وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    مخاطبان امام حسين (ع)

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 03 مرداد 1402 127 0
    سرمقاله "اسماعیل عسلی" 3 مرداد 1402        مخاطبان امام حسين (ع)
    در سال 60 هجري شاهد رويدادي هستيم که به دليل آثار و تبعات آن نام حسين ابن علي (ع) بيش از هر زمان ديگري بر سر زبان ها مي افتد و همه از دشمن و دوست پيرامون او و هدفي که با پايداري اش دنبال کرد سخن مي گويند به طوري که بسياري از مسلمانان خصوصا در خارج از سرزمين حجاز تحت تاثير اين رويداد تاريخي به دنبال هويتي جديد که آنها را از بني اميه متمايز کند هستند . در واقع بسياري از صف بندي ها ، خروج ها و قيام ها چه در عراق و حجاز و چه در ايران و مصر و حتي شام سرچشمه اي جز قيام عاشورا ندارد هر چند نمي توان با اطمينان از وجود انگيزه هاي مشترک در اين قيام ها سخن گفت. داعيه ي اصلي امام حسين (ع) شايسته سالاري است آن هم با تکيه بر خواست اکثريت بازماندگان اصحاب پيامبر و تابعين که با توجه به شناختي که از نحوه ي سلوک پيامبر (ص) و رويه ي خلفاي راشدين خصوصا علي (ع) داشتند حاضر به پذيرش خلافت يزيد نبودند زيرا شيوه ي انتخاب او نه با فرهنگ عربي که بر شيخوخيت و سالمندي استوار بود همخواني داشت و نه سوابق و عملکرد يزيد مي توانست توجيه کننده ي جايگاه او به عنوان جانشين پيامبر (ص) باشد . ضمن اين که در صلح نامه امام حسن (ع) و معاويه نيز نه تنها بر سر جانشيني يزيد توافقي صورت نگرفته بود بلکه توصيه امام حسن (ع) اين بود که امر خلافت پس از مرگ معاويه به شورا و نظر مسلمانان واگذار شود.
    در بين مسلمانان غير از اکثريت اهالي شام که تحت تاثير تبليغات اموي بودند و معاويه خودش با جعل حديث به نقل از پيامبر اسلامي ديگر را به آنها معرفي کرده بود ، در بين صحابه و تابعين بر سر ناشايستگي يزيد تقريبا اتفاق نظر وجود داشت اما بر سر اين که چه کسي بايد خليفه ي مسلمانان باشد به دليل رسوبات بر جاي مانده از قبيله گرايي و رواج سهم خواهي ها ، ديدگاه ها بر سر اين موضوع يکسان نبود و لذا معاويه با زيرکي سوار بر همين موج اختلاف نظر بر سر تعيين خليفه شد و به زعم خود با اين دستاويز که پس از من مشکلي پيش نيايد با تهديد و تطميع زمينه ي گرفتن بيعت براي فرزندش را فراهم کرد و از آنجايي که روساي قبيله در آن زمان حرف اول را مي زدند  و اغلب آنها از رهگذر حضور در فتوحات مال و دارايي فراوان داشتند و با اشرافيت زندگي مي کردند تطميع آنها کار چندان دشواري نبود تا معاويه بتواند براي اولين بار پس از پيامبر به شکل وقيحانه اي خلافت را موروثي کند و زنجيره واگذاري خلافت به فرزند پس از يزيد نيز تداوم داشته باشد . ترديدي نيست که امام حسين (ع) نيز با برادرش امام حسن (ع) بر سر نحوه انتخاب جانشين پيامبر همداستان بود هر چند مکاتبات ايشان با معاويه نشان مي دهد که موضعي مقتدرانه و سازش ناپذير دارد ؛ چرا که معاويه در عمل ثابت کرده بود که به وعده هاي خود پاي بند نيست و علي رغم اختيارات روزافزون که براي خود تدارک ديده بود ، پاسخگوي هيچکس نبود و رفتارش با کساني نظير ابوذر ، محمدابن ابي بکر ، حجرابن عدي و عمار ياسر و ... نشان مي داد که ادامه دهنده ي راه ابوسفيان است ولي در عين حال امام حسين (ع) به صلحي که امام حسن (ع) پاي آن را مهر کرده بود وفادار ماند و پس از مرگ معاويه نيز با هدف گرفتن کرسي خلافت قيام نکرد بلکه نظر ايشان روشنگري با استناد به سيره پيامبر (ص) و برخي از صحابه و معرفي حق و ارائه ي معيارهاي مبتني بر ارزش هايي بود که راه مسلمانان را براي انتخاب خليفه ي مسلمين براي هميشه هموار مي ساخت . امام حسين (ع) به اين واقعيت وقوف کامل داشت که چون اکثريت مردم عراق خصوصا اهالي کوفه طعم پيشوايي علي (ع) را چشيده اند و به رفتار معاويه در زمان خلافتش با ساکنان عراق معترض بوده اند از آمادگي بيشتري نسبت به ساکنان ساير بلاد اسلامي براي حمايت از نهضت حسيني برخوردار هستند . در عين حال امام حسين (ع) تا مدتي پس از دريافت نامه هاي فراوان که سران کوفه به او نوشتند قصد خود را براي بيعت نکردن علني نکرد که البته آنچنان که در تاريخ آمده است اهالي کوفه نيز برخلاف وعده هاي خود به دليل آشفتگي ناشي از رويکردهاي قبيله اي و نگاه سهم خواهانه اي که به جان اشراف اين شهر افتاده بود نتوانستند همراه خوبي براي نهضت حسيني باشند . در نتيجه به جاي اين که موضعي يکپارچه اتخاذ کنند به جان يکديگر افتادند و ملعبه ي دست اين و آن شدند و با سکوت و خانه نشيني و چانه زني هاي بيهوده فاجعه اي بزرگ را رقم زدند .
    و اما امويان بر اساس برنامه ريزي اوليه قصد داشتند با سرکوب نهضت حسيني همه چيز را در عراق تمام شده وانمود کنند ولي بازتاب آنچه در صحراي کربلا گذشت ، موجب شد که نه تنها مردم عراق بلکه ساکنان ساير بلاد متصرف شده توسط مسلمانان نيز علم مخالفت با امويان را برافرازند تا آنجا که ايران و مصر و يمن نيز به کانون مبارزه با آنچه در جريان بود تبديل شد . حتي مي توان مدعي شد که موتور متحرکه برخي نهضت ها نظير قيام شعوبيه که صبغه ي ملي آن چربش قابل ملاحظه اي داشت نيز از چنين آبشخوري تغذيه مي کرد .
    تمامي اين ماجراها موجب گرديد که امام حسين (ع) در طول تاريخ از يک منظر به عنوان يک شخصيت آزاده ي عرب مطرح باشد تا آنجا که برخي از اعراب مسيحي نيز به ايشان اظهار ارادت کرده اند و هم به عنوان پيشواي شيعيان و الگوي آنها نقش يک انگيزه بخش و حامي معنوي را ايفا کند و هم به عنوان يکي از شخصيت هاي برجسته و محبوب در بين مسلمانان مطرح باشد و نهايتا به عنوان شخصيتي جهاني که الهام بخش آزاديخواهان در سراسر دنيا در تمامي اعصار است از او نام برده شود .
    اکنون که نزديک به 1385 سال از ماجراي کربلا مي گذرد تاکنون هزاران کتاب پيرامون شخصيت امام حسين (ع) به رشته ي تحرير درآمده و راه ايستادگي در برابر حکومت افراد ناشايست و فاقد صلاحيت نيز در فرهنگ نهضت حسيني جايگاه خاصي دارد و هر ساله شاهد برگزاري آيين بزرگداشت ياد و خاطره مقاومت و شهادت امام حسين (ع ) و يارانش در سراسر جهان توسط شيعيان و علاقمندان به آن حضرت در قالب مراسم عزاداري ، سخنراني ، تعزيه و حرکات نمادين و برپايي نشست هاي علمي و توليد آثار هنري و ... هستيم .
    در راستاي پاي بندي به آرمان هاي حسيني انتظار مي رود که چنين آيين هايي با محوريت دفاع از شايسته سالاري برگزار شود و شاهد غلبه ي حواشي برمتن نباشيم زيرا هر آنچه در کربلا روي داد در همين راستا قابل توجيه و پذيرش است  . ضمن اين که اصل شايسته سالاري قابليت بالايي براي الهام بخشي به تمامي انسان ها دارد و مرزهاي جغرافيايي را درمي نوردد و عزاداري را در اشکال موجه و منطقي آن قابل دفاع مي کند . بديهي است که اگر رودررويي دو گروه در کربلا به گونه اي توصيف شود که گويا دعوا بر سر خلافت و حکومت بر مردم بوده و منازعه اي خانوادگي و عربي بين بني هاشم و بني اميه رخ داده ، مسلما شعاع تاثيرگذاري بسيار محدود و حتي اغواکننده اي خواهد داشت زيرا آنچه به اين رويداد عمق و جهت و تقدس مي بخشد هدفي متعالي است که عصاره و خلاصه ي آن اين است که شايستگي از جهات گوناگون براي فرمانروايي بر مسلمانان شرط اصلي است . لذا محتواي جهت گيري مداحي ها نيز بايد حول چنين محوري بچرخد و شعارها و نوحه ها بايد ضمن حماسي بودن از موضع عزت طلبي ، تداعي کننده ي معيارهاي ارزشي مطمح نظر شهداي کربلا باشد . با چنين رويکردي مي توان گفت که منازعه بر سر حاکميت شايستگان و افراد لايق نه تنها در جوامع شيعي و مسلمان بلکه در مجامع جهاني نيز بايد رفتاري ستوده و ديني توصيف شود . با چنين رويکردي مي توان جهاني را با نهضت حسيني همراه کرد چرا که مخاطبان امام حسين (ع) در آخرين لحظات حيات ايشان همه ي انسان ها بوده اند ، همه ي انسان هاي آزاده.
     
    شماره روزنامه:7816
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 03 مرداد 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3