مي گويند در جهان 200 ميليارد کهکشان وجود دارد که در هر کهکشان ميليارد ها ستاره مشغول نورپراکني و انواع چرخش ها هستند و پيرامون هر ستاره اي تعدادي سياره مي چرخند و دور برخي از سياره ها هم قمرهايي در حال طواف هستند . تازه اين جهان قابل مشاهده است که در خوشه محلي ما قرار گرفته اما اين که در جهان غير قابل مشاهده چه خبر است معلوم نيست ! حالا در منظومه شمسي ما که به منزله ي قطره اي در اقيانوس کهکشان راه شيري است خورشيدي در ميانه قرار گرفته و تعدادي سياره پيرامونش را گرفته اند که يکي از اين سيارات قابل سکونت است و زمين نام دارد . روي اين کره ي خاکي جانورهايي زندگي مي کنند که توهم خود برتربيني دارند و ادعا مي کنند که اشرف مخلوقات هستند و به همين دليل تمامي حيوانات و گياهان و طبيعت را خدمتگزار خود مي دانند و با همين منطق و استدلال بند تنباني کل طبيعت را به گند کشيده اند! اين موجودات شگفت انگيز پس از هزاران سال کشت و کشتار بر سر اعتقادات موهوم و تفاخرهاي شوم و منازعه بر سر غذا و جفت و محل سکونت ، احساس کردند به اندازه اي متمدن شده اند که مي توانند بنيانگذار يک نهاد بين المللي تحت عنوان سازمان ملل متحد باشند آن هم پس از دوجنگ خونبار جهاني که در جريان آن ميليون ها انسان لت و پار شدند ! نکته ي جالب توجه اين که کمتر کشوري در اين سازمان ملل به اصطلاح متحد پيدا مي شود که ديگري را قبول داشته باشد . حالا چرا اينها با هم متحد شده اند معلوم نيست ! در ميان اين ملل متحد کشورهايي هستند که علنا يکديگر را به نابودي تهديد مي کنند و انواع فحش هاي ناموسي را به يکديگر حواله مي دهند و از پرچم گذشته حتي شلوار يکديگر را نيز به آتش مي کشند ! در حالي که همه ي کشورها مي دانند و پذيرفته اند که يکي از قوانين عضويت در اين سازمان اين است که هيچ عضوي ، عضو ديگر را تهديد نکند ! فلسفه ي وجودي سازمان ملل متحد اين است که از تکرار وقايع خونبار نظير جنگ جهاني اول و دوم و جنگ هاي منطقه اي ، ميکروبي و شيميايي و هسته اي جلوگيري کند ولي متاسفانه از زمان بنيانگذاري اين سازمان تاکنون شاهد بروز صدها مورد جنگ بوده ايم با اين تفاوت که کشورهاي کارچاق کن و دلال و برخوردار از حق وتو تاکنون در هيچ جنگ رودررويي حضور پيدا نکرده اند ، چون طعم و مزه ي جنگ را چشيده اند و عواقب آن را مي دانند و به اين سادگي خر نمي شوند ولي تا دلتان بخواهد به کشورهاي عقب افتاده و افراد معلول ذهني که تشنه ي جنگ و دوشيده شدن هستند اسلحه فروخته و مي فروشند تا عده اي بدبخت از همه جا بي خبر به جان هم بيافتند . هر کشوري که عضو اين سازمان مي شود بايد حق عضويت بپردازد . به هر حال چنين سازمان عريض و طويلي رِئيس و معاون و ساختمان و کارمند و دفتر و دستک مي خواهد و پول آب و برق و تلفنش هم مجاني نيست و صد البته خرج دارد ! شايان ذکر است که بهترين و پرطمطراق ترين قانون ها در اين نهاد بين المللي به تصويب مي رسد که متاسفانه 90 درصد آنها الزام آور نيست . ( يعني کشک ) ! جاي شگفتي است که مقر اين سازمان در کشوري قرار گرفته که بيشترين شاکيان سياسي و نظامي و حقوق بشري را دارد و انواع ظلم وستم را در حق ساير کشورها مرتکب مي شود و در هر سال معادل چندين هزار متر پارچه ستاره دار را در سراسر جهان به عنوان پر چم آمريکا به آتش مي کشند و اخيرا هم عده اي در همين کشور پيدا شده اند که مي خواهند بدانند آتش زدن پرچم آمريکا چه مزه اي دارد به همين دليل آنها هم اگر چه شهروند همين کشور هستند ولي براي تفريح هم که شده پرچم کشور خودشان را به آتش مي کشند تا ببينند چه سود و طعم و مزه اي دارد. در بين کشورهاي عضو سازمان ملل متحد بيشترين فحش و بيشترين سود نصيب آمريکا مي شود به قول معروف هر که بامش بيش برفش بيشتر !! و روساي جمهور آن هم اخيرا براي خنک کردن دل دشمنان خود و دلخوشي آنها مدعي غيردموکراتيک بودن انتخابات 2020 شده اند. هرچند عده اي منورالفکراصولا انواع انتخابات را در سراسر جهان گونه اي شوخي ناموسي مي دانند که حساب و کتاب درستي ندارد و راه هاي زيادي براي دور زدن دموکراسي پيدا شده که گردانندگان کشورها ازروي دست هم تقلب کرده و ياد گرفته اندو از آن نهايت استفاده را مي کنند . بگذريم و برويم سراغ محل برپايي ساختمان سازمان ملل متحد که در آن زمان به دليل دور بودن آمريکا از صحنه هاي جنگ يا به هر دليل ديگر ، توافق شده که اين ساختمان در نيويورک ساخته شود و الحق خيلي هم زيبا آن را درست کرده اند ولي بيشتر به کاباره شباهت دارد و افراد مجهول الهويه اي شبيه دلال محبت در آن رفت و آمد مي کنند. زيباترين و گول زننده ترين صحنه اي که در آنجا به نمايش گذاشته اند برپا کردن پرچم کشورهاي مختلف است که هرکدام رنگ و ظاهر خاصي دارد و وقتي باد آن را تکان مي دهد آدم خوش خوشانش مي شود !! هر چند گاهي آمريکايي ها ي کرمکي که وظيفه دارند ويزاي نمايندگان کشورها را براي شرکت در نشست هاي ساليانه و يا فراخوان هاي ويژه صادر کنند ، بازي درمي آورند و امروز و فردا مي کنند و موجب خبرسازي و فرصت سوزي مي گردند . جانم برايتان بگويد که آمريکا در بين کشورهاي جهان بيشتر به يک شرخر شباهت دارد که مسئوليت نقد کردن تمامي چک هاي بي محلي که کشورها به يکديگر داده اند را بر عهده مي گيرد. خلاصه اين که محشر خري است که بيا و ببين و اغلب آدم هايي که به آنجا مي روند حال و روز خوشي ندارند و دچار توهم هستند و براي هم شاخ و شانه مي کشند و دندان تيز خود را به يکديگر نشان مي دهند .
مضحک ترين اقدام سازمان ملل متحد به دنيا آوردن بچه هايي است که حاصل ازدواج توافقي اعم از صيغه و عقدي و ازدواج سفيد نمايندگان کشور هايي است که در اين ساختمان چند ده طبقه در يکديگر مي لولند .
مثلا صندوق بين المللي پول که وظيفه اش کمک به توسعه کشورها ونجات آنها از بحران هاي اقتصادي است اما مثل بانک هاي وطني ما فقط به عده ي خاصي وام ميلياردي مي دهد ! يا سازمان بين المللي کارکه غير از جمع آوري آمار بيکاران کار ديگري ندارد . يونسکو هم هر از چند گاهي به بررسي وضعيت فلاکت بار فرهنگي جهان مي پردازد و براي بزرگان جهان در زادگاهشان آيين بزرگداشت برگزار مي کند . مثلا همين چند سال پيش به خاطر وجود نازنين حافظ و سعدي در شيراز مبلغي پول دادند تا صرف لوله کشي فاضلاب شهر شيراز شود !
از ديگر سازمان هاي وابسته به ملل متحد سازمان جهاني مالکيت فکري است که اساسا مثل اين که چنين سازماني در ايران به رسميت شناخته نمي شود زيرا غير از فيلم ها و سناريوهايي که موضوع آن از اقصي نقاط جهان دزديده مي شود و صحنه هايي که سانسور مي گردد خزعبلاتي تحت عنوان کلمات قصار در فضاي مجازي نقل مي کنند و چنين سخناني را به کساني نسبت مي دهند که روحشان هم از اين جور حرف ها اطلاع ندارد و سازمان ملل هم انگار نه انگار . از ديگر سازمان هاي وابسته به سازمان ملل سازمان جهاني بهداشت است که روزانه چندين هزار نفر جلو چشم اين سازمان به علت ابتلا به کرونا مي ميرند و يکي هم پيدا نمي شود که بگويد مردم ايران و برخي از کشورها چه گناهي کرده اند که تحريم شده اند و نبايد به داروهاي گوناگون دسترسي داشته باشند؟ کشکي ترين سازمان وابسته به اين نهاد بين المللي سازمان دفاع از حقوق بشر است که گويا مرده به دنيا آمده زيرا ما تا حالا او را نديده ايم !!
من ديگر به سازمان برنامه جهاني غذا و سازمان تجارت جهاني و سازمان به کار گيري جنگ افزارهاي شيميايي و ممنوعيت کاربرد سلاح هاي هسته اي و ميکروبي و... اشاره نمي کنم که مثنوي هفتاد من کاغذ خواهد شد . خلاصه اين که سيرک عجيبي راه اند اخته اند و همه ي دنيا را منتر خودشان کرده اند و از همه مهمتر اين که بعضي ها مي گويند دنيا را کساني اداره مي کنند که هيچ رفت و آمدي به اين سازمان ندارند و براي خودشان محفلي دارند و کار خودشان را مي کنند و عده اي هم فکر مي کنند که در دنيا و کشور خودشان کاره اي هستند و گاهي مي خندند و گاهي با هزار لعن و اشتلم عصباني مي شوند و حرف هاي صد من يک غاز مي زنند و تهديد مي کنند و زمين و منظومه شمسي و کهکشان راه شيري و ... هم بي اعتنا به اين خزعبلات مي چرخند و با ديدن اين موجوداتي که فکر مي کنند کسي هستند آدم يادش به خسي در ميقات مي افتد به قول معروف :
دريا با خويش ماجرايي دارد
خس پندارد که اين کشاکش با اوست