انقلاب اسلامي ايران فرصتي است براي بيداري، بيداري سياسي، مذهبي و اقتصادي با انقلاب خانه اي خراب شد تا از نو ساخته شود. معمار آن با توجه به منابع انساني نيروهاي انقلابي را به کار گرفت تا مساحت خانه به گونه اي باشد که همه ملت انقلابي بتوانند زير سقف آن در امان باشند.
از ابتداي پيروزي تا به اينک مخالفان و دشمنان انقلاب بسيج شدند تا خانه سازي از پايه تا سقف تحت فشارهاي اقتصادي و سياسي و جوسازي هاي مسموم فرهنگي نتواند به اتمام برسد، هرچه بيشتر فشار وارد شد، پايه ها و ستون هاي خانه محکم تر شدند هرچند دکوراسيون داخلي و نماي بيروني آن سئوال انگيز شد. فشارها به مثابه واکسن هاي پي در پي به انقلاب مصونيت بخشيد، فشار آمريکا ابتدا از تحريک گروهک ها و نفوذ در انتصابات نظام نوپاي جمهوري اسلامي آغاز شد. بني صدر، قطب زاده و تني چند از عوامل نفوذي سيا زير پوشش کنفدراسيون مخالفان رژيم شاه با پيروزي انقلاب اسلامي وارد کشور شدند. بني صدر رئيس جمهور شد، قطب زاده سکان صدا و سيما را در دست گرفت، و افراد نفوذي ديگري تعدادي از پست هاي کليدي را در دست گرفتند. توطئه، رياکاري و جاسوسي آمريکائي ها علني شد، بني صدر با تکيه بر گروهک هاي مطالبه گر و سهم خواه در قدرت با مخالفان هم داستان شدند و منافقين کوس نخست وزيري سر دادند نتيجه آنکه ملت بيدار بر عليه آمريکا شوريدند به گونه اي که بني صدر و سرکرده منافقين با آرايش و لباس زنانه فرار را بر قرار ترجيح دادند.
گروهک هاي تطميع شده و تحريک شده يکي پس از ديگري سرکوب و يا تسليم شدند آمريکا نااميد شد، صدام را براي جنگ برعليه ايران تحريک کرد، صدام که از قرارداد الجزاير ناراضي بود فرصت را مغتنم شمرد و تصور کرد کودتاي عقيم شده نوژه با مديريت قطب زاده ارتش و نيروي هوايي را چنان زمين گير کرده که توان دفاع از کشور را ندارند. جنگ تحميلي صدام بر عليه ايران در شرايطي شروع شد که تانک هاي نيروي زميني زنگ زده بودند و براي روشن کردن و به کارگيري آنها زمان زيادي لازم بود. ارتش ايران پس از پاکسازي هنوز نتوانسته بود خود را جمع و جور کند تحريم ها پس از تسخير لانه جاسوسي آمريکا در تهران يکي پس از ديگري تشديد مي شد.
ملت انقلابي ايران چشم اميد به نظامي نوپا داشتند تا وضعيت اقتصادي بهتري را براي آنان ايجاد کند. ژنرال هايزر به کارشناسان آمريکائي مستقر در نيروي هوايي دستور داده بود در سيستم قطعه يابي کامپيوترهاي نيروي هوايي خراب کاري کنند. يکي از خلبان ها مي گفت تا سال ها نمي توانستيم قطعات را پيدا کنيم.
ترور شخصيت هاي کليدي و تأثيرگذار انقلاب توسط گروهک فرقان و منافقين ضربات هولناکي بود که منجر به شهادت استاد مطهري، شهيد مفتح، تيمسار قرني ... و 72 تن از اعضاء شاخص حزب جمهوري اسلامي از جمله آيت ا... شهيد بهشتي گرديد و بعد از آن شهادت شهيدان رجائي و باهنر رئيس جمهور و نخست وزير انقلابي و باسابقه کشور داغي ديگر بر دل مردم و رهبر گذاشت.
ايران، مستقل و پابرجا ايستادگي کرد و پا پس نکشيد. استقلال کشور حفظ شد، جنگ تحميلي با تمامي خسارت هايش پايان يافت. ايران درس آموز مدرسه اي شد که معلم آن امام خميني بود، صدام سيلي خورد و به سزاي اعمال خود رسيد.
ارتش، سپاه و بسيج نوپاي ايران چنان قدرتمند شدند که در کشورهاي سوريه، لبنان، عراق، يمن و افغانستان نقطه اميدي براي رهايي ملت هاي مظلوم تحت ستم مزدوران امپرياليسم و نقطه قوت مبارزه با آمريکا و متحدانش به حساب آمدند.
آمريکا که نتوانسته بود از طريق صدام کار انقلاب ايران را تمام کند و گروهک ها هم فراري شده و شکست خورده بودند وارد ميدان شد. هواپيماي مسافربري ما را در آسمان خليج فارس به موشک بست و منهدم نمود و گفت اشتباه شده. مثل اينکه يکي به شيشه خانه شما سنگ بزند و آن را بشکند و بگويد ببخشيد اشتباه شده و بعد فرد اشتباه کننده را مدال شجاعت بدهند.
زمان گذشت... بهانه ها يکي پس از ديگري رسانه اي شدند و فشارها و تحريم ها زياد و زيادتر تا آنکه بوش پسر، رئيس جمهور اسبق آمريکا رسما اعلام کرد ايران محور شرارت است و در پي ساقط و حذف کردن رژيم جمهوري اسلامي برآمد. سناتورهاي سنا يکي پس از ديگري براي ملاقات با سران گروهک منافقين راهي عراق شدند و به آنها وعده پيروزي دادند. به رضا پهلوي هم وعده پيروزي دادند. ساز ناکوک آمريکا و کشورهاي اروپايي و آسيايي متحد آمريکا به آهنگ هاي مختلف اما يکصدا هنوز هم نواخته مي شود. رسانه هاي ماهواره اي فارسي زبان مديريت افکار عمومي را عهده دار شدند. ايران در فناوري هسته اي و توليد موشک هاي نقطه زن و پيشرفت هاي علمي و صنعتي به جائي رسيد که هيچ کشوري حتي آمريکا با اعزام چندين ناوگان نظامي جرأت حمله به ايران در سر نپروراند. آمريکا همراه کشورهاي 1+5 تن به توافق برجام داد.
ايران اجازه يافت غني سازي را تا حدي حفظ کند و آمريکا، روسيه، چين، فرانسه، انگليس و آلمان پذيرفتند تحريم ها لغو شود.
بعد از دو سال رئيس جمهور جديد آمريکا «ترامپ» تحت تأثير صهيونيست ها زير امضاء اوباما زد و از برجام خارج شد. تحريم هاي کمرشکن تمام راه هاي تجاري و بانکي کشورها را به روي ايران بست.
اقتصاد کشور دچار رکود و تورم شديد شد. مردم مقاومت کردند و عليرغم محاسبات کارشناسان اقتصادي آمريکا و کشورهاي غربي، استقلال کشور حفظ شد و دولت و حاکميت تسليم نشدند.
اينک توسط آمريکا چانه زني براي پذيرش دوباره برجام شروع شده، گزينه ماشه و حمله نظامي روي ميز و زير ميز هم کاري نتوانستند بکنند و بالاجبار پائين کشيده شد. آمريکا و کشورهاي متحد اروپايي به خوبي دريافتند که اگر تيري شليک کنند موشک ها به سمت منافع آنها و مراکز تجاري و نظامي شان در کشورهاي عرب همسايه شليک خواهد شد و خاورميانه جديدي که ساخته اند انبارهاي باروت آنها به جرقه اي منهدم مي شوند و تمامي تأسيسات نفتي و گازي و اقتصادي شان به هوا پرتاب خواهند شد و آنها قادر نخواهند بود از پايگاه هاي نظامي شان بر عليه ايران استفاده کنند و تنها راهشان موشک پراني است.
ناوگانهايشان در خليج فارس غرق مي شود. تلفات سربازان و افسرانشان بيش و بيشتر از جنگ عراق و افغانستان خواهد بود و طرفي نخواهند بست. مضافا آنکه اسرائيل در تيررس موشک هاي نقطه زن حزب الله در تاريکي و انفجار تأسيسات زيربنايي فرو خواهد رفت. پس راهي جز کوتاه آمدن ندارند. زيرا ايران تسليم نمي شود. ايران تاکنون بر طبل جنگ نکوبيده و هيچگاه شروع کننده جنگ هم نخواهد بود اما در عمل ثابت کرده که در دفاع بي نظير است. دفاعي که 2500 سال تاريخ دارد. ايران در يمن، سوريه، عراق و لبنان به عربستان ثابت کرد که با دم شير بازي نکند، عربستان با تکيه بر سلاح هاي پيشرفته آمريکائي و دلارهاي نفتي در يمن انتحار کرد، حالا متوجه شده که موجوديتش به خطر افتاده و بايد عقب نشيني کند.
از ديدگاه آمريکائي ها، کشورهاي ثروتمند نفت خيز عربي و هم ايران بايد آنچنان ضعيف شوند که قدرت استقلال نداشته باشند و به قول ترامپ پيوسته همانند گاو شيرده دوشيده شوند. ايران ثابت کرد که گاو شيرده نيست بلکه شير ميدان مبارزه است. امروز ايران روباه ها را ترسانده و به گوشه عزلت رانده است. فرصت طلبان و ستون پنجمي ها دستشان رو شده، ملت ايران مي دانند که تا رسيدن به قله اصلي افتخار مسافتي نمانده. هرچند آذوقه ها کم شده، اما توان ها ضعيف نشده اند. ما تنها کشوري هستيم که مقابل آمريکا ايستاده ايم، مقابل قوي ترين کشور اقتصادي و نظامي آمريکا ايستادن کار آساني نيست.
يک طرف ميز ايران است و طرف ديگر آمريکا، روسيه، چين و اتحاديه اروپا. آيا به اين شرايط و موفقيت مهم فکر کرده ايم؟ وقتي استالين، روزولت و چرچيل کنفرانس تهران را در ايران تشکيل دادند شاه ايران را به کنفرانس راه ندادند. قبل از انقلاب آمريکايي ها و هم اروپائي ها فقط با يک تلفن خواسته هايشان را در ايران عملي مي کردند. اما امروز مقابل ما پشت ميز مي نشينند و چانه زني مي کنند
انقلاب يعني اين. اين شرايطي است که توانسته ايران را با سختي هاي بسيار مصونيت ببخشد و به استقلال برساند.
اميران کشورهاي عربي نفت خيز در رفاهند و تورم بالايي ندارند، اما در کاخ هاي شيشه اي حکمراني مي کنند. يادمان بيايد صدام با يک حمله دو ساعته کويت را بلعيد و وقتي يک موشک به خاک دبي پرتاب شد همه فرار کردند. همه کساني که از کشورهاي ديگر آمده بودند.
ما بايد به خودمان بباليم اما مغرور نشويم، رند باشيم. تدبير و عقلانيت به کار بريم. احساسي عمل نکنيم و فريب نخوريم و از وضعيت معيشت مردم در داخل کشور غافل نمانيم. نکند که خودزني کنيم و قدرشناس ملت نباشيم.
در صفحه شطرنج ديپلماسي تاکنون نقطه ضعف مهمي نشان نداده ايم و علي رغم تمام توطئه ها و فشار ها ايستادگي کرده ايم فردا روز ديگري است تا چه ِپيش آيد.
به قول حافظ عزيز:
«تا چه بازي رخ نمايد بيدقي خواهيم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نيست...»