وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    مظلوميتي در خور ترحم

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 21 خرداد 1402 171 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 21 خرداد 1402          مظلوميتي در خور ترحم
    بحران هاي زنجيره اي در حوزه هاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي و پيامدهاي زيانبار آن به گرم شدن بازار تحليل مسايل گوناگون منجرگرديده و نظريه پردازان را به ارائه ي راه حل هايي که مي تواند در صورت علمي بودن راهگشا باشد ، سوق داده است ليکن از آنجايي که از مسئولين گرفته تا کارشناسان و دغدغه مندان اغلب در قامت منتقد ظاهر مي شوند و وضعيت موجود را نامطلوب توصيف مي کنند ، فضاي کنوني جامعه کمي ملتهب به نظر مي رسد و همه از پير و جوان و شاغل و بيکار در انتظار خبري که از بهبود اوضاع حکايت داشته باشد ، امروز خود را به فردا گره مي زنند . در چنين شرايطي ، از يک سو جامعه براي برخورداري از انگيزه کار و تلاش و تحمل شرايط سخت نيازمند اميدواري و ترسيم آينده اي روشن است و از سويي ديگر منتقدين وضع موجود قادر نيستند در راستاي تجزيه و تحليل مسايل از بيان واقعيت هاي تلخ چشم پوشي کنند . از يک سو مسئولين کشوري و استاني کارشناسان و اصحاب رسانه را به نقد و تحليل عملکرد کارگزاران فرا مي خوانند و از سويي ديگر بيم آن مي رود که انگشت گذاشتن بر روي ناکارآمدي ها و سوء تدبيرها ، سياه نمايي تلقي شود . از همه ي اينها گذشته ، مشکل اساسي رسانه ها در بحث نقد و تحليل مسايل موجود دسترسي به آمار مستندي است که از سوي نهادهاي مطلع با تکذيب مواجه نشود به همين دليل خبرنگاران تلاش مي کنند چنين آماري را ترجيحا از زبان مسئولين بشنوند تا ناگزير به پاسخگويي پيرامون چند و چون آن نباشند و از حاشيه ي امني که براي فعاليت دارند ، فاصله نگيرند . مسئولين نيز اغلب به کلي گويي بسنده مي کنند و کمتر پيش مي آيد که به جزئيات آمار مرتبط با عملکرد خود بپردازند چرا که اين امکان وجود دارد که بتوان با نگاهي مقايسه اي به وجود تناقضاتي اجتناب ناپذير در آنها پي برد . بر اهل اطلاع پوشيده نيست که شاخص هاي اقتصادي از قابليت بالايي براي تبيين يکديگر برخوردارند و همواره بين آمار بيکاري و رشد اقتصادي و نقدينگي و تورم و رکود و صادرات و واردات وعرضه و تقاضا رابطه اي معنا دار وجود دارد. دليل اصلي ارجاع مسئولين مياني و استاني به شعار ها و کلي گويي هايي که از سوي مقامات بالا دستي اظهار مي شود نيز همين است که نمي خواهند توپ پاسخگويي در خصوص کم و کيف آنچه بر زبان مي آورند در زمين خودشان باشد .
    بارها پيش آمده که يک مسئول از سويي تحريم ها را فرصتي براي خودکفايي قلمداد کرده و از سويي ديگر کاستي ها را به گردن تحريم هاي ضد حقوق بشري انداخته است  !با اين وضع روشن است که علت مواضع کج دار و مريز رسانه ها و پناه بردن آنها به حاشيه هاي امن چيست ؟
    تحصيلکرده هايي که بعضا در بدنه ي کارشناسي ادارات جا خوش کرده اند و از تخصص لازم براي تبيين وضعيت موجود برخوردارند ، دست به عصا راه مي روند زيرا از سوي کساني که به عمق ماجراها وقوف دارند ، پشتيباني نمي شوند !
    در چنين شرايطي دشوارترين کار اين است که يک رسانه بخواهد بدون عدول از بيان واقعيت ها ، ورودي به مرزهاي سياه نمايي نداشته باشد . کساني که وظيفه ي خود را کشف مصاديق سياه نمايي مي دانند عمدتا نگاه خود را روي ترسيم دورنماها متمرکز مي کنند . فرض کنيم يک گزارشگر به دنبال ترسيم دورنماي رونق صنعت گردشگري با توجه به وضعيت کنوني استان فارس ، خصوصا شيراز باشد . طبيعتا او چون نشانه ي اميدوارکننده اي براي جذب سرمايه گذار در اين زمينه نمي بيند نهايتا به اين نتيجه مي رسد که شايد تا بيست سال آينده نيز فارس نتواند علي رغم برخورداري از پتانسيل هاي گوناگون جايگاهي فراخور موقعيت خود در بحث گردشگري داشته باشد . پر واضح است که ترسيم چنين دورنمايي حداقل از سوي ادارات و نهادهاي متولي امر گردشگري سياه نمايي تلقي خواهد شد . فراتر از اين گاهي اوقات حتي گفته مي شود که اگر بخواهيم آماري دقيق از آسيب هاي اجتماعي قابل رويت در شيراز را ارائه دهيم به وجهه گردشگري آن خدشه وارد مي شود و ممکن است بازتاب چنين خبرهايي استان فارس را در رديف استان هاي ناامن و پرخطر قرار دهد که موجب گريزان شدن جهانگردان مي شود . نتيجه چنين رويکردي اين مي شود که رسانه ها بايد بيشتر هم و غم خود را به بيان برجستگي ها و امتيازات فارس در حوزه ي گردشگري معطوف کنند بدون اين که محاسبه کنند که در آمد پايين فارس و خصوصا شيراز از گردشگري يک هزارم حد انتظار از داشته هايش هم نيست .
    در دنيا ، ده ها شهر هستند که مجموع امتيازات و جاذبه هاي آنها به پاي جاذبه هاي گردشگري شيراز هم نمي رسد اما هر کدام از آنها صدها برابر شيراز از محل گردشگري درآمد دارند .
    آيا جز تنگ نظري و کج فهمي و جزم انديشي و بيگانگي با اقتصاد گردشگري و بي اطلاعي از رمز و رازهاي اين صنعت مي تواند به عنوان علت اين همه عقب افتادگي شيراز در اين زمينه مطرح باشد ؟ تنوع جاذبه هاي گردشگري شيراز از منظر کسي که با استانداردهاي اين صنعت آشنايي دارد بدون ترديد حتي از شهرهايي چون اصفهان و مشهد نيز بيشتر است اما اگر شمار هتل ها و مسافرخانه هاي موجود در اين دو شهر و امکانات مربوط به راه و تورهاي مسافرتي آنها را با فارس و شيراز مقايسه کنيم به مظلوميت شيراز پي مي بريم . مظلوميتي در خور ترحم
     
    شماره روزنامه:7779
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در یکشنبه, 21 خرداد 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.