وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    که مي گويد يا چه مي گويد  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمرددم 23 آذر 1400 351 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 24 آذر 1400           که مي گويد يا چه مي گويد

    همان گونه که هر فردي نيازمند نگاه آرمانگرايانه براي قابل تحمل کردن زندگي و ترسيم افق هاي بلند است به موازات آن بايد رويکردي واقع بينانه در برنامه ريزي ها براي گذران امور داشته باشد ، جامعه نيز از اين قاعده مستثني نيست يعني همواره مردم بايد آرمان هايي براي خود تعريف کنند تا انگيزه اي براي رشد و حرکت داشته باشند ، اما برنامه ريزي براي حرکت ملي که در سياست هاي کلي ، بودجه ، پروژه ها و برنامه ها نمود پيدا مي کند قاعدتا بايد واقع گرايانه باشد زيرا همواره بين واقع گرايي برنامه ها و ترسيم خطوط کلي حرکت مردم با موفقيت در رسيدن به اهداف تعيين شده رابطه اي مستقيم وجود دارد .
    وظيفه مسئولين ، نمايندگان مجلس ، نهادهاي نظارتي ، سازمان بازرسي ، ديوان محاسبات و مديران ارشد و مياني اين است که ابتدا با دسترسي به آمار واقعي تصويري واقع بينانه از داشته ها ، پتانسيل ها ، جمعيت ، نيازها و مطالبات روزآمد داشته باشند تا براي ايجاد هماهنگي با يکديگر دچار خطاهاي راهبردي نشوند . اساسا فلسفه وجودي دولت به معناي عام آن که حکومت باشد چيزي غير از ايجاد هماهنگي بين ظرفيت هاي اجتماعي ، فرهنگي و اقتصادي با ترسيم افق هاي پيش رو نيست . اين که از معناي عام دولت سخن به ميان مي آيد به اين دليل است که دولت به معناي خاص متشکل از رئيس جمهور و وزرا قادر نيستند بدون هماهنگي با مجلس و نهادهاي موازي و بالا دستي کاري از پيش ببرند . رئيسي هم در سخنان چند روز پيش براي اين که مردم بدانند مخاطبانشان در طرح مطالبات تنها رئيس جمهور و وزرا نيستند ، گفت که دولت يعني همه مسئولين و دست اندرکاران اداره کشور ! چنين تعريفي از دولت را مي توان به عنوان راهکاري متفاوت براي توزيع بار پاسخگويي به مردم بين همه ارکان نظام تلقي کرد تا هيچ قوه و نهادي توپ پاسخگويي را صرفا به زمين دولت نيندازد . پرواضح است که دولت هاي پيشين نيز زماني که از محدوديت اختيارات خود سخن مي گفتند نيم نگاهي به اين تعريف از دولت داشتند چرا که در غير اين صورت با پايان يافتن عمر هر دولت مردم مي ماندند و وعده هاي بر زمين مانده و دولتي جا خالي کرده که به سيبل تير منتقدان تبديل شده و به ناکارآمدي متهم گرديده است . هر چند اين وظيفه ي نمايندگان مجلس است که به عنوان سخنگو و چشم و گوش مردم مشخص کنند چه کساني صرف نظر از اين که عضو کابينه بوده اند يا مسئوليتي ديگر داشته اند در انجام وظايف قانوني خود کوتاهي کرده اند يا خير ! شايد اگر آغاز کار هر دوره از مجلس مانند نظام هاي پارلماني با آغاز کار دولت ها همزمان مي بود ، کار نظارت بر عملکرد دولت توسط مجلس بهتر صورت مي گرفت و پاسخگو کردن مجلس مکانيزم نهادينه شده اي داشت. هر چند شوراي نگهبان تمايل دارد از طريق نظارت استصوابي نقشي نيابتي و قابل تامل را براي ايجاد موازنه بين دولت و مجلس ايفا کند ولي در اينجا سخن از تراز کردن و هماهنگ نمودن زاويه ديد قواي مجريه و مقننه نيست بلکه منظور پاسخگو کردن مجلس در برابر عملکرد دولت هاست . پاسخگويي مجلس در نظام هاي غير پارلماني مي تواند با همه اما و اگرهايش به ارتقاي شفافيت بيانجامد ولي با توجه به اين که برخي نمايندگان مجلس حتي با شفاف بودن عملکرد خودشان هم مشکل دارند بعيد به نظر مي رسد بتوان از مجلس چنين انتظاري داشت .
    واقعيت انکار ناپذيري که دولت ها را ظرف کمتر از يک سال با مشکل چگونگي پاسخگويي به مطالبات مردم مواجه مي کند فاصله اي است که بين نگاه آرمانگرايانه از يک سو و واقعيت ها و ظرفيت ها و امکانات واقعي از سويي ديگر وجود دارد .
    مسئله اين است که بعضي پيش از ورود به ميدان اجرايي ، براي جلب توجه مردم ، نقش منتقد جدي وضع موجود را ايفا مي کنند و با مطالبه تراشي به انتظار آفريني دست مي زنند اما زماني که وارد عرصه اجرايي مي شوند خود را با موانع گوناگون از جمله ضعف قوانين و تزاحم آنها با يکديگر ، مشکلات ساختاري ، قدرت هاي در سايه و فشار افکار عمومي که درک واقع بينانه اي از زمان مورد نياز براي تحقق وعده هاي هدف گذاري شده ندارند مواجه مي گردند و با مسئول قبلي همذات پنداري مي کنند ، هر چند به زبان نياورند و حتي از آن بهره برداري نمايند !
    کساني که اين شانس را دارند که همواره با در اختيارداشتن تريبون در نقش آرمانگرا و منتقد ظاهر شوند هرگز ناگزير به شنيدن سخنان درشت و فشار افکار عمومي نخواهند بود اما در جامعه ي ما که اغلب نظريه پردازها در هواي قبول مسئوليت تنفس مي کنند بايد گفت : تصدي گري و قبول مسئوليت شتري است که در خانه ي هر منتقد تشنه ي خدمتي مي خوابد . اصحاب رسانه اگر چه قادر به گفتن و نوشتن هر مطلبي نيستند اما حداقل از اين امتياز برخوردارند که مي توانند طلبکار مسئوليني که به توصيه هاي آنها توجه نکرده اند باشند و بگويند چرا حرف ما را گوش نکرديد هر چند از اين جهت که بخشي از واقعيت ها را کتمان کرده اند ، بدهکار مردم هستند ، مردمي که به لحاظ درک موقعيت رسانه ها ، هم مي بخشند و هم فراموش مي کنند .
    شايد هنوز هم کساني باشند که بر هم عناني آرمان و واقعيت اصرار داشته باشند اما اين گونه نيست چرا که اگر آرمان ها با واقعيت هاي بيروني همخواني داشت ، کار به اينجا نمي کشيد .
    پيامبر مي گويد هم به خدا توکل کن و هم زانوي شتر را ببند . آنجا که توکل مي کني به آرامشي دروني دست مي يابي و آنجا که زانوي شتر را مي بندي نشان مي دهي که واقع بين هستي . متاسفانه تفهيم اين مسئله به برخي از نظريه پردازان علاقمند به امور انتزاعي و شديدا آرمانگرا بسيار دشوار است چرا که اغلب ، شتر را با تکيه کلام هايي نخ نما شده به امان خدا رها مي کنند .
    فراواني برخي تکيه کلام ها در سخنان برخي مسئولين که همه چيز را به ماوراي واقعيت حواله مي دهند بيانگر فاصله ي آنها از خط اعتدال است . لذا هر جا کم مي آورند و با پارادوکس ناهمخواني آمارها و ظرفيت ها با طرح ها و برنامه ها مواجه مي شوند ، توپ را به زمين عزم ملي مي اندازند و گاهي بر ضرورت فرهنگ سازي تاکيد مي کنند و در مواردي به الگوهاي تاريخي بزرگنمايي شده اشاره دارند و در مواقع اضطراري نيز لباس مسئوليت را از تن بيرون آورده و بدون توجه به اين که خودشان بايد پاسخگو باشند در نقش فردي منتقد ظاهر مي شوند .
    گاهي لازم است يک وزير قبل از حضور در يکي از کميسيون هاي مجلس با حضور در جمع کارشناسان و متخصصان ، طرح و برنامه ي خود را در معرض نقد و تحليل آنها قرار دهد و پس از اعمال اصلاحات لازم سعي در متقاعد کردن اعضاي کميسيون داشته باشد زيرا عضويت يک نماينده در کميسيوني خاص الزاما به معناي اشراف او بر آنچه در کميسيون مطرح مي شود نيست . اگر اين گونه بود گاه براي عضويت نمايندگان در يک کميسيون شاهد داوطلب شدن افراد فراوان نبوديم . وقتي کميسيوني نان و آبدار باشد همه براي عضويت در آن سر و دست مي شکنند . شما وقتي مي بينيد در حالي که نماينده اي در مجلس مشغول سخنراني است ، اغلب نمايندگان مشغول لابي گري و از اين صندلي به آن صندلي رفتن هستند متوجه مي شويد که چه بسا خيلي از طرح ها و لوايح بدون اين که فوايد و مضرات آن به صورت جدي مورد بررسي و امعان نظر قرار گيرد تصويب و يا رد مي شود . حضور يک نماينده درمجلس به معناي حضور فيزيکي نيست که خودش در مجلس و دلش جاي ديگري باشد . مجلس يک معنا دارد ، شورا يک معنا و اسلامي بودن هم يک معنا . زماني که اين سه مفهوم در هم ادغام مي شوند ما بايد شاهد حضور متخصص ترين ، متعهدترين و منطقي ترين افراد در مجلس باشيم . نه کساني که امروز حرفي مي زنند و فردا با اظهار شرمندگي تکذيت مي کنند . متخصص يعني در حدي از دانش ( حداقل در يک زمينه ) باشد که قابليت مشاوره دادن داشته باشد. متعهد به مردم يعني منافع ملي را بر منافع شخصي و جناحي ترجيح دهد و منطقي يعني کسي که در برابر استدلال درست و واقعيت هاي غيرقابل انکار و بديهيأت مقاومت نکند و تحمل پذيرش نظر مخالف را داشته باشد! حداقل انتظار اين است که وزرا و تمامي مسئوليني که بايد با مجلس تعامل داشته باشند از سواد و منطق و مردمي بودن نمايندگان حساب ببرند . نماينده اي که مرعوب شخصيت ها و هژموني افراد مي شود و دنباله رو اين و آن است حتي سخنگوي خودش هم نيست چه رسد به مردم !! نماينده بايد پيرو اين سخن علي (ع) باشد که مي فرمايند نگاه نکن ببين چه کسي مي گويد بلکه نگاه کن ببين چه مي گويد .

    شماره روزنامه:7366
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 23 آذر 1400

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.