وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    بی  سوادانی که کور نیستند و باسوادانی که کورند!  

    توسط محمد عسلی/ مدیرمسئول روزنامه عصرمردم 05 دی 1402 117 0
    سرمقاله 06 دی 1402 محمد عسلی          بی  سوادانی که کور نیستند و باسوادانی که کورند!
    در خبرها آمده است که بیش از هفت و نیم میلیون بی  سواد در ایران شناسایی شده  اند. اگر آمار بیسوادان مهاجر افغانی اعم از مهاجران رسمی و شناسایی شده و مهاجران غیررسمی و شناسایی نشده را به تعداد بی  سوادان کشور بیفزاییم قریب به 15 میلیون نفر می  شوند. بی  سوادی که در گذشته به مفهوم ناتوانی در خواندن و نوشتن تلقی می  شده امروز با توجه به گسترش سریع صنعت الکترونیک و ابزارهای اطلاع  رسانی در اختیار از جمله گوشی  های تلفن همراه که از کودک 4 ساله تا پیرمردان منتظر موت اکثراً در اختیار دارند بی  سوادی معنا و مفهوم دیگری را به اذهان متبادر می  کند که صرف ناتوانی در خواندن و نوشتن بی  سوادی نیست. بلکه باسوادانی که قادر نباشند در جوامع امروزی خواسته  ها و نیازهای خود را از طریق ابزارهای الکترونیک و شناسایی نرم افزارهای آنها به انجام رسانند بی  سواد تلقی می  شوند. زیرا همگان آگاهند که بسیاری از خدمات بانکی، حمل و نقل، خرید و ارتباطات با توسل به برنامه  های کامپیوتری امکانپذیر است.
    اگر مطالعه را صرفا کتاب  خوانی قلمداد نکنیم آمار مطالعه و آگاهی از طریق گوشی  های همراه، به علت ارزیابی  های انجام شده و میزان دلمشغولی به مطالعه بسیار افزون می گردد و آمارهای ارائه شده را زیر سئوال می  برد هر چند بسیاری قادر به خواندن و نوشتن نباشند لیکن توسط گوش اطلاع  رسانی می  شوند. مضافا اینکه تصاویر تلویزیونی بهتر از مطالعه، آموزش  دهنده و آگاه  کننده  اند اما نیازهای کشور برای بهره  مندی از تخصص در موضوعات علمی از طریق آموزش امکانپذیر است. اگر زمانی در مکتبخانه  ها با چوب و فلک کودکان را آموزش می  دادند تا با روش شناساندن الفباء خواندن را بیاموزند با قانون گشتالت در آلمان آن روش منسوخ گردید و آموزش خواندن و نوشتن آسان  تر و علمی  تر شد.
    با تحولات اخیر در نوآوری  های صنعت الکترونیک، ارتباطات و تعاملات اجتماعی شکل و محتوای دیگری به خود گرفت و جهان به دهکده  ای کوچک تبدیل شد که همگان اعم از باسواد و بی  سواد خواسته و ناخواسته به آگاهی  هایی دست می  یابند که بعضا در عمل مفید هم نیست و چه بسا گرهی از مشکلات روزمره آنان را باز نمی  کند.
    ناگفته پیداست که آمار بیسوادان زنگ خطر بزرگی است که جامعه ما را تهدید می  کند زیرا سواد به معنای درک بهتر آفرینش و هدف از زندگی که به قدرت تفکر خلاق می انجامد یک ضرورت است که الزاماتی را برای قانونمندی، نظم و کاهش جرائم و مخاطرات در پی خواهد داشت.
    تجربه نشان داده که جوامع باسواد زندگی مرفه  تری دارند و از امنیت و آرامش بیشتری برخوردارند.
    معضل بیسوادی در هر مقطعی از زمان و در هر مکانی آثار نابهنجاری را در ارتباطات و تعاملات انسانی به جای می  گذارد که حجم پرونده  های دادگستری و افزایش جرایم از نشانه های آن است.
    مسلما آگاهی از قوانین و مقررات کشور و مطالعه آثار نویسندگان، آموزش و تربیتی را سبب می  شود که هر فرد ضمن شناخت حقوق خود و دیگران ملزم به قانونمندی و رعایت نظم و مقررات می  گردد. پس به هر میزان دولت در آموزش و پرورش و ختم معضل بیسوادی هزینه و سرمایه  گذاری کند از خسارات جبران  ناپذیری که بی  سوادی در پی دارد پیشگیری خواهد کرد.
    متأسفانه به هر دلیل بودجه نظامی که در شرایط فعلی الزام  آور شده است درصد بالایی از بودجه سالیانه کشور را به خود اختصاص می  دهد و از بودجه آموزش و پرورش می  کاهد. این روند ما را از توسعه و ارتقاء فرهنگ شهرنشینی باز می  دارد و صرفا امنیت از طریق نیروهای انتظامی و نظامی میسر می  شود خواه برای حفظ مرزها و خواه برای نظام  مندی جامعه.
    بی  شک شکل  گیری نابهنجاری  ها و اندیشه  های جرم  زای ناشی از فقر، اعتیاد، طلاق، اختلافات خانوادگی و جرائمی مانند قاچاق مواد مخدر و امثالهم همه از آموزش و تربیت غلط و ناهماهنگی بین مدرسه، خانه و اجتماع ناشی می شوند. مثلثی که اگر حریم امن و سالمی نباشد از آن امید و روزبهی انتظار نباید داشت.
    هر چند امروز بی  سوادی به معنای کوری نیست و توانایی هم به معنای دانایی به حساب نمی  آید اما دانایی می  تواند توانایی بیشتر و بهتری را سبب شود، تا یار کرا خواهد و میلش به که باشد؟
    نرخ رشد اقتصادی کشور بستگی به آماده  سازی نیروهای ماهر و متخصص دارد که اگر بیسوادان روز به روز افزایش بیشتری داشته باشند ما شاهد کاهش نرخ رشد اقتصادی خواهیم بود. مضافا اینکه بسیاری از تحصیلکرده  ها و متخصص  ها روی به مهاجرت آورده  اند به هر دلیل که بحث آن در این کوتاه نوشتار نمی  گنجد. نتیجه آنکه بی  سوادی به هر میزان ما را از توسعه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باز می  دارد.
    رویکرد به آموزش رایگان همگانی یک ضرورت انکار ناپذیر است که اگر به آن توجه شود بیسوادی از این کشور رخت برخواهد بست. امروز ما با باسوادانی مواجهیم که کورند و سوادشان از قدرت و تفکر خلاق برخوردار نیست هرچند بی  سوادانی داریم که می  بینند و کور نیستند زیرا حداقل در انجام وظایف خود کوتاهی نمی  کنند.
    والسلام
     
    شماره روزنامه:7942
    این مورد را ارزیابی کنید
    (1 رای)
    آخرین ویرایش در سه شنبه, 05 دی 1402

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3