تاریخ بهترین گواه و قاضی عملکرد سران کشورهاست. اگر به درستی واقعیتهای زمانه را برای تجربهاندوزی و عبرت از آزمون و خطاها و اشتباهات قدرتمندان را بازگو کند. بسیاری از آمال و آرزوهای ملتها در طول تاریخ در گرو تصمیم قدرتمندان و سیاستمدارانی بوده و هست و خواهد بود که بعضا با اشتباهات و خطاهای خود ملتی را ناکام و یا از آنچه کاشتهاند مأیوس و ناامید میکنند. آنچه این اشتباهات و خطاها را دامن میزند شیرینی و دلبستگی به قدرت است. مانند قدرت سرمایه، قدرت اختیار در منصب و ریاست، قدرت نظامی، قدرت نفوذ دینی و نهایتا قدرت مملکتداری. شیرینی هر یک از این قدرتها و یا جمع آنها اگر از ظرفیت اخلاقی و خردمندی خارج شود چنان باوری ایجاد میکند که حاصل آن اندیشه جهانگشایی و برتریطلبی نژادی یا سرزمینی است و کسانی چون چنگیز، اسکندر، ناپلئون، هیتلر، استالین و دونالد ترامپ است که هیچ کدام بدون قدرت، چنان و چنین انسانهای خطاکار، گناهکار و جنایتکاری نبودهاند.
نفوذ و توان قدرت به مرور هر قدرتمندی را از اخلاق و زندگی ساده و بیپیرایه دور و خالی میکند. حتی اگر مدیری باشد در پشت میز دهداری در یک روستا که چندان قدرت تأثیرگذاری هم ندارد.
اینکه خداوند در سوره «والعصر» میفرماید «والعصر اِن الانسان لفی خُسر، اِلا الذین آمنوا و عمل الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» [قسم به زمان که انسان در خسارت و گمراهی است مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح دارند و به حق پیوستند و به صبر توصیه کردند] همه مؤید اراده آزادی است که میتواند به خطا رود یا در صراط مستقیم باشد. این مقدمه را از آن رو متذکر شدم تا به وضعیت حال خودمان در این اوضاع و احوال وانفسا اشارهای هر چند گذرا داشته باشم. اوضاعی که به قول برزویه طبیب پزشک ایرانی دربار انوشیروان: «زمانه میل به ادبار دارد». ادبار از انعکاس درست یا غلط بعضی از عملکرد بد مسئولان در فضاهای مجازی که دل مردم را خالی میکند و شک و تردیدها را افزون مینماید. سرداری که از سربازی به سرداری رسیده و در جنگ تحمیلی، خود و خانوادهاش آسیبهای جسمی و روحی بسیار دیدهاند و تا مرز شهادت پیش رفته و با گذر از گدارهای سخت و پیچیدگی مسئولیتها به شخصیتی سیاسی و تأثیرگذار تبدیل شده و در حوزه اقتصاد و نظامی به درجات عالی رسیده با انعکاس خبری که دستمایه تبلیغ سوء دوست و دشمن میگردد مانند برگ خزان به زمین میریزد و گویی تمام فداکاریها و ایثارگریهای او نادیده گرفته میشود و مورد اتهام دوست و دشمن قرار میگیرد. از این نمونه در نظام جمهوری اسلامی مواردی داشتهایم که یا متهم به سوءاستفاده مالی از فرصتها بودهاند و یا متهم به سوء استفاده اخلاقی و بعضا خیانت شده اند.
متأسفانه گاه تریبون و منبر در اختیار افرادی قرار میگیرد که به علت کجفهمی، تعصبات کورکورانه، حسادت و نهایتا جنگ قدرت برای نشان دادن خود و منیتی که از تقوی فاصله گرفته حرفهایی میزنند که نه عقل و خرد و نه آگاهی در آن میتوان یافت ونه به لحاظ دینی و مذهبی مورد قبول است. اخیرا در فضای مجازی از یک روحانی تصویر و صدایی پخش شده که گفته است خداوند سه حیوان خلق کرده یکی برای باربری و حمل و نقل، دیگری برای تأمین گوشت و خوراک مردم و سومی که زنان هستند برای فتنهانگیزی و فلان...» از اینگونه سخنان هجو و بیمعنی و توهینآمیز بعضا به درستی یا نادرستی در فضاهای مجازی چرخ میزند و بالطبع مخاطبانی هم دارد که بیشتر قشر خاصی را مورد هجمه قرار میدهد. خودزنیهایی از این دست که ناشی از جهل و نابخردی و یا عمد در شکنندگی ساختار حکومتی است به نوعی است که جز آب به آسیاب دشمن نمیریزد.
امروز دستمایه تبلیغاتی در شبکههای صوتی تصویری، مجازی و خارجی همین نقطه ضعفها و نابخردیهاست. رهبر از قدرت مردم و توانایی کشور سخن میگویند و امیدآفرینی میکنند، اما بعضی مسئولان با اشتباهات و ندانمکاری خوراک تبلیغاتی برای دشمنان آماده میکنند. بعضی از کارگزاران وابسته به این جناح یا آن جناح هم دانسته و یا ندانسته جنگ قدرت راه میاندازند و با نکتهگیری از یکدیگر ساختار اداری و تشکیلاتی نظام را مورد هجمه قرار میدهند غافل از آنکه وقتی آتشی روشن میشود دامن همه را خواهد گرفت و در این میان این ملتاند که در چنین شرایط اقتصادی بار اختلافات را به دوش میکشند.
همه میدانیم و خبرها لحظهای میرسد، ایران امروز برای حفظ استقلال خود بیش از توان مایه گذاشته است. در چهار طرف مرز و دورترها تا داخل آمریکا و اروپا دشمنان قسم خوردهای داریم که انقلاب ایران، منافع آنها را مورد تهدید قرار داده و دیگر ایران برای آنها یک گوسفند قربانی نیست که هر کدام تکهای از آن را به یغما ببرند لذا از دور و نزدیک تیرها روانند که با چشم عادی هم میتوان دید.
اختلافات داخلی از هر نوع سلیقهای که باشد جز تضعیف نظام و کشور حاصلی در پی نخواهد داشت و تصور نکنیم که با این روشها همه چیز اصلاح میشود. اصلاحات را باید از خودمان شروع کنیم تا تخلفات یا جرائم و نابخردیها کاهش یابند و در انتخاب افراد دقت بیشتری داشته باشیم.
دعواهای داخلی به نفع هیچ جناح و دسته و گروهی نیست. لااقل امروز زمان آن نیست وقتی ایران مقتدر، جلو متجاوزان و امپریالیستها ایستاده و در موضع قدرت دفاعی است جا دارد هر مسئولی مجازات عمل ناپسندی که انجام داده یا میدهد را ببیند و بپذیرد و عملی انجام ندهد که خوراک تبلیغاتی برای دشمنان و دوستان نادان شود.
به قول شاعر: «به یزدان که گر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم»
متأسفانه بعضی اعمال و گفتارها عقلانی نیست چنانکه همه شئونات مردم و کشور را زیر سئوال میبرد و اجر و حق بسیاری از خدمتگذاران صدیق را ضایع و یا مورد تردید قرار میدهد.
خوب بودن و خوب زندگی کردن و تحت تأثیر تغییر شرایط قرار نگرفتن هنری است که عقلانیت و تدبیر نیروی محرکه آن است. بعضیها در مسئولیتهایشان بلانسبت به گاو ده من شیری میمانند که وقتی دوشیده میشوند با لگدی آن را میریزند.
شما چه فکر میکنید؟
والسلام