این روزها موضوع مهریه بالا گرفته و موافقین و مخالفین آن را به دو گروه تقسیم کرده است . تا چند دهه پیش مهریه به عنوان یک موضوع چالشی مطرح نبود اما دگرگونی های ایجاد شده در سبک زندگی ، شاغل شدن بانوان و همچنین تورم که ارزش سکه را روز به روز بالا می برد موجب گردیده که مراجعات خانم ها برای دریافت مهریه روندی افزایشی داشته باشد و از سوی دیگر مردان نیز با توجه به مشکلات پیش آمده حاضر به پذیرش مهریه های بالا نیستند . مهریه این روزها برای زنان به دروغی خوشایند تبدیل شده که با این که می دانند توان مالی همسر آینده شان در اندازه ای نیست که بتواند به پیمان خود وفادار بماند همچنان خواهان تعیین مهریه های بالا هستند .
در این میان گروهی پیدا شده اند که می گویند همانگونه که در غرب زن و مرد هنگام جدا شدن از یکدیگر نیمی از آنچه ظرف مدت زندگی مشترک به دست آورده اند را تصاحب می کنند در ایران نیز این قانون باید وضع شود تا کار به زندان و تحت فشار قرار گرفتن شوهر کشیده نشود .
گروهی دیگر می گویند خانواده زن در هنگام انعقاد قرارداد ازدواج باید از میزان دارایی و توانایی مالی مرد آگاه شوند تا بتوانند مهریه ای متعادل و قابل وصول تعیین نمایند . در واقع می گویند همان قانونی که در باره ی چک اجرا می شود و بانک باید توانایی صادر کننده ی چک را تایید نماید همین قانون هم در مورد مهریه اجرا شود .
گروهی دیگر بر این باور هستند که خارج شدن روند ازدواج از مسیر سنتی خود و سهم بالای دختر و پسر در تصمیم گیری ها موجب تعیین مهریه های نجومی گردیده در حالی که در گذشته خانواده عروس و داماد بر اساس شناختی که از یکدیگر داشتند و اغلب ازدواج ها بر اساس هم کفوی انجام می شد، میزان مهریه ها نیز تا حدود زیادی عادلانه بود که البته دیدگاه این گروه را نمی توان اجرایی کرد و از اختیارات دختر و پسر کاست بلکه می توان آنها به سمت واقع بینی سوق داد .
گروهی دیگر می گویند اگر مهریه چیزی غیر از نقدینگی و طلا باشد بهتر است مثلا یک قطعه زمین یا یک باب خانه و آپارتمان و چیزهایی از این قبیل باشد که تعیین آن در گرو این است که داماد آنها را در اختیار داشته باشد یا خانواده داماد حاضر به واگذاری آن به عروس باشند .
آنچه مسلم است همه نمی توانند از یک قانون در موضوع مهریه پیروی کنند زیرا عده ای با تعیین مهریه مشکلی ندارند . کسانی که مهریه را به اسلام ربط می دهند هم راه خطا طی می کنند . مهریه هم مانند ماه های حرام و برده داری قبل از اسلام رواج داشته و پس از اسلام هم با قاطعیتی که منجر به از رواج افتادنش شود ، نهی نشده است .
از این موضوع که بگذریم ، تاکنون کمتر پیش آمده که کسانی به نقشی که مهریه در زندگی مشترک ایفا می کند ، توجه کرده باشند . در جوامع مردسالار که تعدد زوجات قباحت و ممنوعیت قانونی ندارد زنان همواره به دنبال دستاویزی محکم برای مهار همسر خود هستند و از نظر آنها مهریه می تواند چنین نقشی را ایفا کند .
همچنین از دیدگاه زنان و دختران ، مهریه نشان دهنده ی میزان خواهندگی و دلباختگی مرد است که ابزار مناسبی برای تفاخر و برتری طلبی است همچنین مهریه بالا موجب می شود که زنان بتوانند از حربه ای ثابت و همیشگی برای مهار کردن مردان استفاده کنند و در صورتی که زندگی موفقیت آمیزی نداشتند و ناگزیر به جدایی شدند با استفاده از مهریه بتوانند زندگی مستقلی برای خود تدارک ببینند و ناگزیر به ادامه یک زندگی مشقت بار نباشند !
حال با چنین شرایطی اگر کسانی بیایند و اصل مهریه را زیر سئوال ببرند و جایگزین مناسبی هم با کارکردهایی مشابه برای آن نداشته باشند حرفشان برای جامعه خریدار ندارد .
گروهی طرفدار بیمه کردن مهریه هستند یعنی می گویند زنان باید بتوانند مهریه خود را بیمه کنند تا اگر مرد قادر به پرداخت آن نبود شرکت بیمه آن را بپردازد . البته شرکت بیمه نیز زمانی چنین مسئولیتی را می پذیرد که از توانایی مرد برای پرداخت مهریه اطمینان داشته باشد . به همین دلیل به نظر نمی رسد که زنان بتوانند بدون برخورداری از حمایت های دولتی و دخالت قوه قضائیه در صورت روبرو شدن با مشکل ، مهریه خود را دریافت کنند !
دولت هم می گوید ما نمی توانیم زندان ها را از بدهکاران مهریه پر کنیم خصوصا اگر مرد بدهکار ناتوان و درمانده باشد.
جالب اینجاست که برخی از مردها برای گریختن از زیر بار مسئولیت پرداخت مهریه اقدام به واگذاری اموال و خانه و زمین خود به نام برادر و خواهر و مادر و پدر خود می کنند که به نوبه ی خود می تواند مشکلاتی دیگر ایجاد کند همچنان که در مواردی سر آنها کلاه رفته و بستگانشان نیز حاضر به بازگرداندن دارایی آنها نشده اند که دیگر نور علی نور است . از یک سو موضوع مهریه خانواده ها راسردرگم کرده و موجب محافظه کاری مردان در تعیین میزان مهریه شده و از سویی دیگر قوه قضائیه نیز خود را با انبوهی از پرونده های مهریه روبرو می بیند. شوربختانه کسانی که زمانی با بهره گیری از جایگاه سنتی و مردمی خود می توانستند با پند و اندرز و ارائه ی مشاوره های اخلاقی زنان و شوهران گرفتار در گرداب اختلاف را با هم آشتی دهند دیگر از چنین موقعیتی برخوردار نیستند و شنونده ی چندانی ندارند !
این که مهریه مانند دروغی خوشایند خانواده ها را به کجا خواهد برد و چند هزار زندگی را از هم خواهد پاشید ، روشن نیست بلکه آنچه روشن است ادامه ی وضعیتی است که در حال منها کردن آیین ازدواج و رویکرد جوانان به ازدواج سفید و بی قید و شرط است که نتیجه ی آن شکل گیری نسلی بی هویت است .