روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
فقط در يک لحظه اتفاق افتاد، راننده وانتي که چوب هاي بلندي را حمل مي کرد وقتي خواست از خط سبز عابر پياده در چهارراه ملاصدرا عبور کند با اشاره دست چراغ قرمز را به او نشان دادم که بداند راه عبور او بسته است. شيشه در را پائين کشيد و شروع به فحاشي کرد. قبل از آنکه پاسخي داده باشم چاقو را از کنار دستش برداشت و از اتومبيل پياده شد تا به قول خودش حسابم را برسد. راهي جز فرار نداشتم به داخل کوچه دويدم و وارد دفتر روزنامه شدم، در را بستم و کمک طلبيدم. او در پشت در ايستاده و هيجان زده مدام ناسزا مي گفت و تهديد مي کرد و وانت با بارش در چهارراه متوقف بود مدام با خودم کلنجار مي رفتم که مگر يک اشاره دست براي نشان دادن چراغ قرمز چنين واکنش و
عقوبتي دارد؟
آيا فرهنگ ها در روابط اجتماعي تحت تأثير هيجانات و عصبيت ها، رنگ مي بازند؟ آيا فشارهاي ناشي از سختي زندگي و يا عقده هاي رواني عقل و خرد انسانها را ضايع مي کنند؟
آيا باسواد و يا بيسواد بودن در نحوه برخورد انسانها در مواقع حساس تعيين کننده نوع رفتار آدم ها هستند؟
يکي از مراجعين به دادگاهي با تأسف برايم تعريف کرد که براي سؤالي درخصوص پرونده ام در اتاق جناب قاضي را باز کردم و گفتم سلام. او از جاي خودش با عصبانيت بلند شد و دنبالم کرد و گفت برو گمشو بي شعور! آنقدر عصباني بود که احساس کردم يا مرا اشتباه گرفته و يا از حال طبيعي بيرون است.
فرهنگ از دو کلمه فر و هنگ تشکيل شده، فر يعني شکوه و برتر و هنگ به معناي رفتار است. فرهنگ يعني رفتار برتر، رفتار شکوهمند.
در آئين زردشت، انسان ها به کردار نيک، گفتار نيک و پندار نيک دعوت شده اند در اسلام خداوند پيامبرش را چنين توصيف مي کند: «انک لعلي خلق عظيم» [همانا که تو داراي رفتاري بسيار بزرگ هستي]
فرهنگ برآمده از سنت، دين باوري، خانه و خيابان، دانش و آگاهي و نظم و انضباط حکومتي است.
قانون ستيزي و قانون گريزي ناشي از نارضايتي برآمده از خودخواهي است و خودخواهي رفتار ناسالم رواني است که علل مختلف دارد.
چند سال قبل که در ژاپن زلزله مهيبي موجب سونامي مخربي شد به گونه اي که مردم آب براي نوشيدن و غذا براي خوردن نداشتند، صف هاي طولاني مقابل مراکز توزيع آب تشکيل شده بود تمام کساني که ساعت ها در صف ايستاده بودند يک قدم از ديگري پايين نمي گذاشتند. آرام و
بي صدا و بدون هيجان در انتظار يک بطري آب
کم کمک جلو مي رفتند. يکي از خبرنگاران واشنگتن پست با تعجب ضمن نمايش صحنه هاي آرام
مي گفت: در ژاپن فرهنگ عمومي متعالي است.
همين خبرنگار صحنه هاي کمک هاي مردمي مردم انقلابي ايران را که بعضا به شهادت آنها مي انجاميد به هنگامه درگيري هاي خياباني با سربازان شاه متعجبانه گزارش مي کرد.
فرهنگ عمومي رفتاري خردورزانه، اخلاقمدار، ارادي و آزادانه است که نشان دهنده رشد سياسي، اجتماعي و هم اقتصادي است.
جنگ، ترس، فقر، عدم تعادل اوضاع اجتماعي، تبعيض، رانتخواري و خبرهاي بد و نااميد کننده به شدت فرهنگ مردم را در هر کجاي جهان باشند تحت تأثير قرار مي دهد. در چنين شرايطي سهم آموزش و پرورش و نهادهاي فرهنگي براي آرام کردن هيجانات و اصلاح رفتارهاي ناصواب چنانست که مي تواند کشوري را به مدينه فاضله تبديل کند و يا شرايط را جهنمي نمايد.
در جنگ تحميلي 8 ساله که به هر روز و ساعت شهيدي بالاي دست مردم به سوي ابديت
مي رفت. تأسف و تحسر و اشک و آه و مشايعت مزورانه با مهرباني نمايشي از فرهنگ ملي و مذهبي را به رخ جهانيان مي کشيد.
اين فرهنگ برآمده از جنگ نبود بلکه جنگي که نام دفاع مقدس بر خود گذاشت برآمده از
يک فرهنگ جهادي بود که قرنها در گوش و دل مردم ما در محافل و مجالس و مدرسه و دانشگاه با آيات قرآن و فرهنگ سنتي زمزمه مي شد.
فرهنگ نه خريدني است نه بخشنامه اي و نه يک شبه در باور مردم نهادينه مي شود. ما ميراث دار تمدن و فرهنگي چند هزار ساله ايم که گرچه تحت تأثير فرهنگ، زبان و آداب و رسوم کشورگشايان در طول قرنها گاه غالب و گاه مغلوب بوده اما چونان ريشه هاي ستبر درختان کهن از پس هر بهار جوانه زده و دوباره روئيده و قد کشيده و سر به آسمان سائيده است.
قوانين مملکتي و نحوه اجراي آن، رفتارهاي نيروهاي نظامي و انتظامي به ويژه پليس شهري با مردم در تعاملات اجتماعي مي توانند اميدآفرين باشند و فرهنگ ساز و يا ترس آور و
مأيوس کننده.
احساسات به جوش آمده در مصيبت ها و سختي ها، خواه سياسي باشند يا اقتصادي و اجتماعي و خواه ناشي از فقر و جنگ و بيکاري و اعتياد و طلاق همه به شعله هاي آتشي مي مانند که آبي به موقع مي تواند آن را خاموش کند.
تعاون و همدردي، نوع دوستي و التيام کلامي و مهرباني، همه ناشي از فرهنگي مانايند که خوشبختانه به وفور در ادبيات ما از قرنها پيش تاکنون به زبان هنر و شعر بيان شده اند.
به گونه اي که نيکي به يک سگ تشنه هم اجر و پاداش معنوي دارد.
سعدي به بيان زيباي يک حکايت کوتاه از اين دست پرداخته است.
يکي در بيابان سگي تشنه يافت
برون از رمق در حياتش نيافت
کله دلو کرد آن پسنديده کيش
چو حبل اندر آن بست دستار خويش
به خدمت ميان بست و بازو گشاد
سگ ناتوان را دمي آب داد
خبر داد پيغمبر از حال مرد
که داور گناهان از او عفو کرد
الا گر جفاکاري انديشه کن
وفا پيش گير و کرم پيشه کن
کسي با سگي نيکويي گم نکرد
کجا گم شود خير با نيکمرد...»
سعدي خود يک فرهنگ کامل است که اگر در تدوين کتاب هاي فارسي مدارس و در روش هاي تبليغاتي از آن بهره بريم بي شک در اخلاق و منش فارسي زبانان تأثير خواهد گذاشت و فرهنگ ما را بيش از اين تقويت خواهد کرد.
والسلام
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.