برخي از رفتارها در دنياي خبر بسيار اغوا کننده ، عامه پسند و زرد هستند و بدون اين که ذاتا ارزشي داشته باشند مردم را به خود مشغول مي دارند در عين حال برخي رسانه ها با دو هدف به چنين خبرهايي دامن مي زنند . يکي با هدف پر کردن سطر و ستون هاي روزنامه و اشغال زمان برنامه ي رسانه هاي صوتي و تصويري و ديگري با هدف سرگرم کردن مردم و انحراف اذهان عمومي از اخبار مهمتر . در شرايط فعلي که ايران از لحاظ تلفات کرونايي به نسبت جمعيت جزو کشورهاي قابل توجه محسوب مي شود ، مهمترين خبري که رسانه ها بايد به آن بپردازند بحث کمبود دارو ، تحريم ، نحوه ي رسيدگي به بيماران ، بيمه و پرداخت خسارت به کسبه ي جزء است که ناگزير از پاي بندي به پروتکل هاي بهداشتي هستند اما ناگهان مي بينيد که خبري نظير احتمال به بازار آمدن واکسن کرونا در سال آينده جاي خبر هاي مهمتر را مي گيرد . با شنيدن چنين اخباري ذهن آدم هاي هشيار به ياد اخبار فرعي مي افتد که با هدف پرت کردن حواس مخاطبان ساماندهي شده و اثبات و تکذيب آن نيز بسيار دشوار است . مثلا همزمان با حمله ي کشوري به کشور ديگر خبري روي آنتن مي رود که از کشف سياره اي قابل سکونت خبر مي دهد . وقتي به مشروح خبر گوش مي دهي متوجه مي شوي که اين سياره در فاصله چند هزار ميليارد کيلومتري از زمين قرار گرفته که با صدها اما و اگر سرهم بندي شده است . با اين توصيف شما اگر با سرعت سيصد هزار کيلومتر يعني با سرعت نور حرکت کني که نمي تواني ، تازه پس از چند صد سال به اين سياره مي رسي که ممکن است قابل سکونت هم نباشد ! مارادونا ستاره ي آرژانتيني فوتبال که تا وقتي زنده بود همه از کوکائيني بودن ، دخالتش در برخي ماجراهاي مشکوک ، ابتلاي او به ايدز و زير پا گذاشتن قانون توسط او خبر مي دادند ناگهان خبر مرگش به اندازه اي موج آفرين مي شود که رئيس جمهور اين کشور 3 روز عزاي عمومي اعلام مي کند و تمامي شبکه ها حتي شبکه هاي غير ورزشي بخشي از برنامه ي خود را به فيلم هاي بازمانده از حرکات اين بازيکن اختصاص مي دهند که پرواضح است تمامي اين کارها نه به خاطر مارادونا بلکه به خاطر سرگرم کردن مردم و به موازات آن پر کردن برنامه و گرفتن آگهي و رپرتاژ صورت مي گيرد . همين پرسپوليس خودمان وقتي که توانست تيم عربستاني را ببرد موجي ايجاد کرد و همه به به و چه چه کردند و چقدر سرود پخش شد و تخليه ي رواني صورت گرفت و مردم با شکم گرسنه در خيابان ها رقصيدند و مسئولين پيغام پسغام فرستادند اما سه روز بعد از اين ماجرا سرمربي تيم مصاحبه کرد که علي رغم تمامي اين جنجال ها مشکلات اين باشگاه به قوت خود باقي است وما آه در بساط نداريم !!
در دنياي خبر نگاه ابزاري به خبرهايي که مي تواند اذهان عمومي را از مشکلات اصلي جامعه ورزشي يا هنري و علمي و مسائل مبتلابه جامعه منحرف کند ، همواره در صدر برنامه ي کساني که خبرها را مهندسي مي کنند قرار دارد . اما واي به روزي که درجه ي محبوبيت قهرمانان ميادين علمي و ورزشي و هنري از حد متعارف آن فراتر رود و به آستانه ي تاثيرگذاري عمومي برسد و آن شخص هم به برخي درخواست هاي تبليغاتي تن ندهد ، آنگاه رسانه ها چنان او را از دايره ي فعاليت خارج مي کنند که تصويرش هم از خاطر مردم برود . معمولا به خبرهايي که بزرگنمايي آن حسي موقتي و فاقد ارزش ايجاد مي کند و ندانستن آن هم به روند زندگي آسيبي نمي زند در عرف رسانه اي خبر زرد مي گويند . مثل خبر طلاق و ازدواج فلان خواننده يا هنرپيشه و تغيير اندازه کفش فلان بازيکن و مدل ريش فلان شاعر يا چانه زني يک بازيکن خارجي بر سر مبلغ قراردادش با يک باشگاه معمولي . طرح سئوالات بسيار خصوصي از يک هنرپيشه يا ورزشکار در برنامه اي که براي هر دقيقه پخش آن چند ميليون تومان از جيب مردم هزينه مي شود و رد و بدل شدن خنده هاي آبکي و خاطرات خودساخته و از قبل طراحي شده و يا پخش چند باره ي پشت صحنه ي برخي فيلم ها و برداشت هاي متنوع و پرخطا از برخي سکانس ها آنچنان براي طيفي از مردم دلخوش کنک مي شود که حتي تکرار آن را هم تماشا مي کنند در حالي که هيچ دستاوردي هم براي آنها ندارد! .
در همين ماجراي کرونا تاکنون شاهد پخش ده ها خبر پيرامون رويدادهايي که هنوز محقق نگرديده بوده ايم و هستيم . يک روز مي گويند فلان گياه را بخوريد و فرداي آن روز تکذيب مي شود و معلوم نيست که اين همه قبض و بسط و شل کن سفت کن تا کجا مي خواهد ادامه داشته باشد .
چند ماه ديگر که خبرگزاري ها از خواب بيدار شدند تازه متوجه مي شوند که پشت پرده ي بچه بازي هاي ترامپ بر سر رخ دادن تقلب در انتخابات چه اتفاقات بزرگي در دنيا رخ داده که کسي متوجه آن نشده است زيرا ترامپ حواس همه را پرت کرده و وظيفه ي خود را به خوبي انجام داده است !! و ميليون ها نفر را وادار به خواندن اراجيف خود در فضاي مجازي و پرداخت پول کرده و در عين حال چگونه قند در دل برخي آب مي شود !!
بايد باور کنيم که برخي خبرها مانند آمپول بي حس کننده عمل مي کنند . خبر فرو ريختن برج هاي دوقلو در نيويورک و اتفاقات همزمان و بعدي آن را به خاطر بياوريد که چگونه دنيا را سرکار گذاشتند و با اين حقه ي کثيف به دنبال تغيير نقشه ي خاورميانه بودند و متعاقب آن چند ميليون مسلمان بر سر اين موضوع کشته ، بي خانمان و آواره و اسير و مجروح شدند و بازجستي هم نبود !
به راستي جادوي امواج با افکار عمومي جهاني چه ها که نمي کند ! ترامپ آمار مرگ و مير کشور خودش را رها کرده و از سقوط شاخص هاي اقتصادي کشورهاي رقيب سخن مي گويد و رقبايش هم به همين شيوه تلافي مي کنند و همگان به يکديگر مشغول شده اند در حالي که اگر سر هر کسي در گريبان خودش باشد امور کشورها بهتر اداره مي شود .
اين که مي گويند بي خبري خوش خبري است چندان هم پر بيراه نيست ! واي از جادوي امواج !!