روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
گاهي در جريان پيگيري اخبار مطلع مي شويم که بعضي از دانشمندان و پژوهشگران کشورمان توانسته اند در سايه ي تلاش و دقت نظر و احساس مسئوليت موفق به ساخت قطعات مورد نياز کارخانجات و دستگاه هاي پر کاربرد شوند و به آفرينش هايي دست بزنند که مانع از خروج ارز و موجب صرفه جويي اقتصادي است . متاسفانه در گرماگرم زياده گويي ها و تعريف و تمجيدهايي که برخي اقشار از خود دارند ، جايگاه کساني که به مفهوم واقعي براي کشورمفيد هستند مورد بي مهري قرار مي گيرد شايد به همين دليل تاکنون بسياري از افراد برخوردار از قابليت هاي علمي مهاجرت کرده و در ساير نقاط جهان مشغول کار و فعاليت شده اند ، علت آن هم اين است که بستري مناسب براي حمايت از آنها و بهره گيري از توانمندي هايشان وجود نداشته است . حالا چرا ؟ زيرا مدتي است مرضي به جان اقتصاد ما افتاده که عده اي حاضر نيستند حقوقي متناسب با ميزان تلاش و دانش خود داشته باشند و به نوعي زندگي انگلي خو گرفته اند . اين تفکر که چون من فرزند فلاني هستم بايد در ناز و نعمت زندگي کنم ، ويروسي وحشتناکتر از کروناست . جامعه ي متعادل جامعه اي است که هر کسي فراخور توانايي هاي ذهني و جسمي و مالي بايد سهمي در چرخش امور زندگي داشته باشد . گاهي نگاه و تفسير غلط از برخي گفته ها موجب مي شود که عده اي براي تن پروري خود دستاويزي قابل اعتنا داشته باشند . در جوامع توسعه يافته کار و تلاش و فعاليت مهمترين معيار براي ارزيابي سودمندي افراد است . از همه ي اين ها گذشته هنوز ميان مسئولين و گردانندگان کشور و حتي مردم بر سر تعريف علمي از کار هماهنگي وجود ندارد . به همين دليل بعضي تصور مي کنند همين که جنسي را بخرند و مدتي نگه داري کنند و سپس با قيمت بالاتر بفروشند ، کار کرده اند . در واقع آنها کسب درآمد را کار مي دانند . اگر کسب درآمد کار تلقي شود ، دزدي هم نوعي کار است . جن گيري و سرگرم کردن مردم به خرافات و موج سواري روي عواطف و احساسات مردم براي پر کردن جيب هم کار محسوب مي شود . کار يعني ايجاد ارزش افزوده ! ما چون در جامعه اي بيمار از لحاظ اقتصادي زندگي مي کنيم و پول کشورمان مثل خيلي چيزهاي ديگر ثبات ندارد ، تصور مي کنيم اگر خانه اي بخريم و پس از مدتي به دليل کاهش ارزش پول ملي گرانتر بفروشيم کار کرده ايم . با اين حساب حتي يک پيرزن از کار افتاده و درمانده هم مي تواند بالارفتن قيمت طلايي که در پستوي خانه پنهان کرده را کار تلقي کند . اين تفکرات حتي از سم هم براي فرهنگ کار و تلاش و کوشش کشنده تر است . متاسفانه کساني که به غلط تصور مي کنند دارند کشورداري مي کنند نمي دانند که چه جامعه اي ساخته و فرهنگ کار و تلاش را به چه روزي انداخته اند . با تورم نزديک به 50 درصد ديگر چيزي از فرهنگ کار باقي نمي ماند ! وقتي دقت مي کنيم مي بينيم رها سازي اين همه آپارتمان خالي که حالا دولت به فکر درآمد زايي از آن افتاده نتيجه ي همين فرهنگ غلط است . اين که شخصي خودرويي را بخرد و بيش از ظرفيت خودرو از آن کار بکشد و آن رامستهلک کند و دست آخر آن را به چند برابر خريد اوليه بفروشد يک فاجعه است . چون دقيقا زماني که خودرو بايد از مدار استفاده خارج شود و يک خودرو ايمن جاي آن را بگيرد ، فرد ديگري آن را مي خرد و به حرکت درمي آورد . اگر چين توانسته به اقتصاد دوم دنيا تبديل شود به اين علت است که 60 سال پيش مي گفتند تا زماني که نتوانيم کفش توليد کنيم ، پاي برهنه راه مي رويم . البته ممکن است کساني به اين رويکرد ايراد وارد کنند و بگويند حرف مفتي است . بله صد البته اگر کسي هم خودش و هم فرزندانش در اوج ناز و نعمت در داخل و خارج باشند و بگويد مردم قناعت کنند و نان خالي بخورند بايد به او تو دهني زد ولي وقتي يک مسئول خودش را هم تراز مردم عادي قرار مي دهد مي تواند چنين توصيه اي به آنها داشته باشد !
درجامعه ي ما کسي که از تحصيل بازمانده و قادر به پيشرفت نبوده و ثروتي هم به ارث نبرده ، ناگزير به کارگري روي مي آورد و در مرتبه ي چندم اولويت قرار مي گيرد تا آنجا که حتي قادر به دفاع از حقوق خود نيست ؛ اما در جوامعي که کار ارزش است ، يک مهندس از انجام کار دستي که در گرو پذيرش خستگي و فرسودگي و عرق ريزي است ابايي ندارد . در چنين جامعه اي مي توان پيشرفت کرد . ما در جامعه اي زندگي مي کنيم که درآمد دلالان و قاچاقچيان و کلاهبرداران و دزدان و رمال ها و فالگيرها و بازار گرمکن ها و پرحرف ها و زمين خوارها و سفته بازها و فعالان بازار ارز و ماليات گريزها و رانتخواران بيش از کارگران است. نقدينگي در دست مردم به اندازه اي زياد است که اگر قيمت دلار و ساير ارزهاي خارجي به 40 سال پيش برگردد ، قدرت خريد مردم به اندازه اي بالا مي رود که روي توقعاتشان از زندگي تاثير تعيين کننده اي خواهد داشت . البته اين اتفاق هرگز نخواهد افتاد و اگر کسي هم براي فريب مردم چنين وعده اي بدهد هدفي جز توهين به شعور عمومي ندارد . اقتصاد ما تا 10 سال ديگر هم از جاي خودش بلند نمي شود از اين رو کساني که با هدف راهيابي به جايگاه مهم اداره امور کشور دنبال جلب نظر مردم هستند بدون خوف و واهمه واقعيت ها را با مردم در ميان بگذارند و اميد واهي ايجاد نکنند و به مردم بگويند که تا فرهنگ کارو تلاش نهادينه نشود و مناسبات اجتماعي بر سر تعريفي درست و علمي از کار تنظيم نگردد هيچ اتقافي در عرصه ي اقتصاد رخ نخواهد داد . من هرگز اعتقادي به تعريف از عملکرد دولت ها نداشته ام چرا که عملکرد هيچ يک از دولت ها در تراز جايگاه و توقع مردم نبوده است و هر کدام فراخور شرايط داخلي و خارجي اشتباهات فاحشي داشته اند اما مي خواهم بگويم امروزه راه نفوذ در دل مردم اين نيست که مدعيان تصدي امور ، مسئولين فعلي را به توپ ببندند زيرا ساده ترين کار در آستانه ي انتخابات رياست جمهوري که معمولا با هدف بازار گرمي دنبال مي شود نقد دولت است . نامزدها بهتر است به جاي اين کار خودشان را اثبات کنند . دولت خودش هم با زبان بي زباني به اشتباهاتش معترف است . حال اين که بخواهد اشتباهات خود را به نوعي توجيه کند بحث ديگري است .
اگر مي خواهيم فرهنگ کار در اين کشور نهادينه شود بايد از اختصاص بودجه هاي کلان به مفتخورها و کساني که قادر به ايجاد ارزش افزوده ي فرهنگي و اقتصادي نيستند جلوگيري شود . اگر مي خواهيد اقتصاد کشور سامان يابد به جاي واگذاري امتياز استخراج معادن به رانت بازان فعال در دايره قدرت ، اين فرصت ها را در اختيار نيروهاي جوان و در عين حال متخصص قرار دهيد . اگر مي خواهيد مملکت سر وسامان پيدا کند به حرف دلسوزها گوش بدهيد و بر چهره ي کساني که بيهوده از عملکرد هاي غلط تعريف و تمجيد مي کنند خاک بپاشيد .
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
1399/12/05 سرمقاله