانشين ديگر کشته مي شوند و يا به گونه ديگري از گردونه اقتدار خارج مي شوند و داستان
    «اي کشته کرا کشتي تا کشته شدي زار
    تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت...» تکرار مي شود.
    نتيجه آنکه راه نجات، هوشمندي و فرهنگ سازي يک ملت است و آن ميسر نمي شود جز آنکه آزادي بيان و تعاطي انديشه ها و تصادم آنها آگاهي هاي سياسي و فرهنگي را دامن زنند و مردم در برابر تهاجمات نرم دشمن مصونيت فکري و انديشه اي پيدا کنند.
    جنگ سياسي مشروعه طلبان با مشروطه طلبان و کودتاي نظامي 28 مرداد 32 مي تواند درس و تجربه خوبي باشد هرچند دشمنان امروز، همان دشمنان ديروزند ليکن با حربه ها و سياست هاي نو به نو وارد مي شوند. وقتي چنگيزخان به ايران حمله کرد براي مسئولان قانون ياساي چنگيزي آورد ولي فرهنگ ايرانيان بر فرهنگ مغولان چيره شد زيرا فرهنگ غالب بود اما از زمان ناصرالدين شاه تا دوره پهلوي ها ايران در برابر تهاجم فرهنگي غرب تسليم شد.
    وقتي ما مي توانيم بر دشمنان غالب شويم که حربه ها و وعده و عيدهاي آنان را از دستشان بگيريم و ارزيابي خوبي از خواسته هاي مردم داشته باشيم ما نبايد در جهت خلاف آب شنا کنيم.
    دشمنان ما راست و دروغ را به خورد مردم مي دهند سخنان نقادانه راست دشمنان را جدي بگيريم و در افشاي سخنان دروغ آنان بکوشيم.
    خواسته هاي مردم را جدي بگيريم و احساس نکنيم که مردم دو گونه اند يا خودي هستند و يا بيگانه. با اين انديشه جامعه دوقطبي مي شود.
    جامعه دوقطبي در جدايي ناخواسته خود را مي شکند و از وحدت تهي مي شود و زمينه و شرايط براي نفوذ و ورود فرصت طلبان و دشمنان فراهم مي گردد.
    بهترين شيوه گذار از معضلات اجتماعي ناشي از فقر و نابساماني معتادان، بيکاران و ناخوشان گرفتار کرونا، اصلاحات ساختاري توسط دولتمردان کليدي است آزادي هاي مدني که در قانون اساسي صراحتا به آن اشاره شده را ارج گزاريم. حرمت مردم را پاس بداريم و يأس و نااميدي را از دل و ذهنشان بزدائيم.
    به قول سعدي:
    «سر چشمه شايد گرفتن به بيل
    چو پر شد نشايد گذشتن به پيل»
    والسلام

    شماره روزنامه:7037
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در چهارشنبه, 30 مهر 1399

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.