روزنامه عصر مردم در سراسر جهان یک پورتال خبری آنلاین آنلاین و منبع برای محتوای فنی و دیجیتال برای مخاطبان با نفوذ خود در سراسر جهان است. شما می توانید از طریق ایمیل یا تلفن به ما بپیوندید.
+(98) 713-234 8010-13
کساني که در لابلاي قوانين بين المللي با هدف مصونيت بخشيدن به افراد غير نظامي و مردم بي گناه در جستجوي منطقي براي جنگ هاي خانمانسوزهستند هرگز نتوانسته اند در عمل زمينه اي براي پاي بندي نيروهاي درگير به قوانين و مقاوله نامه هاي بين المللي و نظارت و ديدباني در خصوص جنايات جنگي فراهم سازند و مرزي براي ميدان رودررويي ها ترسيم کنند . با مرور آمار تلفات ميليوني غير نظاميان در عراق ، افغانستان ، ايران ، سوريه ، يمن و ... در مي يابيم که حمله به غير نظاميان همواره با هدف برانگيختن افکار عمومي ، ايجاد نفرت نسبت به سمت و سوي جنگ ، تغيير معادلات ميداني ، گروگان گيري امنيت ، زمينه سازي براي وارد کردن اتهامات حقوق بشري در بحث جنايات جنگي ، باج خواهي و امتيازگيري و ايجاد خستگي در مردم ساکن در مناطق درگير براي دستيابي به نتايج سهل الوصول صورت مي گيرد. لذا در بسياري از اين موارد تحقيقات گسترده براي تعيين مقصران به جايي نمي رسد چرا که وقتي انگشت اتهام به سوي ابرقدرت ها نشانه مي رود فشارها براي مختومه کردن چنين پرونده هايي اوج مي گيرد ! کما اين که پرونده ي بمباران هاي شيميايي در حلبچه و ساير مناطق جنگي در طول هشت سال درگيري بين ايران و عراق به جايي نرسيد و نهايتا همان کساني که مواد اوليه توليد سلاح هاي شيميايي را به عراق داده بودند ، با دريافت هزينه هاي بالا پذيراي مجروحان شيميايي براي مداوا شدند . افغانستان سالهاست که سايه ي ديو جنگ داخلي را بالاي سر خود احساس مي کند و مردم مظلوم اين سرزمين از رهگذر اين جنگ هاي فرسايشي بيشترين آسيب را ديده اند . وقتي از مهاجران افغان شاغل در ايران در اين باره مي پرسيم اغلب علت تمامي اين رويدادهاي تلخ را در جنگ قدرت جستجو مي کنند . افغانستان نيز مانند برخي از کشورهاي مبتلا به جنگ داخلي به کانون رقابت قدرت هاي بزرگ تبديل شده است ، ضمن اين که افغانستان از غده اي سرطاني به نام طالبان نيز رنج مي برد . اين گروه سلفي که به دنبال اجراي منويات متوهمانه ي خود تحت لواي استقلال طلبي و اجراي قوانين اسلامي هستند از قدرت درک بالايي براي تشخيص مصالح ملي خود برخوردار نيستند و تصور مي کنند که مي توانند در چارچوب مناسبات سنتي و مغاير با ملزومات توسعه ي فرهنگي در عصر ارتباطات مردم را به تبعيت از خود و بازآفريني سبک زندگي رايج در قرن ها پيش وادار کنند . ناگفته نماند که بيسوادي و بي اطلاعي برخي طيف هاي اجتماعي ، چالش هاي قومي و مذهبي ، تاثيرپذيري دولتمردان افغاني از القائات خارجي ، رواج زن ستيزي و ناتواني در فهم نيازهاي روزمره مردم از عواملي است که به تداوم چنين فضايي دامن مي زند ! اين که طالبان و يا داعش کداميک پشت ماجراي انفجار خودرو بمب گذاري شده روبروي يک مدرسه دخترانه باشند تفاوت چنداني ندارد چرا که هر دو گروه با تغييراتي که زمينه ساز ارتقاء سطح فرهنگي جامعه افغانستان باشد مخالف اند و اساسا اگر روزي روزگاري اکثريت مردم افغانستان به مرتبه اي از رشد علمي و فرهنگي برسند که بتوانند مصالح خود را تشخيص دهند ، گروه ارتجاعي طالبان قادر به سربازگيري از بين مردم نخواهند بود . طالبان مدعي مبارزه با آمريکا و استقلال طلبي هستند اما بيش از آن که برنامه اي براي حمله به آمريکايي ها داشته باشند به دنبال قتل عام مردم خود هستند .طالبان با تحصيل زنان مخالف اند زيرا مي دانند اگر زنان باسواد فرزندان افغاني را تربيت کنند ، چنين فرزنداني زير بار موهومات و خرافات و مزخرفاتي که عده اي عقب افتاده ي ذهني و فرهنگي به آنها القاء مي کنند نخواهند رفت ! مناسبات سنتي که زمينه ساز جولان طالبان و رواج افکار سلفي آنهاست با توسعه ي فرهنگي و بالا رفتن سطح آگاهي مردم دچار فروپاشي خواهد شد . طالبان مردم سالاري واقعي و تابعيت از نظر عمومي براي اداره ي کشور را مغاير با ديدگاه هاي ارتجاعي خود مي دانند و صندوق هاي راي را به آتش مي کشند ! ترور کارمندان زن ، کشتن دانش آموزان دختر و به آتش کشيدن و تخريب مدارس دخترانه و جذب جوانان پسر به مکتب خانه هاي مذهبي که هزينه ي احداث و اداره ي آن توسط حاميان گروه هاي سلفي و از محل دلارهاي نفتي تامين مي شود از جمله اقداماتي است که توسط اين گروه برنامه ريزي و اجرا مي شود . متاسفانه در زمان اشغال افغانستان توسط شوروي سابق ، آمريکايي ها که نمي خواستند با روس ها درگيري مستقيم داشته باشند با راه اندازي مدارس مذهبي گروه هاي جهادي را براي مبارزه با اشغالگران روس تجهيز کردند و اگر چه جهادگران به خيال خود به خاطر اسلام و دفاع از ميهن مي جنگيدند اما در واقع آلت دست کساني بودند که اين جنگ نيابتي را کليد زدند.
ناامني هاي اخير همزمان با خروج نظاميان آمريکايي بسيار معنادار است زيرا آنها معتقدند که منفعت هر جنگي که روي آن سرمايه گذاري کرده اند بايد به خودشان برسد و قرار نيست جنگي که سلاح آن را غربي ها تامين کرده اند به نفع مردم افغانستان تمام شود . اين مسئله در مورد ساير کشورها نيز صادق است کما اين که همين غربي ها اجازه ندادند که جنگ هشت ساله ايران و عراق پيروز داشته باشد و تاکنون هم کشور مقصر خسارتي پرداخت نکرده است . در يمن و سوريه و عراق نيز همين داعيه را دارند . دعواي اصلي در خاورميانه بر سر سهم کشورهاي مداخله گر در تصميم گيري هاي کلان براي چپاول منابع آنهاست و روس ها و آمريکايي ها و اروپايي ها با به راه انداختن جنگ هاي زرگري کمترين آسيب را در چنين منازعاتي ديده اند و آماري هم که از مخارج ميلياردي جنگ ارائه مي دهند واقع بينانه نيست و بيشتر براي فريب افکار عمومي است . حرف اصلي اداره کنندگان اغلب کشورهاي توسعه يافته اين است که منابع ارزشمند موجود در کشورهاي توسعه نيافته و جهان سومي در واقع به کساني تعلق دارد که از دانش تبديل و فرآوري آن برخوردارند و اين منابع را ملي نمي دانند لذا به نفع آنهاست که دولتمردان افغاني و عراقي و سوري و يمني نتوانند با مردم خود کنار بيايند و همواره بين آنها فاصله اي وجود داشته باشد . ظرف يکصد سال گذشته هيچ رويدادي در خاورميانه خصوصا در کشورهاي عربي به نفع ساکنان اين کشورها رقم نخورده و مردم ساکن در اين منطقه تنها هزينه پرداخته اند . به راستي دختران خردسال و گلپونه هاي افغاني چه سهمي از رويدادهاي چند دهه ي اخير داشته اند جز در خاک و خون غلتيدن و تحمل ناامني و فرار و مهاجرت و تن دادن به زندگي رقت بار ؟!
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.
1402/09/22 سرمقاله