وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    تضاد سنت و مدرنيته  

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 15 آبان 1400 335 0
    سرمقاله "محمد عسلی" 16 آبان 1400        تضاد سنت و مدرنيته

    ملاصدرا را عقيده بر آنست که هيچ چيز ثابت و بي تحرک نيست و همه چيز در حال شدن است. شدن به دو معني آمده، اول تغيير ودوم رو به کمال رفتن. حال سئوال اين است که آيا هر شدني و يا هر تغييري رو به کمال است؟
    مولوي کمال را هم جسمي مي داند و هم فهمي
    «از جمادي مُردم و نامي شدم
    وز نما مُردم به حيوان سر زدم
    مُردم از حيواني و آدم شدم
    پس چه ترسم کي ز مُردن کم شدم
    حمله ديگر بميرم از بشر
    تا برآرم از ملائک بال و پر
    وز مَلَک هم بايدم جستن ز جو
    کل شيء هالِک اِلا وجهه
    بار ديگر از مَلک پران شوم
    آنچه اندر وهم نايد آن شوم
    پس عدم گردم، عدم چون ارغنون
    گويدم کانا الله راجعون...»
    نتيجه آنکه حرکت در جماد و نبات و حيوان و انسان و هر آنچه در آفرينش است يک اصل غيرقابل اجتناب است.
    تاريخ تحول انسان صرفا يک تغيير فيزيکي نيست بلکه تغيير در رفتار هم هست. تغيير در انديشه و فکر و نهايتا تغيير در شکل و محتواي زندگي است.
    جنگ ها و تهاجمات در طول تاريخ، تغيير در سنت ها، فرهنگ ها، آداب و رسوم و حتي اديان و باورهاي ماوراءالطبيعي را سبب شده اند چنانکه امروز هيچ باور و ايماني به عنوان يک اصل ثابت بدون تغيير در رفتار، گفتار و پندار انسانها ديده نمي شود و اگر رسوبات فرهنگي گذشتگان بعضا گاه در رفتارها و گفتارها ظهور و بروزي دارند، مقبول طبع همه انسانها در جغرافياي زمين به يک نسبت نيستند. اين مقدمه را از آن رو آوردم که بدانيم همانگونه که حرکت ناشي از جنگ تضادهاست. تضادها هميشه فيزيکي نيستند بلکه تضادهاي فرهنگي و سنتي هم رو به تغيير و حرکتند، حتي اگر رو به کمال نباشند.
    فنآوري هاي جديدي که هر لحظه تنوع و دگرگوني را رقم مي زنند نه فقط بر نحوه زندگي و رفتار و انديشه انسانها تأثير ميگذارند بلکه بر باورها و انديشه آنها هم تأثيرگذارند.
    مروري بر هر آنچه در صد سال اخير در ايران خودمان گذشته، حکايت مقابله سنت با مدرنيته است که گاه يکي بر ديگري غالب شده و يا هر دو بر يکديگر تأثيرگذار بوده اند.
    به عنوان نمونه مي توان تأثير بلندگو، راديو، تلويزيون، اينترنت، ماهواره و امثالهم را در زندگي و حياتمان فهم کرد که سنت با همه اين دستاوردهاي علمي از ابتداي ظهور مقابله کرد اما بعدا همه را به کار گرفت.
    اگر دينداري را يک اصل غيرقابل تغيير در بين مسلمانان، مسيحيان، يهوديان و حتي بودائي ها و برهمايي ها و امثالهم فرض کنيم، مرور زمان و تحولات ناشي از پيشرفت هاي علمي موجب شده پژوهشگران ديني هم در تحليل و تفسير و برداشت هاي خود از دين کتاب ها بنويسند و معتقدان سعي کرده اند باورهاي ديني را با تحولات روز همساز نمايند که ما فعلا در کوتاه نوشتار در اين باره ورود نمي کنيم.
    اما آنچه امروز شاهديم که در زندگي مردمان به شدت تأثيرگذار بوده و فاصله هاي فرهنگي را کاهش داده است استفاده از دستاوردهاي علمي است و نوگرايي يا مدرنيته اي که جهان را بيشتر به يک دهکده تبديل کرده است.
    تلاش در جهت مقابله با تحولات فرهنگي تلاشي بيهوده است اما حفظ سنت هايي که ضامن نظم، سلامت روح و پرهيز از بدرفتاري و نابهنجاري در زندگي فردي و اجتماعي است اصلي پذيرفتني است که دينداري و اخلاقمداري بدون حاشيه و پيرايه هاي غيرعقلاني مي توانند زندگي را سالم تر و آدمي را سعادتمند نمايند مشروط بر آنکه جهل و خرافه را به باورهاي ديني نچسبانيم و خداباوري را براي داشتن يک وجدان جمعي حفظ کنيم.
    ابزار و امکانات ارتباطي فوق سرعت که با نور و امواج به درون خانه هاي در حصار ما نفوذ مي کنند و در رختخواب هم با ما همراه مي شوند وقتي مي توانند در فکر و رفتار ما مؤثر واقع شوند که ما خلائي براي پر کردن و دريافت و قبول آنها در دل داشته باشيم.
    خلاء باور به خوبي ها، خلاء فرهنگي، خلاء داشته هاي معنوي، بغض ها و کينه هاي رسوب شده از متوليان نابخرد ديني و فرهنگي و نهايتاً خلاء باورهاي سنتي اخلاقمدار...
    به هر تقدير وقتي ماشين وارد زندگي انسانها شد با خود الزاماتي آورد. نخست الزام تبعيت از قوانين و رفتاري که سرعت ماشين براي توليد و حرکت طلب مي کند. ماشين هرچند از قطعات و سيستم پيشرفته و منظمي تشکيل شده اما حاصل آن فرهنگ آسان طلبي، آسان خواهي و سرعت طلبي را نهادينه کرده فکر و انديشه را جايگزين زور و تجربه و دانش را جايگزين خيال پردازي نموده است. به گونه اي که هر لحظه شاهد اختراع، اکتشاف و دستاوردهاي صنعتي و علمي هستيم.
    اگر دانش و تجربه را با حفظ سنت هاي نيک و باورهاي اصيل ديني به کار گيريم از آفت هاي زندگي ماشيني در امانيم و با تسلط بر اسب تيزپاي و لغزنده ماشين مي توانيم جامعه اي سالم تر از جامعه ماشين زده داشته باشيم که آدمي را به ناکجاآبادها سوق مي دهند. لذا مي توان مسلمان بود و اخلاقمدار و از انرژي هسته اي هم استفاده کرد و آن را در علوم مرتبط به کار گرفت و به عنوان وسيله تهديد براي تماميت خواهي و تجاوز به کار نگرفت.
    تضاد سنت و مدرنيته حذف شدني نيست، همانگونه که حرکت عامل و سبب تحولات در آفرينش هست که هم دست خدا در آن است و هم دست بشر وقتي توانسته با دانش تجربي و فنآوري هاي شگفت انگيز به دنبال سيارات ديگر در فضاي لايتناهي غور کند اين حرکت ها وابستگي و پيوستگي با حرکت نهايي و غايي دارد که اراده و مشيت خداوندي در قانونمندي آفرينش بر آن اعمال قدرت مي کند. آنچه مهم است خوب بودن است، آن خوبي که صرفا قراردادي و تابع اراده انسان نيست، بلکه آن خوبي که غريزه و طبع آدمي با آن سازگار است و مطبوع.
    والسلام
    منابع:
    1: کتاب اسفار ملاصدرا
    2: 2 فيلسوف شرق و غرب اثر شهيد مرتضي
    مطهري
    3: فراسوي نيک و بد اثر فردريش نيچ

    شماره روزنامه:7333
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 16 آبان 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.