نباید از نظر دور داشت که تکنولوژی تنها به یاری رسانه ها نیامده بلکه ابزارهای جنگی نیز از چنین امکاناتی فراتر از حد تصور برخوردارند و چه بسا انعکاس یک رویداد زمینه ای برای رخداد مشابه آن باشد . چنین معضلی در شرایطی که جامعه با آمیزه ای از بحران ها از جمله جنگ و تحریم و تهدید است مواجه است بیش از هر زمان دیگر خودنمایی می کند .

در چنین شرایطی بزرگترین چالش رسانه های شناسنامه دار داخلی ، رقابت با رسانه های خارجی است .

برخی از رسانه های خارجی تحت تاثیر ارتباطات مویرگی که با یکدیگر دارند ، به موازات رقابت درکسب و انتشار و تحلیل خبر ، در خصوص بزرگنمایی برخی اخبار و عبور شتابزده از کنار سایر خبرها ، وظیفه ی فضا سازی را برای به نتیجه رسانیدن جنگ شناختی بر عهده دارند زیرا آنچه آنها را پیرامون نحوه انعکاس برخی رخدادها در یک مسیر قرار می دهد ، اهداف و منافع مشترکی است که دنبال می کنند .

مفهوم استقلال در پیوند با فعالیت های رسانه ای با مفهوم استقلال سیاسی مشابهت هایی دارد که در مواردی با تلقی عامیانه و دم دستی از استقلال سازگار نیست.

اگر رسانه های داخلی بخواهند به موازات حفظ استقلال ، قدرت اثرگذاری ، سرعت بخشی به انتقال خبر و بالا بردن کیفیت تحلیل و تفسیرها، هدف مشترکی را برای خود تعریف کنند ، به منافع ملی می رسند. در پیوند با همین مسئله از آنجایی که اغلب رسانه های داخلی نقش سخن گویی از شخصیت ها، احزاب و گروه ها را ایفا می کنند ، رسیدن به تعریفی از هدفی مشترک برای آنها در گرو این است که احزاب و گروه های سیاسی نیز به چنین تعریف مشترکی رسیده باشند .

بهترین محک برای درک این که آیا احزاب و رسانه های ما از قابلیت و همگرایی لازم برای دفاع از منافع ملی برخوردارند ، ارزیابی برآیند عملکرد آنها در بحران های سیاسی و اقتصادی است .

اگر در جایی دولتمردان و کارگزاران نیازمند این هستند که نشانه هایی از چرخش و انعطاف را بروز دهند اما برخی رسانه ها بدون درک واقع بینانه از شرایط جدید، راه خود را بروند ، تردیدها در خصوص وجود چنین پتانسیلی خودنمایی می کند .

متاسفانه گاهی فهم لزوم رقابت در عرصه ی داخلی بین رسانه ها و همگامی آنها در عرصه ی جهانی برای بعضی افراد دشوار است و علت آن این است که آنها به تعریفی مشترک از منافع ملی نرسیده اند .

بسیار پیش می آید اعضای یک خانواده که بر سر مالکیت زمین و بنای آن به عنوان ارثیه دچار اختلاف می شوند در زمان مواجهه با فردی خارج از خانواده و غریبه که مدعی مالکیت تمام خانه اعم از زمین و بنا و به قول معروف عرصه و اعیان است در یک موضع مشترک قرار می گیرند و این مسئله به اندازه ای قابل درک است که نیازی به چانه زنی ندارد . اینجاست که شخصیت ها و جریان های سیاسی و به تبع آنها رسانه هایی که نقش سخنگویی آنها را ایفا می کنند باید بدانند که در کوران التهابات سیاسی و اقتصادی چگونه با وجود تمامی اختلاف نظرها به یکدیگر نزدیک شوند .

ممکن است شعاری که در گذشته به هر دلیل مصرف داخلی و یا خارجی داشته اکنون دیگر کارکردی نداشته باشد و پیگیری آن نفعی به ما نرساند در دنیای سیاست زمانی که برخی رخدادها فضا را روشن می کند و نسبت به درستی رویکردهای قبلی تردید ایجاد می نماید ، بازگشت از چنین رویکردهایی در هر زمانی می تواند به منزله ی عبوری مدبرانه از یک چالش خودساخته باشد . پر واضح است که بروز خطا به دلیل نوزایی مردمسالاری و کم تجربه گی و آرمانگرایی های ناسازگار با واقعیت های جهانی امری اجتناب ناپذیر است.

طبیعت انقلاب ها همین است که گاه انقلابیون در دام چالش های خودساخته ای می افتند که اصرار بر پیگیری آنها هزینه های زیادی را برکشور تحمیل می کند و عبور از این چالش ها و عدول از مواضع پرهزینه برای بازیگران عرصه سیاست نه تنها عیب تلقی نمی شود بلکه زاییده ی تیزهوشی و درک شرایط است .

ظرف چند دهه ی گذشته ما شاهد برخی موضع گیری ها و اقدامات بوده ایم که اگر با تجاربی که تا کنون کسب کرده ایم دوباره به همان شرایط برگردیم آنها را تکرار نخواهیم کرد زیرا درک واقع بینانه ای از هزینه ها و خسارات آن داریم . ما باید باور داشته باشیم که پافشاری بر برخی مواضع پرهزینه به حل مشکلات ناشی از چنین مواضعی نمی انجامد به همین دلیل وظیفه ی اصلی رسانه ها در شرایط بحرانی ناشی از به هم رسی چالش های خودساخته ، یاری رسانیدن به گردانندگان کشور برای عبور از این گونه چالش هاست .