همزمان با روز جهانی بدون دخانیات، نگاهی به کافهها و پارکهای شهر نشان میدهد که مصرف قلیان که از چند سال پیش به شدت رواج یافته امروز به سیگار و سیگارهای الکترونیکی رسیده و قبح مصرف این مواد دخانی در میان نوجوانان و جوانان تا حد نگرانکنندهای شکسته شده است و اگر دیروز، هشدارها از درون خانوادهها شنیده میشد، امروز دادگستری نیز زنگ خطر را به صدا درآورده است.
در یکی از پارکهای شیراز، گروهی نوجوان دبیرستانی نشستهاند. در دست یکی از آنها ویپی با طرح گرافیکی است که از دور شبیه خودکار دیده میشود. با خنده و شوخی، نوبتی پُک میزنند؛ انگار نه انگار که این وسیله، یک محصول نیکوتینی است. به جمع آنها نزدیک میشوم یکی از آنها میگوید: : "نه بوی بد داره، نه کسی چیزی میفهمه. راحتیم."
مأمور یا مسئول نظارتی در اطراف نیست. انگار این رفتار حالا دیگر جزئی از تصویر روزمره فضای عمومی شهر شده؛ رفتاری که پیش از این، نشانهای از ناهنجاری تلقی میشد اما حالا به شکلی نگرانکننده در حال عادی شدن است.
*وقتی پارک و کافه به پاتوق دود تبدیل میشود*
صحبت با چند جوان ۱۵ تا ۲۲ ساله در پارک یا بیرون برخی کافههای سطح شهر، واقعیتی هشداردهنده را نشان میدهد که
مصرف قلیان و ویپ دیگر نه یک تابو بلکه نمادی از "بالغشدن" یا "خوشگذرانی" تلقی میشود.
"راستش، وقتی همه اطرافیام دارن میکشن، منم حس میکنم چیز عجیبی نیست."
"خانوادهها هم دیگه زیاد گیر نمیدن. میگن فقط مواد نکش!"
اینها نقلقولهای برخی نوجوانانیست که به گفته خودشان، اولین بار قلیان را در یک مهمانی خانوادگی یا کافیشاپ امتحان کردهاند. دسترسی آسان، نبود نظارت و بیتوجهی به سن خریدار، همه دست به دست هم دادهاند تا یک معضل اجتماعی شکل بگیرد؛ بیصدا اما ریشهدار.
امروز حضور نوجوانان در پارکها و کافیشاپها و مصرف آزادانه قلیان، سیگار یا ویپ، دیگر صحنهای عجیب و نگرانکننده بهنظر نمیرسد؛ عادتی که آرامآرام از تفریح و هیجان به اعتیاد و آسیبهای جدی اجتماعی تبدیل میشود.
این گزارش نگاهی دارد به واقعیت نگرانکننده مصرف دخانیات میان نوجوانان شیرازی و نقش نهادها در پیشگیری از آن.
به یکی از کافههای شیراز که پاتوق نوجوانان و جوانان است، میروم. بیشتر آنها بیپروا سیگار میکشند. مهدی، نوجوان ۱۶ ساله، میگوید: قلیان و سیگار میکشیم که خوش بگذره، ضررش واسه بعده.
این جمله کوتاه، چکیدهای است از نگرش بسیاری از نوجوانان نسبت به مصرف دخانیات، نگرشی که قبح این رفتار را میشکند و آن را به امری عادی و پذیرفته شده تبدیل میکند.
امروز در جای جای شهر این پدیده به شکل فراگیری دیده میشود؛ مصرفی که نه تنها سلامت جسمانی، بلکه سلامت روانی و اجتماعی جوانان را به خطر میاندازد.
افزایش مصرف دخانیات، در فضاهای عمومی شهر، حالا دیگر فقط یک دغدغه بهداشتی نیست؛ بلکه به گفته معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس، یک هشدار جدی اجتماعی است که زمینهساز اعتیادهای سنگینتر در آینده خواهد بود.
"چنانچه قبح این نابهنجاری اجتماعی شکسته شود و تبدیل به رفتاری پذیرفتهشده گردد، در آیندهای نزدیک با خیل عظیمی از معتادان مواجه خواهیم بود"؛ این را علی فاتحی معاون اجتماعی و پیشگیری دادگستری استان فارس میگوید.
*آموزش، مهارت یا مجازات؟*
فاتحی در گفتوگو با خبرنگار عصرمردم به مناسبت روز جهانی بدون دخانیات، برنامههای معاونت پیشگیری برای مقابله با این بحران را، آموزشهای رفتاری و مهارتی به نوجوانان در قالب طرحهای پیشگیری از اعتیاد همچون، آموزش «نه گفتن» و رفتار جراتمندانه در برابر فشار همسالان عنوان کرد.
اما این برنامهها تنها در سطح مدارس قابل اجراست و به نظر میرسد فضای واقعی جامعه، بهویژه کافهها، پارکها و معابر عمومی، از میدان نظارت و فرهنگسازی خارج ماندهاند. به گفته فاتحی، معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری فارس، در این زمینه یا مقررات بازدارنده وجود ندارد، یا در اجرا دچار ضعف هستند؛ از جمله قانون منع فروش دخانیات به افراد زیر ۱۸ سال که عملاً رعایت نمیشود.
*چهرههای عمومی و فضای مجازی؛ محرک یا مانع؟*
اما نقش فضای مجازی نیز در این عادیسازی بیتأثیر نیست. کافی است سری به اینستاگرام یا تیکتاک بزنید. نوجوانانی که ویدئوهایی از «اولین تجربه قلیان» یا «ترفندهای ویپ» منتشر میکنند، گاه میلیونها بازدید دارند. این رفتارها بهمرور، تبدیل به «مُد» میشوند؛ نه ناهنجاری.
به باور کارشناسان، برای مقابله با این جریان، باید از همان ابزار رسانه استفاده کرد. استفاده از چهرههای محبوب در پیامهای ضد مصرف، تولید محتوای خلاقانه برای پلتفرمهای پرمخاطب و انتشار پیامهای تاثیرگذار، از جمله راهکارهایی است که فاتحی، معاون اجتماعی دادگستری به آن اشاره میکند.
*صدای خانوادهها؛ نگرانی از عادیشدن*
اگرچه نقش خانواده در کاهش مصرف دخانیات نوجوانان کلیدیست، اما برخی والدین میگویند نمیدانند از کجا باید شروع کنند. مادر یک نوجوان دبیرستانی میگوید: "پسرم میگه همه دوستاش تو مدرسه قلیون میکشن، من هر چی میگم انگار دارم با دیوار حرف میزنم."
مادر یک نوجوان پانزدهساله، با نگرانی میگوید: "تا وقتی بچهم تو خونهست، میدونم چه خبره. ولی وقتی میره پارک یا کافه، دیگه دستم به جایی بند نیست. تازگیا بوی میوه عجیبی از لباسش میاد که فهمیدم از ویپه."
برخی نیز از نبود برنامههای مدرسهمحور مؤثر یا نظارت بر اماکن عمومی گلهمندند. این مادران، تنها نمونهای از دهها مادرانی هستند که با پدیدهای بهظاهر کمخطر اما در عمل جدی، روبهرو شدهاند. پدیدهای که به باور دادگستری، نه با شعار، بلکه با اقدام عملی و نظارتی جدی باید مهار شود.
به گفته یکی از معلمان، "حرف زدن از مضرات سیگار در کلاس فایدهای نداره وقتی بچهها تو زنگ تفریح و بعد از تعطیلی میتونن از مغازه نزدیک مدرسه ویپ بخرن."
*راهحلها؛ از آموزش تا «تحمل صفر»*
معاون پیشگیری از وقوع جرم دادگستری در پاسخ به پرسشی درباره راههای مقابله، چند راهکار ارائه میدهد: اول، آموزش غیرمستقیم انزجار از دخانیات در سنین پایین، دوم، برخورد سخت و «تحمل صفر» در برابر تخلفات، سوم، بهرهگیری از چهرههای مشهور برای فرهنگسازی، چهارم، آموزشهای عمومی در رسانههای رسمی و غیررسمی.
*شهرداری، آموزش و پرورش، خانواده؛ حلقههای گمشده پیشگیری*
از دید این مقام قضایی، نقش نهادهایی مثل آموزش و پرورش، شهرداری و خانوادهها، در ایجاد فضاهای سالم و تقویت مهارتهای مقابلهای در نوجوانان، غیرقابل انکار است.
خانوادهها به عنوان نخستین و مهمترین کانون آموزش رفتار و ایجاد نگرشهای مثبت، باید بهطور جدی در این موضوع وارد شوند. آموزش و پرورش نیز در ایجاد مهارتهای زندگی و آموزش غیرمستقیم به دانشآموزان میتواند نقش کلیدی داشته باشد.
از سوی دیگر، شهرداری به عنوان متولی فضاهای عمومی، باید در فرهنگسازی و ایجاد محیطهای سالم و عاری از مصرف دخانیات اقدام کند.
*خطر عادیسازی، تهدید خاموش برای نسل فردا*
عادیسازی مصرف دخانیات در میان نوجوانان نه تنها سلامت فردی آنها را تهدید میکند، بلکه زمینهساز گسترش اعتیاد و آسیبهای اجتماعی بزرگتر است. اگر امروز در برابر دود قلیان، سیگار و ویپ در پارکها و کافهها بیتفاوت باشیم، فردا با تبعاتی جدیتر در سطح جامعه روبرو خواهیم شد.
والدین، مسئولان، رسانهها و نهادهای فرهنگی همگی باید به این هشدار پاسخ دهند تا نسلی سالم و آگاه پرورش یابد.
*چه باید کرد؟*
گرچه در ظاهر، قلیان، سیگار و ویپ نماد «سرگرمی» یا «مد روز» شدهاند، اما در واقع بذر وابستگیهای عمیقتری را در زمین ذهن نوجوانان میکارند. به باور بسیاری از کارشناسان، اگر عادیسازی این پدیده در جامعه ادامه یابد، تبعات آن نه فقط برای فرد بلکه برای امنیت اجتماعی جبرانناپذیر خواهد بود.
با اجرای واقعی قوانین منع فروش و مصرف دخانیات در اماکن عمومی، آموزشهای مهارتی برای نوجوانان، آگاهیبخشی خانوادهها و بهرهگیری از ظرفیت چهرههای فرهنگی و رسانهها، شاید بتوانیم بار دیگر «دود» را از مسیر زندگی جوانان دور کنیم و بار این تهدید خاموش را سبکتر کنیم و نسلی آگاهتر و مقاومتر در برابر آسیبهای نوظهور تربیت کنیم.
*گام بعدی؛ پاسخ نهادهای فرهنگی*
در روزهای آینده، باید دید نهادهایی چون سازمان فرهنگی شهرداری، که بخش قابل توجهی از برنامهسازی شهری را در اختیار دارند، چه پاسخی برای این وضعیت خواهند داد. این گزارش در انتظار پاسخ آنان نیز هست.