وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    ضرورت ایجاد وزارت نظارت و پیگیری به جای مطبوعات  

    توسط محمد عسلی/ مدیر مسئول روزنامه عصرمردم 05 آبان 1402 294 0
    سرمقاله محمد عسلی 6 آبان ماه          ضرورت ایجاد وزارت نظارت و پیگیری به جای مطبوعات
    وقتی مطبوعات و رسانه  های برخط از قدرت اجرائی برخوردار نیستند تا بتوانند نقدهای خود را به اجرا درآورند و یا حتی با محدودیت  های قانونی و غیرقانونی نمی  توانند عملکرد مدیران اجرایی را شفاف نقد نمایند بی  شک وزارتخانه مستقلی می  باید تأسیس شود تا بر اجرای مصوبات و قوانین موضوعه نظارت داشته باشد و از اختیاراتی برخورد گردد تا بتواند پیگیری  های لازم را انجام دهد.
    مسلماً این طرح یا خواسته نیاز به مطالعه و یافتن راهکارهایی برای حسن و قبح آن دارد. زیرا هر نهاد یا وزارتخانه  ای که ایجاد می  شود برای دولت بار مالی دارد. اما درآمدی که از تأسیس چنین وزارتخانه  ای حاصل می  شود می  تواند علاوه بر تأمین هزینه  های مربوطه سودی هم ذخیره کند.
    می  گویید: چگونه؟ عرض می  کنم بسیاری از اقدامات دولتی و تصمیمات دفعی یا به باد فراموشی می  روند و یا مشمول مرور زمان می  شوند و یا به اجرا درنمی  آیند. این گفته  ها و تصمیمات حتی وقتی به صورت مصوبه درمی  آیند و دستور اجرا می  گیرند مشکل تأمین بودجه دارند، پس جدای از هر سه قوه تفکیک شده مملکتی قوه دیگری می  باید مستقل از هر سه قوا کار نظارت و پیگیری را دنبال کنند به گونه  ای که مردم هر خواسته یا اطلاعی دارند بدون تشریفات و حاجب و دربان بتوانند خواسته و اطلاعات خود را حضوری یا مکتوب به مسئولین مربوطه برسانند.
    هم  اکنون سالیانی است روزنامه  ها و حتی هفته  نامه  ها برای تأمین نیازهای مالی خود سخنگو و مدافع عملکرد مدیران ادارات شده  اند و فراموش کرده  اند که رسالت مطبوعات تنویر افکار عمومی و نقد عملکرد مسئولان است.
    خبرنگاران و گزارشگران در به در به دنبال مسئولان و شهرداران برای کسب گزارشات و اخباری هستند که از آن نان و آبی به در آید و به اصطلاح رپورتاژی درآمدزا همانند آبی جاری آسیاب روزنامه  ها را بگرداند.
    رسانه  های برخط هم دست کمی از روزنامه  ها ندارند زیرا آنها هم به علت نیاز مالی به این وادی افتاده  اند.
    زمانی بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تأمین نیازهای مالی و تدارکاتی روزنامه  ها و سایر نشریات بودجه  هایی اختصاص می  داد که خرید کاغذ، زینگ و فیلم را با بهای دولتی مسیر می  کرد.
    این که وزارت فرهنگ و ارشاد حمایتی از نشریات نمی  کند یک روزنامه 12 صفحه  ای فقط 20 هزار تومان کاغذ مصرف دارد پس می  باید 50 هزار تومان به فروش برسد تا سایر هزینه  ها را تأمین کند. حال آنکه همین روزنامه، امروز به بهای 15 هزار تومان عرضه می  شود که مردم توان خرید آن را ندارند و ادارات دولتی هم بعد از یک سال آبونمان آن را با زحمت و منت پرداخت می  کنند و در ازاء توقعاتی که دارند حریت و آزادگی و رسالت روزنامه  نگاران را زیر سایه می  برند.
    اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این نتیجه رسیده که دیگر حمایت مالی به مطبوعات و نشریات نداشته باشد می  باید بداند که بخش عمده  ای از رسالت کاری خود را از دست داده است زیرا در شرایطی که بهای هر کیلو روزنامه کاهی تا رسیدن به چاپخانه به 50 هزار تومان رسیده دیگر توان مالی برای تأمین حقوق خبرنگاران و گزارشگران با رسالت به منظور نقد عملکرد مسئولان و تنویر افکار عمومی باقی نمانده و روزنامه  ها به دکان بده بستان  هایی تبدیل شده  اند که از محل تقسیم آگهی  های دولتی همانند گوشت قربانی مقدار کمی به هر روزنامه می  رسد. چنین وضعی کجا می  تواند شرایطی فراهم کند که انگیزه نقد و تنویر افکار عمومی وزن کیفی روزنامه را ارتقاء دهد؟
    این تفکر که هر تعداد روزنامه تقاضا شود اجازه نشر یابد تا هر کس قوی  تر است بماند. فقط روزنامه  هایی می  توانند بمانند که توانسته باشند با ایجاد روابط ناسالم به بده بستان-هایی وارد شوند که روز به روز از رسالت خود دور می  شوند مروری گذرا بر روزنامه  های منتشره به ویژه روزنامه  های غیردولتی که میزان تأثیرگذاری  شان در افکار عمومی به شدت پائین آمده کافی است تا یکنواختی و همانندسازی خبری را مشاهده کنیم. اگر ابر و باد و مه و خورشید هم در کار باشند که نیستند از این نمد کلاهی ساخته نخواهد شد و نانی درنمی  آید زیرا آنان که می  توانند روزنامه  نگاران حرفه  ای، دلسوز، مسئولیت  پذیر و باتجربه  ای باشند میدانی برای حضور نمی  بینند و کسانی که حتی قادر به نوشتن یک نامه بی  غلط هم نیستند صاحب امتیاز روزنامه شده  اند زیرا با واسطه توانسته  اند مجوزهای لازم را بگیرند.
    نمایندگانی سراغ دارم که سالیانی است مجوز انتشار روزنامه دارند اما بیش از چند شماره در زمان تبلیغات انتخاباتی منتشر نکرده  اند.
    در شرایطی که هر استانی به صورت محدود می  تواند از محل تقسیم آگهی  های دولتی روزنامه  های انگشت  شماری را حمایت مالی نماید تا بتوانند دوام آورند چه ضرورتی دارد که نسبت به صدور مجوزهای بیشتر اقدام شود و یا اجازه انتقال روزنامه  های ناموفق در استان  های محروم برای انتشار در استان دیگر داده شود تا آگهی  های دولتی به گونه  ای تقسیم شود که نتواند دردی از هیچ روزنامه  ای دوا کند؟
    علیرغم آنکه چهل و چند سال از عمر ایجاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می  گذرد هنوز وزیران آن در آزمون و خطا برای ایفای وظایف خود هستند زیرا مروری بر تجربه گذشتگان ندارند.
    اگر پذیرفته  ایم که جنگ رسانه  ای در جهان امروز از جنگ نظامی تعیین  کننده  تر شده است و هر کشوری به ویژه کشورهای امپریالیستی می  خواهند بر افکار عمومی مردم دیگر کشورها مدیریت رسانه  ای داشته باشند باید وضعیت عملکردی روزنامه  ها را با رفع نیازهای مالی آنان تغییر دهیم و آنها را به وظایف و رسالت قانونی و واقعی  شان نزدیک کنیم که اگر بتوانند بمانند و اگر نتوانند جای خود را به کسانی دهند که می  توانند.
    والسلام
     
    شماره روزنامه:7891
    این مورد را ارزیابی کنید
    (2 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در شنبه, 06 آبان 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.