موسيقي سلطان هنرهاست . چرا که جهان آفرينش نيز داراي هارموني است . موسيقي هم ساير هنرها را در بطن خود مي پروراند و به اوج مي رساند و هم برخي هنرها را همراهي نموده و پيوندي ناگسستني با روح و جان انسان برقرار مي کند . يک خواننده ي خوب با گزينش اشعار متعالي و خوانش صحيح واژه ها و صداي خوش ، شنونده را به انديشيدن واداشته و او را با خود به ژرفاي معاني چند لايه ي سروده ها مي برد . امکان خواندن آواز در دستگاه ها و مقام ها که هر يک به اقتضاي حال و هواي اشخاص به آنها حسي خاص مي بخشد مي تواند همگان را به درکي مشترک از يک سروده برساند و آرايه هاي نهفته در اشعار بزرگان ادب را آشکار سازد .
زنده ياد استاد محمد رضا شجريان از محدود خوانندگاني بود که پله هاي ترقي و تکامل را در سايه ي بهره مندي از عزم و اراده اي خلل ناپذير پشت سر گذاشت . دلنشيني و جنس صدا و حسن و ملاحتي که با منش و شخصيت او در آميخته بود او را در جهان هنر بلند آوازه ساخت . وي با پشت کردن به روزمره گي و عوام زده گي و با نگاهي عاري از دلبستگي هاي مادي در گرماگرم رواج موسيقي هاي بازاري حتي براي لحظه اي موسيقي سنتي و ريشه دار ايراني را رها نکرد و همواره با کساني حشر و نشر داشت که دغدغه اي جز اعتلاي هنر به مفهوم واقعي آن نداشتند . از جمله امتيازات زنده ياد شجريان اين بود که به عنوان شخصيتي به گزين و متين، هنر خود را با هنر بزرگان سخته گوي اين سرزمين نظير حافظ و سعدي و مولانا و خيام و محدود شاعران معاصر گره زد تا بتواند آثاري ماندگار و قابل دفاع از خود به يادگار گذارد . صداي خاطره انگيز او در هنگام افطار هنر او را در معرض داوري تمامي مردم قرار داد و به انبوه مخاطبان او افزود و تصويري دلنشين در قاب ذهن مردم به ديواره حافظه ي تاريخي ساکنان همه ي فارسي زبانان در اقصي نقاط گيتي آويخت . نگاه مردمي و دغدغه هاي اجتماعي او در بزنگاه هاي تاريخي و رويدادهاي تلخ و شيرين آن روي سکه ي شخصيت چند بعدي اش را نماياند و شجريان را به عنوان هنرمندي مردمي معرفي کرد . جوايز و نشان هاي هديه شده به او از سوي مجامع جهاني و جايگاهش در چشم و دل مردم گواهي بر اين ادعاست .
محبوبيت و وجاهت و پايداري اش در اهدافي که دنبال مي کرد موجب گرديد که موسيقي اصيل ايراني و قابليت هاي نهفته در آن حتي در اوج تنگ نظري ها و کژتابي هايي که ريشه در نگاه هاي سخت گيرانه داشت مانع از رکود و انزواي موسيقي گردد و همواره روزنه اي براي تابش نور هنر به زاويه خانه ها وجود داشته باشد .
اقدام اين هنرمند زمان شناس به ساخت و معرفي سازي بديع با ويژگي هاي منحصر به فرد و ثبت آن در رديف آثار ملي ، ميراث گرانبهاي ديگري را از او به يادگار گذاشت .
همت بلند زنده ياد شجريان در تشکيل گروه هاي موسيقي به حفظ و معرفي شخصيت هايي برجسته در عرصه موسيقي و نوازنده گي منجر گرديد و به موازات آن با تربيت شاگرداني برخوردار از ذوق و استعداد خدادادي از خاموش شدن مشعل نيمسوز هنر موسيقي در کشاکش هاي خرد کننده ي تقابل هاي بدفرجام جلوگيري کرد . شاگرداني که باليدند و قد کشيدند و شاخ و برگ گستردند و به بار نشستند و ملتي را سايه نشين هنر خود کردند و فرزنداني فراخور نام و جايگاه خود تربيت کرد که به شايستگي جاي خود را در دل مردم باز کردند .
اين که بهترين شاعران معاصر آرزو داشتند سروده ي آنها در چشم و دل استاد شجريان مقبول واقع شود و به زينت صداي خوش و دلنشين او آراسته گردد و مردم کوچه و بازار آثار آنها را زمزمه کنند از نگاه سخت گيرانه استاد شجريان در گزينش سروده ها حکايت داشت .
نگراني مردم ظرف مدتي که در جريان روند خاموشي اين مشعل فروزان قرار گرفتند و اخبار لحظه به لحظه اي که از اينجا و آنجا رسانه اي مي شد و در انتها پيشي جستن برخي مسئولين در ابلاغ تسليت و دلداري دادن به مردم و بازتاب خبر درگذشت او در داخل و خارج از کشور ، يادآور جايگاه رفيع اوست .
از جمله برجستگي هاي شخصيتي استاد شجريان انتخاب راهي مردمي براي بهره مندي از اين محبوبيت بود به نحوي که بارها از چنين محبوبيت و جايگاهي براي گذاشتن کنسرت و اختصاص در آمد آن به قربانيان سيل و زلزله بهر گرفت و در پايان پس از هشت دهه عمر پر برکت و سرشار از هنرنمايي و خردمندي و مردم داري به کوچي ناگزير تن داد اما پيش از رفتن در گوشه ي هر دلي خانه اي ساخت تا در سايه سار آن طعم آرامش ابدي را بچشد و خداي خود را در حالي ملاقات کند که صد قافله دل را چاووش خواني مي کرد . رفت و دل برد و آن جهاني شد . روحش شاد .