وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    ريشه هاي تاريخي و فرهنگي عدم شفافيت  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 05 آذر 1400 445 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 6 آذر 1400          ريشه هاي تاريخي و فرهنگي عدم شفافيت

    کاربرد واژه شفافيت در تحليل هاي سياسي و اقتصادي در فضاي رسانه اي کشور و همچنين محافل سياسي و اقتصادي ، سابقه ي چنداني ندارد چرا که ما اصولا فاقد زيرساخت هاي فرهنگي لازم براي حاکميت شفافيت بر مديريت امور کشور هستيم . البته اين مسئله دلايل متفاوتي دارد که دلايل تاريخي و فرهنگي از جمله آنهاست .
    ايران به دليل قرار گرفتن در مسير شمال به جنوب و شرق به غرب همواره مورد هجوم همسايگان شمالي و جنوبي و شرقي و غربي بوده و طي هزاران سال با آداب و اسلوب کنار آمدن با اقوام فاتح آشنا گرديده است . از مقدونيه تا روم و اعراب و مغولان و عثماني گرفته تا پرتقالي ها و انگليسي ها و روسها.
    البته ظرفيت هاي بالاي فرهنگي ايران زمين ، قدرت هضم و تحليل ساير فرهنگ ها را داشته کما اين که سالها پس از مغلوب شدن در برابر اعراب و مغولان آنها را با جنگ نرم مغلوب فرهنگ ايراني کرد به طوري که روحيه چنگيزي را به روش و منش غازان خاني تبديل کرد و به سرچشمه و خاستگاه مذاهب و فرقه هاي اسلامي پس از حمله اعراب تبديل شد و حتي توانست در برخي از مقاطع تاريخي دشمنان خود يعني مغولان و اعراب را به جان هم بيندازد.
    البته رام کردن اقوام وحشي و تاثير گذاري فرهنگي و تدريجي بر آنها آسيب هايي را هم به دنبال دارد که برخي از طيف هاي اجتماعي را درگير مي کند و آن رواج نفاق و نقاب بر چهره داشتن است . اظهار کرنش توام با احساس نفرت ، تخصص ايرانيان در برابر اقوام مهاجم بوده است .
    اگر در ادبيات محاوره اي و مناسبات اجتماعي دقت کنيم مي بينيم که تشبيه و طعنه و کنايه و تعريض و اصولا استفاده از شعر براي استدلال و پاسخگويي شيوه اصلي تعامل و گفت و گو در ميان ايرانيان است چرا که قرن ها به دليل زندگي تحت سيطره دشمنان از نعمت صراحت لهجه بي نصيب بوده اند در حالي که مردم ساکن در کشورهاي واقع شده در سرزمين هاي جزيره اي و دور از دسترس ناگزير به در پيش گرفتن چنين شيوه اي در راستاي تامين امنيت خود نبوده اند .
    اعراب حجاز که قرن ها در محيطي خشک و بياباني و بي آب زندگي کرده اند هنوز هم نگاهي خشن به زندگي دارند و حيات خود را در وابستگي به قبيله و شيوخ خود جستجو مي کنند و طبيعي است که بهشت براي آنها مکاني پر درخت و جوي هاي روان باشد . بهشتي که در ساير فرهنگ ها به گونه اي ديگر توصيف سده است . عادات و آداب و رسوم هم بي ارتباط با جغرافيا نيست .
    مي خواهم عرض کنم که ما ايراني ها اغلب فاقد صراحت در بيان مقصود خود هستيم . در عين گرسنگي مي گوييم سير هستيم . اگر کسي سر زده به خانه ما آمده جرات نداريم بگوييم نمي توانيم پذيراي شما باشيم . بدون اين که آمادگي پذيرايي از کسي را داشته باشيم به او تعارف مي کنيم و خوشامد مي گوييم . ساعت ها به سخناني گوش مي دهيم و بيهوده سر مي جنبانيم که به زباني ديگر بيان مي شود و ما مفهومش را نمي دانيم . شعار مي دهيم بدون آن که الزامات و آثار گوناگون آن را بدانيم . همه اينها سر در آبشخور عادت کردن به عدم شفافيت دارد . شما وقتي به محاکم قضايي مي رويد و دقت مي کنيد متوجه مي شويد که عروس و داماد يا مالک و مستاجر يا خريدار و فروشنده اگر در ابتداي تعامل با يکديگر کمي شفافيت به خرج مي دادند و با دو پهلو گويي يکديگر را به گرداب تکلفات و تعارفات بيهوده نمي انداختند کارشان به وکيل و قاضي نمي کشيد  .
    ما وقتي ديرهنگام به سمت محل کار حرکت مي کنيم و عجله داريم اگر در اين وضعيت با دوستي قديمي برخورد کنيم نمي توانيم به سلامي کوتاه اکتفا کنيم و بابت عجله اي که داريم از او پوزش بخواهيم . به همين دليل ضرر مي کنيم . برخورد ما با مسئولان و مديران نيز تابعي از همين حال و هواست .
    هر کدام از ما در کنار کفش و لباس و کلاه چندين نقاب هم داريم که بموقع از آن استفاده مي کنيم . خيلي کم پيش مي آيد که کسي با جرات از اعتقادات شخصي خود سخن بگويد . اگر به ضرب المثل هاي پر طرفداري نظير "خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو " ، "در شهر کوران کور باش "، "فضول را بردند جهنم گفت هيزم آن تر است" ، "هر چه آن خسرو کند شيرين بود "و تکيه کلام هايي که پشتوانه فرهنگي عدم شفافيت هستند توجه کنيم متوجه مي شويم که با رک گويي و اظهار عقايد شخصي فاصله زيادي داريم . رواج محفل هاي پنهاني که از دل آن فرقه هاي گوناگون بيرون مي آيد دستاورد عدم شفافيت است . رقص و آواز زير زميني و حضور پارادوکسيکال در محافل خصوصي و عمومي، تلاش براي نشان دادن آن روي سکه خود است خصوصا وقتي خرمان از پل گذشت اين واقعيت نشان مي دهد که چقدر با شفافيت فاصله داريم . خليفه مسلمانان در جمع آنها حاضر مي شود و مي گويد اگر منحرف شدم مرا به راه راست هدايت کنيد . در اين حال عربي پاپتي و بيابان نشين که با او بيعت کرده مي گويد اگر منحرف شدي تو را با اين شمشير راست مي کنم . اين نمونه اي از رواج شفافيت در محيطي است که به دليل قرار گرفتن در بيابان هاي بي آب و علف قرن ها ارزش آن را نداشت که مورد حمله کشوري ديگر قرار گيرد به همين دليل براي خودشان قوانيني خاص داشتند و صراحتي که بعدها به دليل آميزش هاي فرهنگي از دست رفت . البته صراحت در کفر و جهل ارزش نيست ولي به هر حال خطر کسي که صراحتا کفر مي ورزد کمتر است .
    مدرک بسياري از افراد پس از راه يافتن به مجلس يا گرفتن پست و مقام مورد ترديد قرار مي گيرد آن هم نه بر مبناي رک گويي و صراحت لهجه بلکه بر اساس اطلاعات دقيق بيروني و خارجي ، چون عدم شفافيت در جامعه ما چند لايه است و به نهادهاي گزينشگر هم سرايت کرده است . مي گويند آقاي خاوري خيلي خود را مقيد به رعايت جزيي ترين احکام اسلامي نشان مي داده زيرا هر چه نقاب ضخيم تر و تيره تر باشد تشخيص هويت کسي که نقاب بر چهره دارد دشوار تر است .
    اين که نظام مالياتي در ايران فشل و ناکارآمد است به دليل رواج پنهان کاري است .
    در نظامي که شفافيت وجود ندارد معلوم نيست نتيجه اقدامات و تلاش هاي مردم چه نتايجي دارد . اينجاست که متعهد ترين معلمان و استادان ، دانش آموزان و دانشجوياني تربيت مي کنند که نهايتا در خدمت نظامي قرار مي گيرند که ما به دنبال مبارزه با آنها هستيم .
    اين که بتوان با قانونگذاري ، دستور شفاهي و صدور بخشنامه به رواج شفافيت کمک کرد دورنماي روشني ندارد اما با زور و اجراي مر قانون آن هم در دراز مدت مي توان به نهادينه شدن آن ياري رسانيد .
    وقتي خاطرات برخي از حسابرسان خارجي که براي نظم و نسق بخشيدن به امور مالي در عهد قاجار به ايران آمده بودند را مي خوانيم متوجه عمق فاجعه مي شويم .
    امير کبير يکي از قربانيان شفاف سازي در امور مالي است . در حال حاضر با وجود اين که اراده اي براي مبارزه با مخفي کاري وجود دارد اما در مورد ساز و کارهاي آن شاهد وحدت رويه نيستيم . استثناء پذيري و زورچپان کردن برخي از مواد و تبصره هايي که راه هاي گريز از قانون را هموار مي کنند با نهادينه کردن فرهنگ شفافيت مغايرت دارد .
    اين که برخي از مسئولين تمايل زيادي به برگزاري جلسات پرسش و پاسخ علني و آزاد با خبرنگاران ندارند و نمي توان هر پرسشي را مطرح کرد گونه اي از شفافيت گريزي است .
    محقق نشدن گرفتن ماليات از خانه هاي خالي و ناتواني در نظارت بر عملکرد اسکله هاي آزاد و خصوصي و بسياري از مفاسد اقتصادي ريشه در نبود شفافيت دارد که معضلي فرهنگي است .
    متاسفانه گره خوردگي فرهنگ و سياست و اقتصاد در بحث شفافيت گريزي به پيچيده شدن هر چه بيشتر آن مي انجامد . توجيه تراشي براي مخفي کاري ، بسياري از تحقيق و تفحص ها را بي نتيجه گذاشته و حتي نمايندگان مجلس هم به برخي از اطلاعات که به صورتي غيرمنطقي محرمانه تلقي مي شود دسترسي ندارند و جالب اينجاست که اغلب حاضر نيستند اين مشکل را با موکلان خود در ميان بگذارند .
    نويسنده اين يادداشت به دنبال توجيه تاريخي و فرهنگي عدم شفافيت نيست بلکه مي خواهد بگويد وقتي از مشکلات ساختاري سخن مي گوييم بخشي از اين مشکلات، فرهنگي هستند.

    شماره روزنامه:7350
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در جمعه, 05 آذر 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3