وضعیت اسفناک ناترازی انرژی و قطعی مکرر برق حوزه تولید، بازار و منازل بیش از پیش ضرورت چرایی عقبماندگی تولید برق در کشور را نشان میدهد.
بیتردید در این مورد پایین بودن بهرهوری در این صنعت، مشترکان و وزارت صمت بیتقصیر نیستند.
ایران در شاخص شدت مصرف انرژی آخرین کشور است. طوری که سالانه حدود ۵ درصد به مصرف انرژی افزوده میشود، اما GDP رشد مشابهی نداشته است. در حالیکه در بقیه کشورها علاوه برافزایش بهرهوری، تولید ناخالص داخلی هم رشد دارد؛ اما در ایران طی ۳۰ سال گذشته این شیب منفی بوده و دلیل اصلی آن را باید "یارانه انرژی" دانست.
*مسئولیت مشترکان*
اگر بخواهیم نرخ واقعی برق را در نظر بگیریم، باید به تابلوی بورس مراجعه کنیم؛ جایی که قیمت متوسط برق حدود ۳۵۰۰ تومان و در پیک حتی تا ۷ هزار تومان هم میرسد. این در حالی است که مصرفکننده خانگی، برق را با حدود ۳۰۰ تومان و کشاورزی تنها با ۳۰ تومان دریافت میکند. نتیجه آنکه مصرفکننده نه ارزش واقعی آب و برق را میداند و نه در مصرف دقت میکند. این روند از سال ۱۳۸۴ آغاز شد و امروز به بحرانی رسیده که رفع آن در کوتاهمدت ممکن نیست؛ چرا که ساخت یک نیروگاه جدید دستکم سه سال زمان میبرد.
*ضرورت واقعیسازی قیمت سوخت*
تنها مشترکان مقصر نیستند؛ نیروگاهها نیز به دلیل دریافت گاز ارزان، انگیزهای برای افزایش بهرهوری یا حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر نداشتهاند. در حالیکه در دنیا احداث نیروگاه خورشیدی توجیهپذیر است، در ایران همچنان نیروگاههای حرارتی با سوخت یارانهای فعالند و بسیاری از آنها نیز زیانده هستند.
*بهرهوری در صنعت و ساختمان*
بخش صنعت هم سهم بزرگی در هدررفت انرژی دارد. ۷۵ درصد برق کشور صرف موتورها میشود؛ اما بخش عمده تولیدات موتورهای الکتریکی در ایران فاقد استانداردهای بهرهوری است. در صنعت ساختمان نیز مقررات مبحث ۱۹ عملاً نادیده گرفته میشود و مصرف انرژی در خانهها و ادارات به مراتب بالاتر از استاندارد جهانی است.
*راندمان پایین در تولید و انتقال برق*
متوسط راندمان نیروگاههای حرارتی در ایران ۳۸ درصد و تلفات در خطوط انتقال چندین برابر استاندارد جهانی است. همین عوامل باعث شده صنعت برق کشور نهتنها بهرهوری پایینی داشته باشد، بلکه بهدلیل نبود سرمایهگذاری جدید در معرض بحران جدی قرار گیرد.
*وعده پایان خاموشیها*
این نگرانیها در حالی مطرح میشود که مدیرعامل برق منطقهای فارس اعلام کرده از هفته آینده خاموشیهای ناشی از ناترازی انرژی در استان پایان خواهد یافت. به گفته یدالله حقیقی، با افتتاح ۱۵ طرح برقرسانی در فارس و بوشهر ــ که ۱۱ طرح آن مربوط به فارس است ــ شبکه برق استان تقویت و پایداری آن افزایش مییابد.
*مدیریت بحران یا حل مسئله؟*
از سوی دیگر، استاندار فارس نیز در گفتوگوی تلویزیونی با مردم استان، خاموشیهای خارج از برنامه را "دفع افسد به فاسد" دانست و گفت: اگر بار شبکه مدیریت نمیشد، احتمال فرو رفتن کشور در خاموشی چند روزه وجود داشت؛ همانگونه که در پرتغال سابقه داشته است. به گفته او، کاهش خاموشیها در ماههای اخیر بیشتر نتیجه مدیریت بحران بوده تا اجرای یک برنامه بلندمدت.
امیری همچنین از اقدامات متعددی در استان خبر داد: اختصاص ۲۵۰۰ هکتار زمین برای نیروگاههای خورشیدی، الزام صنایع بزرگ و ادارات به نصب پنلهای خورشیدی و ژنراتور و امضای تفاهمنامه برای احداث چند نیروگاه هزار مگاواتی در فارس.
*سکوت درباره ریشههای ناترازی*
با این حال، نکته مهم آن است که در سخنان هیچیک از مسئولان، به دلایل ریشهای ناترازی انرژی در کشور اشارهای نشد. موضوعاتی مانند شدت بالای مصرف انرژی، پایین بودن بهرهوری صنایع، واقعی نبودن قیمت برق و سوخت و کمبود سرمایهگذاری در انرژیهای نو، همچنان مغفول ماندهاند؛ مسائلی که کارشناسان بارها آنها را عامل اصلی عقبماندگی صنعت برق و تداوم خاموشیها دانستهاند.
*بحران همچنان باقی است*
اگرچه مسئولان وعده دادهاند که خاموشیها در فارس به پایان میرسد، اما نباید فراموش کرد که این وضعیت بیش از آنکه نتیجه یک تحول بنیادی در صنعت برق باشد، ناشی از خنکتر شدن هوا و کاهش مصرف وسایل سرمایشی در کشور است. به بیان دیگر، مشکل ناترازی انرژی هنوز پابرجا و یک بحران حلنشده است؛ بحرانی که اگر برای آن چارهاندیشی نشود، سال آینده دوباره سایه خاموشیها بر سر مردم و تولید سنگینی خواهد کرد و واقعیسازی قیمت انرژی، ارتقای بهرهوری در نیروگاهها و صنایع و توسعه جدی انرژیهای تجدیدپذیر تنها راههای پایدار برای پایان دادن به این چرخه تکراری خاموشیهاست.