وارد حساب کاربری خود شوید

نام کاربر *
کلمه عبور *
مرا به خاطر بسپار

ایجاد یک حساب کاربری

فیلدها با ستاره (*) مشخص شده اند مورد نیاز است.
نام *
نام کاربر *
کلمه عبور *
تائید رمز عبور *
پست الکترونیک *
تأیید ایمیل *
کپچا *
Reload Captcha

    هسته ی مرکزی قدرت  

    توسط اسماعیل عسلی/ سردبیر روزنامه عصرمردم 04 آبان 1404 8 0
    سرمقاله 1 آبان 1404 اسماعیل عسلی                 هسته ی مرکزی قدرت
    آرمان های صد درصدی نسبتی زیرپوستی با مطلق اندیشی دارد و معمولا کسانی که در دنیای خوش خیالی سیر می کنند و نگاهی تمام قد به تحقق آرزوها دارند هیچگونه استثنایی را برنمی تابند و از دید آنها روزی خواهد آمد که گرگ و میش در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی خواهند کرد و البته در این میان کسی هم نمی پرسد که گرگ بیچاره چگونه باید با گرسنگی خود کنار بیاید و میش را نخورد !؟ متاسفانه اینجور آدم ها تصور می کنند که در صورت تحقق توزیع عادلانه امکانات بین انسان ها ، استعداد های نهفته در وجود همه ی آنها شکوفا می شود و هیچ کس نیست مگر این که در زمینه ای خاص تبحر یافته و کاربلد شده است و در این میان کسی هم از خود نمی پرسد که پس تکلیف ضریب هوشی افراد برای یادگیری چه می شود و کارهای بر زمین مانده که تا پیش از آن توسط افراد دون پایه انجام می شد ، توسط چه کسانی باید انجام شود. یادم می آید بعضی ها در ابتدای انقلاب با دهان پر متوهمانه از اقتصاد توحیدی سخن می گفتند و آنچنان آرمانی و شاعر پسند حرف می زدند که برخی افراد خوش باور تصور می کردند چیزی نخواهد گذشت که عدالت در قامت فرشته ای زیبا جلوه گری خواهد کرد!
    استادی را می شناختم که در اولین روزهای تشکیل کلاس های دانشگاهی ، خیال دانشجویان را از بابت نمره راحت می کرد و می گفت : روی نمره ی خیلی بالا حساب نکنید چرا که نه من می توانم در حد نمره بیست به شما درس بدهم و نه گیرایی و درک و وقت و منابع در اختیار شما در حدی است که بتوانید به تمامی حوزه های ناشناخته سرکشی کنید و نمره ی بالایی بگیرید .
     در زندگی خانوادگی هم چنین بینشی باید حاکم باشد زیرا نه مرد بی عیب پیدا می شود و نه زن کامل و بی نقص وجود دارد . در حیریتم از بی صداقتی کسانی که به قصد برانگیختن حسادت دیگران از کم و کیف زندگی خانوادگی خود به گونه ای سخن می گویند که گویی هیچ مشکلی ندارند ، اینجور آدم ها یا دروغ می گویند و یا دچار توهم هستند . بالاخره اگر کسی دقت کند می تواند از شکل ظاهر و وضعیت مادی و اخلاق و رفتار و وضعیت جسمی و روحی و سن و سال و عادات ناخوشانید یکی از دو طرف ایرادی بگیرد . بر اساس همین مطلق گرایی ها و تعریف های آب دوغ خیاری برخی زنها از شوهرانشان است که اغلب زن ها تصور می کنند حیف و میل شده اند و یا برعکس بیشتر مردها هم خیال می کنند می توانسته اند زن بهتری بگیرند . در حالی که واقعیت همین است که هیچ انسان بی نقصی پیدا نمی شود و به قول معروف : "گل بی عیب خداست"
    هنر زن و شوهر این است که بتوانند با کم و بیش یکدیگر کنار بیایند و دنبال تمامیت خواهی نباشند . حتی انسان هایی که ما آنها را کامل می دانیم نیز همواره در بارگاه الهی اهل پوزش خواهی و استغفار به خاطر کوتاهی ها و لغزش هایشان بوده اند !
    اساسا باورمندی به وجود بهشت نیز نتیجه ی ناامیدی از تحقق تمامی خواسته ها و آرزوها در این دنیاست . وقتی نیکوکاران با وجود نهایت تلاشی که برای انسان بودن به خرج داده اند مورد ظلم و ستم قرار می گیرند و دنیا برای آنها به زندان تبدیل می شود در نتیجه رفتن به بهشت در آن دنیا را پاداش رفتارهای خوب خود در این دنیا می دانند. چرا که به زعم آنها در غیر این صورت عدالت خداوند زیر سئوال می رود . "انتظار" با مفهوم خاص خود نیز ریشه در چنین دیدگاهی دارد ! زیرا همه می خواهند طعم زندگی آرمانی را بچشند در حالی که مانع اصلی تحقق آن خود آنها هستند !
    اصولا چشمداشت های صددرصدی مردم از مسئولین هم نتیجه ی باورمندی به وعده های آرمانی آنهاست به همین دلیل کسانی که به عنوان نامزد نمایندگی مجلس و یا شورای شهر به گونه ای وعده می دهند که گویی قادر به پاسخگویی به تمام درخواست های مردم ظرف چهار سال کوتاه نمایندگی هستند ، در پایان چهارسال به درستی مورد شماتت و سرزنش قرار می گیرند که کو آن وعده هایی که می دادی ؟! در حالی که خداوند با آن همه قدرت وقتی می خواهد از دگرگونی و بهبود جامعه انسانی سخن بگوید آن را مشروط می کند به خواست و اراده و اصلاح درونی خود انسان ها . حالا شما در نظر بگیرید روسای جمهور و نمایند گان که ناگزیر به حرکت در چارچوبی خاص هستند و در همان چهارچوب نیز اختیارات چندانی ندارند ، با چه دل و جراتی می توانند وعده ی  درست شدن همه چیز و اصلاح امور آن هم در مدتی کوتاه بدهند !
    پر واضح است که در این میان یکی باید واقع بینانه با مردم سخن بگوید و به آنها تفهیم کند و بگوید تا زمانی که خودتان تغییر نکنید و زمینه ی بروز تغییر را در خود فراهم نسازید ، از هیچ کس کاری برنمی آید . خواست مردم به تنهایی کارساز نیست ، بلکه خواست باید کنشگری را به دنبال داشته باشد . مطالعه ی تاریخ تحولات اجتماعی به ما می فهماند که تغییر باید از خود مردم آغاز شود . این که در برخی از جوامع ، شخصیت های انگشت شمار به گونه ای توصیف می شوند که گویی انجام هر کاری در گرو خواست و اراده ی آنهاست ، بیانگر عدم باورمندی به قدرت جمع است که زمینه ساز تمرکز قدرت و خودشیفتگی و رانت و فساد و نهادینه شدن امضای طلایی است در حالی که بر اساس آموزه های دینی "یدالله مع الجماعه" یعنی دست خدا ( قدرت الهی ) با جمع است . وقتی مردم با نخریدن می توانند ظرف یک هفته قیمت اجناس گران شده را پایین بیاورند یعنی قدرت واقعی را باید در جمع جستجو کرد. شما اگر مردم ساکن در شهری توسعه یافته را در شهری عقب مانده و فاقد امکانات سکونت دهید ، آنها واکنشی سخت در برابر بی نظمی ها ، نبود بهداشت و مشکلات دیگر خواهند داشت و بلافاصله خودشان برای برطرف کردن نارسایی ها دست به کار می شوند زیرا با چنین فرهنگی بار آمده اند . از این رو هسته ی مرکزی قدرت را باید در فرهنگ جستجو کرد و پر واضح است که فرهنگ سازی هم کار یک روز و دو روز نیست . نگاه عبرت آموز به تاریخ خصوصا برای ملتی با تاریخی چند هزار ساله بزرکترین سرمایه فرهنگی است . تاریخ بخوانیم تا در چاله ی تکرار رویدادهای تلخ نیفتیم .
    شماره روزنامه:8454
    این مورد را ارزیابی کنید
    (0 رای‌ها)
    آخرین ویرایش در شنبه, 04 آبان 1404

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
    از ارسال دیدگاه های نا مرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
    در غیر این صورت، «عصر مردم» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    آرشیو روزنامه

    Ad Sidebar
    Ad Sidebar-3