سرمقاله محمد عسلی 14 مرداد 1400              آينده روابط خارجي ايران   شرايط کنوني در کشورهاي اروپائي و آمريکا به گونه اي است که هر نوع جنگ طلبي و چالش هاي سياسي و اقتصادي را برنمي تابد، خسارت هاي ناشي از بيماري کرونا که شديدا به اقتصاد جهاني از جمله اقتصاد آمريکا و اروپا لطمه زده و به لحاظ روحي و رواني مردمان را عصبي و مطالبه گر نموده از يک سو و از ديگر سوي شکست نظاميان ناتو در افغانستان و عراق و سوريه که حاصل آن هزاران کشته، مجروح، آواره و بي خانمان بوده توان نظامي ناتو را به تحليل برده و موجي از نارضايتي عمومي را دامن زده است. ادعاي آمريکائي ها در مبارزه با تروريسم به ويژه با تروريسم داعش به عنوان بهانه اي براي ماندگاري در عراق و سوريه خود به ترويج تروريسم دامن زده و کار را به جائي رسانده که دست انتقام جوئي مردم عادي هم بالا رفته و گسست نظام حاکميتي کشورهاي هدف تجاوز را در پي داشته است.مقاومت جمهوري اسلامي در برابر آمريکا و کشورهاي اروپائي و شکست تحريم هاي سفت و سخت آمريکا در ايران دولت جو بايدن را در شرايط دو سر باخت قرار داده است بدين معني که اگر بخواهد به صلح با ايران برسد بايد امتياز دهد و بدون قيد و شرط به برجام بازگردد و اگر بخواهد دوباره به تحميل تحريم هاي سخت تر دل مشغول کند از يک سوراخ دو بار گزيده مي شود زيرا آن را تجربه کرده اند و جز شکست به قول خودشان حاصلي نداشته است.في الحال چانه زني هاي کوتاه و بلند مدت راه به جائي نمي برد. ايران اسلامي هم دور زدن و گريز از تحريم ها را تجربه کرده و هم چالش هاي پيش روي اقتصادي و سياسي را هر چند سفره مردم را کوتاه کرده و نارضايتي هاي چندي را ايجاد نموده اما دل مردم را خالي نکرده زيرا مردم ياوه گويي هاي مخالفان نظام و شبکه هاي اجير شده غربي را تجربه کرده و سرزمين هاي سوخته افغانستان، عراق، سوريه، يمن و ليبي را که به بهانه آزادي، دموکراسي و حقوق بشر در آنجا جنگ داخلي و نيابتي راه انداخته اند پيش رو دارند و تنها ايران است که به گونه اي به داد آنها رسيده و از نابودي کامل آنها پيشگيري کرده است. پس قدرت نظامي و تأثيرگذاري ايران را هم آمريکا و هم اروپا و کشورهاي ديگر اسلامي فهم کرده اند.اسرائيل آسيب پذير و شکست خورده در جنجال ها و جنگ هاي رسانه اي هم قوز بالا قوز آمريکا شده و به طبل تو خالي شبيه است که فقط صدا دارد، صدايي که همانند گذشته شنونده چنداني ندارد.در چنين وانفسايي آمريکا و اروپا راهي جز کنار آمدن با ايراني که از سختي هاي تحريم و جنگ هاي رسانه اي و نظامي عبور کرده و اينک در منطقه قدرت نمائي مي کند ندارند.چانه زني ها صرفا براي گرفتن امتياز است که به سادگي ايران زير بار آن نمي رود و با کنار آمدن روسيه و چين با ايران زور آمريکا هم کم شده و همانند گذشته نمي تواند در شوراي امنيت بر عليه جمهوري اسلامي توافقي با اعضاء صورت دهد.به نظر مي رسد آينده روابط خارجي ايران با کشورهاي اروپايي و هم کشورهاي منطقه خليج فارس اعم از کشورهاي عربستان، امارات، بحرين تا سايرين به لحاظ سياسي و اقتصادي بهبود يابد زيرا بين رهبري، دولت، مجلس و قوه قضائيه هماهنگي کاملي وجود دارد و نيروي نظامي  هم پشتيبان اقتصادي و فرهنگي و نظامي آماده اي براي تصميمات مهم هستند.مراجع ديني، مردم و هم ساير نهادها نيز اين هماهنگي را مغتنم مي شمارند و آن را براي بهبودي اقتصادي پذيرفته اند.ديگر نه شعارهاي چالش برانگيز و نه ديدگاه هاي فعلي و شخصي سرنوشت ساز نيستند، آنچه مهم است حفظ نظام، حفظ ايران از تعرضات خارجي، حفظ اعتماد عمومي و تقويت آن و تلاش براي بهبود اقتصادي و گذر از چالش هاي خشکسالي و کم آبي است.جمهوري اسلامي که در مصاف هاي سخت و طاقت فرساي فشارهاي خارجي سربلند و پرزور بوده و با تجربيات و تحريکات دشمنان هم مقابله کرده و اثرات آنها را در حدود زيادي خنثي نموده و دولتمردان آمريکا و اروپا را متقاعد نموده که بيدي نيست که با اين بادها بلرزد و آنها هم به اين نتيجه رسيده اند حالا فرصتي براي تعامل و سازندگي و رفع کدورت هايي است که سالياني است بر سياست خارجي ايران سايه افکنده است.هرچند ايدئولوژي جمهوري اسلامي و باورهاي عقيدتي و سياسي و انقلابي حاکميت و مردم ما بعضاً در تعارض شديد با هدف هاي استعماري آمريکا و غرب است اما با حفظ اين باورها هم مي توان به تعامل و تفاهم دست يافت و از پس آن رونق اقتصادي ايجاد کرد و تجارت خارجي را براي آزادسازي ارزهاي بلوکه شده در بانک هاي خارجي تقويت نمود.اين نگارنده براساس دلائل فوق الذکر آينده روابط خارجي ايران را قوي، مثمر ثمر و رافع بسياري از مشکلات فعلي پيش بيني مي کند زيرا رئيس جمهور جديد نيز قصد دارد به بسياري از مشکلات فائق آيد هرچند نمي خواهد سفره مردم را به خواسته تحميلي دول خارجي گره بزند و اين سخن معقولانه و مدبرانه اي است. اميد که چنين شود.والسلام