يکي از پيامدهاي انقلاب صنعتي، رشد جمعيت شهرنشين بود که کشاورزان و کارگران را به سمت کارخانجات کشاند.
با انقلاب صنعتي انسان از طبيعت فاصله گرفت و از فضاي باز دشت و کوهستان به آپارتمان نشيني در محيط هاي بسته روي آورد.
انقلاب صنعتي موجب شد تا شرايط اقتصادي روستائيان به علت جايگزيني ماشين به جاي کارگر سخت و سخت تر شود کشفيات و ساخت داروهاي شيميايي و واکسن هاي ضد بيماري هاي مسري هرچند از مرگ و مير کودکان پيشگيري کرد اما با بالا رفتن هزينه هاي زندگي به علت تنوع توليدات کشاورزي و زندگي ماشيني خانواده ها روز به روز کوچک تر شدند و زاد و ولد در کشورهاي صنعتي محدود شد.
نياز کشورهاي آسيايي و آفريقائي به دستآوردهاي صنعتي کشورهاي اروپايي شرايط و زمينه استعمار و استثمار اين مردم را توسط اروپائيان فراهم ساخت و به همراه آن فرهنگ غرب تضاد سنت و مدرنيته را رقم زد.
تهاجم فرهنگي برآمده از انقلاب صنعتي که از نيمه دوم قرن 18 جهان را درنورديد ايران را نيز دستخوش چنين تهاجمي نمود.
قبل از پيروزي انقلاب اسلامي جمعيت ايران 30 ميليون نفر بود که رژيم پهلوي تبليغات گسترده اي را براي محدود ساختن رشد جمعيت با شعار دو بچه کافي است رقم زد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي دولت انقلابي تلاش کرد تا مردم را به افزايش رشد جمعيت و فرزندآوري بيشتر ترغيب کند و براي خانواده هاي پرجمعيت امتيازاتي از جمله واگذاري زمين و وام بانکي با بهره کم را در نظر گرفت.
نتيجه آنکه از سال 58 تا به اينک جمعيت ايران تقريبا سه برابر شد.
جنگ تحميلي 8 ساله که موجب شد تعداد قابل توجهي از رزمندگان به شرف شهادت نائل شوند و تعدادي نيز اسير و جانباز گردند در کاهش رشد جمعيت بي تأثير نبود مضافا آنکه شرايط اقتصادي و تورم و گراني هر سال بدتر از پارسال موجب گرديد ازدواج هاي سنتي کمرنگ شوند و جوانان که بيکاري و کسري درآمدهاي مورد نياز را تجربه کردند تمايلي به ازدواج و فرزندآوري نداشته باشند.
مشکلاتي ديگر که همه ناشي از مسائلي اقتصادي و رواني جامعه بود مانند طلاق با نرخ هاي بالا و بيکاري و اعتياد و مهاجرت سبب شد رشد جمعيت کند شود به گونه اي که در تيرماه 1401 قاسمي دبير مرکز مطالعات جمعيت ايران نرخ رشد جمعيت را هفت دهم درصد اعلام کرد. يعني زير يک درصد.
افزايش تمايل دختران براي ورود به دانشگاه و پذيرش شرايطي که بيشتر آنها را از مسئوليت خانه داري و شوهرداري معاف مي کرد نيز يکي از عمده ترين دلايل عدم رشد جمعيت در ايران بوده است. مضافا اينکه اين شرايط آنها را براي مطالبه گري و تغيير در روابط اجتماعي و تقليد از فرهنگ غربي آماده نمود.
دانشگاه هاي غيردولتي از جمله دانشگاه آزاد که با شرايط نه چندان مشکلي مبادرت به پذيرش دانشجويان دختر کردند، دختران را به صورت سهميه اي خارج از محل زندگي شان راغب نمود که در افزايش سن ازدواج بي تأثير نبوده است و نيز اين دوري از خانواده مفسده هايي به دنبال داشته که روابط آزاد دختر و پسر را در مواردي دامن زده است.
مسئله مهمي که ايران امروز با آن مواجه است و دولتمردان بهاي سنگيني براي پاسخگويي به مطالبات جمعي از زنان پرداخت کرده اند تضاد سنت و مدرنيته در مسئله حجاب است که جاي بحث آن در اين مقوله نمي گنجد اما ناگفته پيداست که تأثيرپذيري از مخالفان و دشمنان نظام که رسانه هاي پيشرفته اي براي مديريت افکار عمومي در اختيار دارند و يأس و نااميدي را از عملکرد نظام جمهوري اسلامي تزريق مي کنند در کاهش نرخ جمعيت و تن ندادن به ازدواج و فرزندآوري مؤثر است.
آنان که عمده کاهش نرخ رشد جمعيت را در ايران صرفاً اقتصادي و تنگ دستي مي دانند به اين مهم بي توجهند که اگر به 50 سال قبل بازگرديم شرايط اقتصادي به ويژه در روستاها و مسائل و مشکلات بهداشتي روستانشينان بسيار بدتر از وضعيت امروز بوده است اما زاد و ولد و ازدواج هاي سنتي رواج کامل داشته اند. آنچه به آن بي توجهي مي شود رشد توسعه از طريق بهبود و احداث شبکه هاي راهداري. افزايش بي رويه وسائل حمل و نقل، تأثيرپذيري از طريق شبکه هاي تلويزيوني داخل و خارج و تعاملات آسان و کم شدن فاصله روستائيان با شهرنشينان است که آنها را نسبت به قبل آگاه تر و روزآمدتر کرده است.
اگر روزي روزگاري پوشش نوزدان با پارچه هايي مي بود که مي بايد هر روز شسته و دوباره مصرف مي شدند و امروز با پوشک هاي گران قيمتي است که هزينه هاي خانوار را افزايش مي دهد و يا مادراني که به هر دليل مجبور مي شوند به جاي شير مادر و يا دايه شير خشک را که دسترسي به آن هم چندان ساده نيست به نوزادان خود بخورانند و از روش هاي سنتي بهره اي نبرند. بي شک هزينه هايي بيشتر از گذشته را نيز مي بايد تحمل کنند.
عمده مشکل در اينجاست که به نسبت توسعه اي که ايجاد شده و سطح توقعاتي که افزايش يافته درآمد ايجاد نشده و خانواده ها مجبورند به کار و تلاش مضاعف در زمان هاي استراحت روي آورند.
امروز تهيه حداقل يک جهيزيه نه چندان کامل و ساده زير پانصد ميليون تومان امکان-پذير نيست.
زمان آن ديگر گذشته و باز هم نمي گردد که عروس و داماد کنار دست پدر شوهر و مادر شوهر در يک اتاق بخوابند و دستشان در يک کاسه باشد.
دولت هاي غربي که با کاهش رشد جمعيت مواجه شده اند امتيازات مالي قابل توجهي را به زوج هايي مي دهند که مبادرت به فرزندآوري کنند. آنها سعي کرده اند مهاجريني را بپذيريند که فرزندآوري را باور دارند.
ايران نيز چند سالي است تعداد قابل توجهي از مهاجران افغان را پذيرا شده و آنها توانسته اند در ايران ساکن شوند و به فرزندآوري روي آورند اما اين خود يک زنگ خطر ديگر است که قطعا موجب بيکاري کارگران ساده ايراني مي شود و مسائل امنيتي را نيز در پي خواهد داشت. اگر پيشگيري از کاهش جمعيت در ايران و مخاطرات پيري جمعيت به مثابه يک جنگ در سايه است بالطبع دولت مي بايد هزينه هاي آن را بپردازد. به اين نحو که اگر اعلام شود و قانوني مصوب شود که دولت تا سن 18 سالگي کليه هزينه هاي نوزادان را مي پردازد آنگاه خواهيم ديد که رشد جمعيت صعودي خواهد شد.
مسئله تحصيل، مسکن، بهداشت و کار نيز مي بايد همراه و همزمان با رشد جمعيت در برنامه اقتصادي ساليانه باشد تا مشکل بيشتري همانند مشکلات اقتصادي کنوني کلاف سردرگم ديگري را پيچيده تر نکند.
والسلام