از آغاز پیدایش مادها و پارس ها تا به اینک که بیش از 2500 و اندی سال از آن می گذرد ایران ما برای بقای خود و حفظ مرزهایش پیوسته در دفاع و حمله بوده و جنگ، رویدادی اجتناب ناپذیر بوده است.
سرنوشت سلسله های پادشاهی، حفظ مرزها، دارایی ها، امنیت فرد و جامعه، تحولات فرهنگی، حفظ میراث های باستانی و فرهنگی، رشد و توسعه اقتصادی و نهایتا روابط با همسایگان در گرو تدبیر و سیاست حکام و توانایی دفاع از سرزمین و دستاوردهای علمی و صنعتی آن بوده است.
امروز هم ما دشمنانی داریم و کمتر از همیشه دوستانی زیرا در شرایط فعلی که انقلاب صنعتی و الکترونیکی زندگی را سرعت بخشیده و سبک زندگی ماشینی نیازها را بیش از گذشته توسعه داده و افزون کرده روابط عاطفی بین ملت ها و حتی بین افراد یک ملت به شدت کاهش یافته انسانها از آسمان بریده و ناامید، به زمین و هر آنچه می توان از آن سود کرد چسبیده اند و جنگ در اشکال مختلف رخ نموده است.
امروز دیگر زور بازو و پهلوانی برنده منازعات و مقابله ها نیست، قوانینی هم حاکم بر جنگ ها نیست و اگر هم باشد روی کاغذ رنگ باخته و کهنه شده است.
ما در عصری زندگی می کنیم که فریب، حیله و کلاهبرداری و دروغ ابزار سیاست روابط بین الملل است و اگر دستی به دوستی از آستین بیرون می آید دشنه ای در خفا برای ضربه زدن آماده است.
جنگ ها ناجوانمردانه و به دور از عدالت و ترحم است و دشمن و دوست، نظامی و غیرنظامی نمی شناسد. منافع ملی کشورها اولویت اول هر دولتی است حتی اگر از طریق، قاچاق، دزدی، چپاول، جنگ، کلاهبرداری و خیانت به دست آمده باشد.
اگر روزگاری اسکندر، هولاکو، چنگیز، ترکان عثمانی و پیش از آن امپراطوران رم و یونان به کشور ما حمله ور می شدند و در شکست و پیروزی ها ملت ما سهم می داشت. شمشیر در برابر شمشیر و قدرت بدنی در برابر قدرت بدنی و زورآزمایی لشکری در برابر لشکری تعیین کننده می بود امروز تنها می توان با یک بمب اتم شهر ی را با خاک یکسان کرد بدون آنکه زخمی برداشت و یا خسارتی متحمل شد.
جنگ امروز جنگ با ابزارهای دیگر هم معمول است. جنگ رسانه ای، جنگ سایبری، جنگ اقتصادی، جنگ تحریم و انزوای سیاسی، جنگ آب و هوا، جنگ در فضاهای مجازی بی در و پیکر، جنگ داروهای مخدر، جنگ پنهان آلودگی ها، جنگ ربودن ابرها و آب ها و نهایتا جنگ ربودن و مخدوش کردن باورها و اعتقادات است.
با این وصف کدام کشور یا ملت می تواند مصونیت صد سال قبل را از این همه جنگ داشته باشد بدون آنکه در آموزش و پرورش و فرهنگ و هنر توانسته باشد سرمایه گذاری کند و پشتوانه ای از فهم، دانش و تجربه را در طول زندگی مایه اولیه و جنگ افزاری مقابل تجاوزات دشمنان در پس انداز آحاد ملت ایجاد کند؟.
هر قدمی که به عقب برگردیم ده قدم از پیشرفت بازمی مانیم. سرعت انتقال تکنولوژی و تنوع مصنوعات به گونه ای است که وسائل دیروز از وسائل امروزی عقب می-مانند.
وقتی در ایران انقلاب اسلامی پیروز شد اکثریتی از مسئولان حکومتی بر این عقیده بودند که فوتبال وسیله ای استعماری است و آموزشگاه های رایانه ای منحرف کننده اند.
دستور آمد که ویدئوها را از مدارس جمع آوری کنند و کتابخانه ها تصفیه شوند. مدتها با آنتن ماهواره ها مبارزه شد و چه بسیار نارضایتی ها و خسارت های مادی که به بار آورد. در ادارات اگر مردها پیراهن آستین کوتاه می پوشیدند مؤاخذه می شدند و خیلی تغییرات دیگر که جای بحث فراوان دارد.
اما امروز با گذشت 45 سال از همه آن سلیقه های شخصی و دیدگاه های سیاسی و فرهنگی نچسب عقب نشینی شده حتی اگر به مصلحت امری نیک و پیگیرنده می بوده.
جامعه به سمتی در حرکت است که صنعتی شدن الزام آور است و فرهنگ آن لایتغیر می نماید اقتصاد شتر گاو پلنگی نمی تواند با دنیا روابط تعاملات و اقتصادی داشته باشد. بانک بدون رباخواری حتی اگر بانک قرض الحسنه باشد نمی تواند ادامه حیات دهد محدودیت های دینی و مذهبی روابط و ساختارهای اقتصاد سرمایه داری و کمونیستی و سوسیالیستی را محدود یا خنثی می کنند چنانکه در طول این سالهای انقلابی مشاهده کرده ایم. و بالعکس تلاش در جهت اسلامی کردن همه چیز به اسلام لطمه می زند. زیرا اسلام در هر ظرفی نمی گنجد و ظرف خاص خود را می طلبد.
جنگی این چنینی در تعارض و تضاد با معیارهای دینی هم در ساختار اداری ما در جریان است راه گریز از این مصائب ضررزننده رویکردی متعادل است که بتواند در کاهش چالش ها و جنگ های تحمیلی مؤثر واقع شود.
یک جاده دو طرفه می باید در ظرفیت و تعادل رفت و آمدها خود را همسو و موازی کند یک طرف ملت و طرف دیگر دولت. نمی توان انتظار داشت که دولت در طرف خودرفتاری معقول و سیاستی معمور داشته باشد اما طرف دیگر قانونمند و نظم پذیر نباشد.
ایران ما هم در گذرگاهی از تاریخ قرار دارد که نمی تواند از تحولات و تغییرات ناشی از رشد صنعتی و اقتصادی و یا منازعات منطقه ای دور بماند. هر اتفاقی که در جهان می افتد کم و زیاد دودش به چشم همه کشورها می رود.
عملکرد جنگی اسرائیل بر علیه مردم فلسطین به گونه ای فجیع و دهشت بار است که وجدان جوامع صنعتی را هم تحریک کرده است و صدای همه مردم دنیا را درآورده اما نه گوش آمریکا که حامی اصلی اسرائیل است به اعتراضات و موازین حقوق بشر خودساخته بدهکار است و نه گوش صهیونیست های وحشی، زیرا وقتی اصالت از معنویت گرفته شده و به مادیات داده شده ترسی از خدا در دل کسی ایجاد نمی شود و دلی برای مظلومی نمی سوزد.
به قول یغمای جندقی گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/ آنکه البته به جائی نرسد فریاد است.
والسلام